معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری با بیان اینکه به دلایل مختلف با نابالغ همسری مخالفیم و این امری بدیهی است، گفت: اما اینکه تفسیر ما از عدم بلوغ چیست؟، نیازمند تأمل است. ممکن است ناظر به بافت فرهنگی و جغرافیایی و دیگر عوامل مؤثر بر بلوغ جنسی و عقلی، در مواردی کودکی زود تمام شود و یا در مواردی کودکی حتی تا اواسط جوانی نیز استمرار یابد.
به گزارش ایسنا، انسیه خزعلی در صفحه توییتر خود نوشت: «اینکه ما با دلایل مختلف با نابالغ همسری مخالفیم، امری است بدیهی، اما اینکه تفسیر ما از عدم بلوغ چیست؟ نیازمند تأمل است! ممکن است ناظر به بافت فرهنگی و جغرافیایی و دیگر عوامل مؤثر بر بلوغ جنسی و عقلی، در مواردی کودکی زود تمام شود و یا در مواردی کودکی حتی تا اواسط جوانی نیز استمرار یابد.»وی در توییت دیگری با بیان اینکه رسالت ما رساندن جامعه به واسطه آموزش و تربیت به بلوغ فکری است، توضیح داد: «بلوغ جنسی خود به خود به وقوع خواهد پیوست. ما طرفدار قطعی ازدواج بالغانه هستیم تا شاهد استواری نهاد والای خانواده باشیم و این امر بیش از هر چیز نیاز به کار فرهنگی خصوصاً در مناطق محروم دارد.»
معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهوری در توییت دیگری به تیتر یکی از روزنامهها درباره سخنان خود در نشست خبری اخیر درخصوص ازدواج بالغانه و تأکید وی بر بالغ همسری اشاره و تصریح کرد: «حال آن تیتر نادرست روزنامه از کجا آمده و چه نسبتی با کلام و نکات بیان شده دارد، قطعاً اشتباهی بود که در شماره بعد توسط خود روزنامه اصلاح شد؛ هرچند نه بعنوان تیتر صفحه اول که در گوشه کوچکی از صفحات میانی و چقدر همه ما مکلف به رعایت اخلاق حرفهای هستیم! خصوصاً در جهاد تبیین.»
تحلیل خبر
مشکل اصلی امروز جامعه ما، «نابالغ همسری» نیست بلکه خیل گسترده جوانان 20 تا 40 سالهای است که با مشکل ازدواج دست و پنجه نرم میکنند. باید برای اینها فکر کرد. مگر چند درصد ازدواجها در کشور ما پیرامون نابالغ همسری میچرخد؟
البته نمیگوییم برای این
افراد قلیل، فکری نشود، بلکه بنا به «فراوانی» هر قشری که گرفتار مسئلهای هستند باید تدبیر اندیشیده شود ولی در برنامهریزی همیشه «اولویت بندی» نقش مهمی را بازی میکند. به تناسب اهمیت هر «مساله اجتماعی» باید وقت صرف شود و تا «حل» کامل آن نباید آن را رها کرد. یکی از معضلات جامعه ما، «رها شدگی» بعد از طرح مسئله است.
گاهی بنا به دلایلی «مسئلهای» در جامعه به شدت مطرح میشود و همه را به فکر میاندازد و تلاشهایی معطوف به آن صورت میگیرد ولی با کاهش یافتن حساسیت اجتماعی پیرامون آن، به فراموشی سپرده میشود.
برنامههایی که تابع حساسیتهای اجتماعی باشد، معمولاً ناپایدار است و هیچگاه به سرانجام مطلوب نمیرسد. شاید شما هم با خواندن این تحلیل، رها شدگی خیلی از مسائل پس از مطرح شدن آنها را در ذهنتان به صف کنید و بعد افسوس بخورید که اگر بعضی از آنها در مقاطعی که مطرح شدند، رها نمیشدند، امروز بسیاری از آنان به عنوان یک «مشکل و معضل» وجود نداشت، از جمله همین مسئله ازدواج که در سه دهه گذشته تاکنون، فراز و نشیبهای زیادی در «طرح و رهاشدگی» داشته است.
متاسفانه موقعی که با پدیده رهاشدگی مواجه میشویم نه فقط «آن مشکل» مثل ازدواج حل نمیشود بلکه به مرحله دوگانه بسیار سختتری به نام «تجرد قطعی» یا «طلاق» منجر میشود که به مراتب بدتر از مرحله قبل از آن است.
پس خانم خزعلی باید بدین گونه «طرح مسئله» کند و به صورت بنیادین و دراز مدت به مداوای آن بپردازد وگرنه دچار «طرح و رهاشدگی» خواهد شد.