معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده: در برنامه ششم توسعه بنا بوده بسیاری از این آسیبها مثل طلاق کاهش پیدا کند اما متأسفانه شاهد افزایش آن بودیم و بخشی از آسیبها مربوط به همین ازهمپاشیدگی خانواده میشود و خود طلاق منجر به بسیاری از ناهنجاریها میگردد.
نشست هماندیشی «پیشگیری و بازتوانی زنان آسیب دیده» با حضور مدیران نهادهای مربوطه در معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری برگزار شد.
به گزارش فارس، انسیه خزعلی معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده در نشست «پیشگیری و بازتوانی زنان آسیب دیده» اظهار داشت: در سالهای اخیر شاهد گسترش آسیبها به خصوص در حوزه زنان و خانواده هستیم.وی ادامه داد: در برنامه ششم توسعه بنا بوده بسیاری از این آسیبها مثل طلاق کاهش پیدا کند اما متأسفانه شاهد افزایش آن بودیم و بخشی از آسیبها مربوط به همین ازهمپاشیدگی خانواده میشود و خود طلاق منجر به بسیاری از ناهنجاریها میگردد.
آسیبهای اجتماعی امروز به نبود اشتغال باز میگردد
در ادامه این نشست حمیدرضا علی اکبری مدیر کل خدمات مددکاری کمیته امداد اظهار داشت: همه موارد آسیبهای اجتماعی در شرایط امروز به اشتغال باز میگردد. وی ادامه داد: تا زمانی که اشتغال را برای گروههای آسیب دیده ایجاد نکنیم این موضوع رفع نمیشود و نیاز است رصد شود تا چه حدودی برای آنها اشتغال ایجاد کردهایم. مدیر کل خدمات مددکاری کمیته تصریح کرد: مسئله آموزش در ایجاد اشتغال بسیار اهمیت دارد و با رویکرد ایجاد اشتغال در کنار یکدیگر قرار گیریم و تا پایان سال، 1000 شغل برای زنان سرپرست خانوار و یا در معرض آسیب ایجاد کنیم.
تحلیل خبر
اعلام شکست برنامه ششم توسعه کشور در حوزه خانواده و آسیبهای اجتماعی از سوی خانم انسیه خزعلی معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، هشدار بزرگی است که نباید فقط با اعتراف به این شکست، آن را رها کرد بلکه انتظار این است که خانم خزعلی، برنامههای فوری و ضربتی خود را برای جبران این شکست بیان کند و به ارائه راهحلها بپردازد.
موقعی که وی میگوید آمارها از افزایش طلاق حکایت دارد، معنایش این است که همه عواملی که منجر به این فاجعه اجتماعی شده باید مهار و کنترل شود تا این زخم التیام یابد وگرنه با استمرار و ادامه آن، این زخم عمیقتر شده و به نابودی جامعه منجر خواهد شد.
افزایش طلاق هم علت است هم معلول. علت است زیرا به قول ایشان، خود طلاق منجر به بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی میگردد. طلاق باعث ضربه خوردن فرزندان، افسردگی و یأس هر دو طرف طلاق یا یکی از طرفین شده و احتمال اینکه موجب بیماریهای روحی و روانی، اعتیاد، خشونت و پرخاشگری، نفرت پراکنی و کینه بین طرفین و اطرافیان آنها، درگیری و حتی قتل (اگر مبنای جدایی خیانت باشد) شده و سایر جرائم را تولید میکند. ازهمپاشیدگی خانوادهها امالمصائب، طلاق است.
اما معلول است چرا که
خودِ طلاق، معلول یکسری عوامل از جمله مشکلات اقتصادی، ضعف بنیانهای اعتقادی، تنشهای روحی و روانی زوجین، سرد شدن عشق و محبت در خانواده، بیکاری، نداشتن درآمد کافی، نداشتن سرپناه، سبک زندگی ماشینی، برآورده نشدن توقعات و انتظاراتِ با جا یا بیجای زوجین، خشونت در خانواده و دهها علل و عوامل دیگر است که باید برای اینها راهحلهای مناسب ارائه شود.
بنیان و سنگ بنای جامعه که خانواده است متأسفانه با دو تیغه قیچی در حال قطع شدن است:
یکی افزایش طلاق و دیگری کاهش آمار ازدواج. از یک طرف میانگین سن ازدواج به دلایل مختلف از جمله مشکلات اقتصادی از مرز 30 سال گذشته و به جای اینکه دختران و پسران مجرد در محدوده سنین 20 تا 25 سالگی ازدواج کنند، به سنین بین 30 تا 40 سالگی کشیده شدهاند در حالی که خودشان مقصر نیستند یا کمترین میزان تقصیر را دارند و جامعه باید به آنها جواب بدهد. از طرف دیگر همان درصد کمی که موفق به ازدواج تحت شرایط موجود میشوند، طبق آمارهایی که مسئولان بارها گفتهاند از هر 3 مورد ازدواج، یک مورد آن به طلاق منجر میشود که زلزله در بنیان خانوادههاست.
به هرحال باید مسئولان در قوای مختلف با ارائه راهکارها و برنامههایی حساب شده، جلوی سیل بنیان کن افزایش طلاق و کاهش ازدواج را بگیرند و گرنه آیندهای تیره در انتظار خانوادهها خواهد بود.