مشاهدات میدانی حاکی از افزایش قیمت تخممرغ است. افزایش قیمتی که برخی علت آن را افزایش تقاضا میدانند اما مسئولان مربوطه معتقدند افزایش قیمتی در کار نیست و فقط قیمت تخممرغ در حال نزدیک شدن به قیمت واقعی و تمام شده تولید است.به گزارش ایسنا، مشاهدات میدانی از مغازههای سطح شهر تهران گویای آن است که قیمت هر شانه تخممرغ ۳۰ عددی به ۸۵ تا ۹۰ هزار تومان رسیده است. این یعنی هر عدد تخممرغ حدوداً ۲۸۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان قیمت دارد. این در حالیست که کمتر از یکماه پیش هر شانه تخممرغ ۳۰ عددی کمتر از ۸۵ هزار تومان قیمت داشت.برخی از مغازهداران علت این افزایش قیمت را افزایش تقاضا در چند وقت اخیر میدانند.در این راستا حمید کاشانی - رئیس هیئت مدیره اتحادیه مرکزی مرغداران - در پاسخ به چرایی این افزایش قیمت به ایسنا گفت: قیمت تخممرغ بالا نرفته بلکه به قیمت مصوب و تمامشده تولید نزدیک شده است.وی افزود: قیمت تخممرغ در مرغداری کیلویی ۳۵ هزار تومان است. قیمت اعلامی دولت نیز ۳۵ هزار و ۵۰۰ تومان است. در بازار نیز بایستی با قیمت شانهای ۸۰ تا ۸۵ هزار تومان به دست مصرفکننده برسد که در حال حاضر نیز چنین است و حتی در میادین نیز این قیمت کمتر است.
کاشانی با بیان اینکه اتفاق خاصی در عرضه و تقاضا نیفتاده است، گفت: صنعت مرغ تخمگذار کشور در چهار ماه بعد از آزادسازی یارانهها ۶۰۰۰ میلیارد تومان ضرر کرده است، زیرا قیمت تخممرغ در این مدت ۲۰ تا ۳۰ درصد زیر قیمت اعلامی دولت و ۴۰ درصد زیر قیمت واقعی بوده است.
وی در پایان گفت: دولت وعده اصلاح قیمت داده است. منتظریم تا پایان شهریورماه قیمت تخممرغ اصلاح و قیمتهای واقعی اعلام شود.
تحلیل خبر
در حوزه واژگان و مفاهیم دچار نوعی وارونگی شدهایم. در ادبیات ما، هر کلمه و واژهای دارای مفاهیم خاص است که خارج از آن و یا متضاد با آن، مردم را دچار «سردرگمی در معانی» میکند. اینکه به جای کاربرد صریح و روشن «گرانی» سعی کنیم کلمات و واژههای دیگری را همانند: «قیمت واقعی»، «تعدیل»، «هدفمندی»، «توزیع عادلانه» و ...جایگزین آن کنیم و خیال کنیم بار مثبت معنایی اینها میتواند بار منفی گرانی را بپوشاند، به بیراهه رفتهایم چرا که اگر غرض و هدف، این باشد که مردم توجه آن نشوند، به قطع و یقین، آنها به خوبی حقیقت و واقعیت ماجرا را متوجه خواهند شد. القای جابه جایی معانی ومفاهم نه تنها مخاطبان را راضی نمیکند بلکه آنها را متوجه تزلزل و ترفند ادبی کرده و لذا با پرهیز از «ادای» آن در محاورات روزانه میتوان فهمید که مردم آنهارا نپذیرفتهاند.
علاوه بر مراتب فوق، کسانی که به این وارونگی معانی و جابجایی کلمات میپردازند به نوعی جفا به ادبیات و زبان مادری خود میکنند چرا که باعث آشفتگی و هرج و مرج در به کارگیری لغات و معانی آنها شده و مردم را دعوت به فهم اشتباه کلمات میکنند.
حال که اقتصاد، فرهنگ، امور اجتماعی و ...ما کم و زیاد در هم ریخته است نباید این به هم ریختگی را به حوزه ادبیات هم سرایت دهیم. چه اشکالی دارد که مستقیماً از واژه «گرانی» استفاده کنیم و صداقت خود را در بیان واقعیات به مردم نشان دهیم؟ در این صورت اعتماد مردم را به دست میآوریم که بزرگترین سرمایه اجتماعی است.