وزیر امور اقتصادی و دارایی تأکید دارد که فاصله بین نرخ ارز بازار و نیمایی از موضوعات مهم اقتصادی است که باید کاهش یابد.
به گزارش خبرنگار ایرنا، سید احسان خاندوزی در جریان سفر استانی دولت به کرمان در نشست شورای اداری شهرستان سیرجان افزود: فعالان اقتصادی باید از مسیرهای قانونی ارز خود را تأمین کنند. وی با اشاره به اینکه ما مسئولان اجرایی کشور باید عقبافتادگی حوزه فعالیتهای اقتصادی را جبران کنیم ادامه داد: امروزه ذخایر و سفرههای زیرزمینی را تهی کردیم و دیگر نباید فشار به منابع راهبردی کشور تکرار شود.
وزیر امور اقتصادی و دارایی با اشاره به اینکه قانونهای دست و پاگیر همانند چرخدندههای رسوب گرفته یک ماشین سرعت عمل را پایین میآورند و باید اصلاح شوند گفت: ما درصدد روان کردن مسیر برای رفع مشکلات مردم هستیم.
تحلیل خبر
اگر قرار است اقتصاد کشور را از ارز دو نرخی یا چند نرخی که یکی از علل و زمینههای رانت، سوءاستفاده و فساد است نجات دهیم، مناسبترین زمان، هنگامی بود که ارز ترجیحی (4200 تومانی) از چرخه اقتصاد کشور حذف شد. حال که در سال جاری به صورت رسمی و از نیمه دوم سال قبل به صورت غیررسمی، ارز 4200 تومانی برداشته شد و آثار و تبعات سنگین و فشار روزافزون آن بر مردم وارد آمد، حداقل، بهترین زمان بود که قیمت ارز برای همیشه تک نرخی شود و زمینههای سوءاستفاده و فساد در بخش ارز از بین برود. درست است که اقدام به تک نرخی کردن ارز، احتمالاً فشار بیشتری را تولید میکرد ولی چند نرخی بودن ارز، خود به خود دوباره و با گذشت زمان همان سرنوشت ارز ترجیحی (4200 تومانی) را تکرار خواهد کرد. موقعی که شما چند نرخ ارز با نامهای مختلف و متفاوت دارید و فعلاً تفاوت آنها با یکدیگر بنا به شرایط روز 6 - 7 هزار تومان است، به مرور زمان این تفاوت بیشتر شده و همان سرنوشت ارز 4200 تومانی با ارزهای دو سه برابری آن، را پیدا میکند و دوباره چند سال آینده دولتهای بعدی باید همین تکان سخت و شوک شدیدی که امسال به اقتصاد کشور و مردم وارد شد، وارد کرده تا این فاصله زیاد را کم کنند و دوباره آش همان آش و کاسه همان کاسه خواهد بود.
به هرحال اقتصاد متد، سبک، فرمول و مکتب خاص خود را دارد و نمیتوان همه مکاتب و سبکهای اقتصادی را با هم قاطی و مخلوط کرد و انتظار داشت که به نتیجه مطلوب رسید. به قول معروف باید یا رومی روم بود یا زنگی زنگ، و از دو پهلو و چند پهلو بودن پرهیز کرد تا معلوم شود که چه راهی و چه مقصدی میخواهیم داشته باشیم. آنگاه مدیریت تجارت داخلی و خارجی هم راحتتر شده و از سردرگمی نجات مییابد. صدالبته نوع سیاستگذاری های داخلی و خارجی هم میتواند در هر مرحلهای، همه آنها را به هم ریزد و دوباره همه آن خسارتها را تکرار و چند برابر کند.