به گزارش تابناک به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، استاندار تهران گفت: با وجود تصویب بانک مرکزی، بانکها منابع لازم را برای تسهیلات اشتغالزایی پرداخت نکردند.
علیرضا فخاری افزود: تناسب بین جمعیت و اشتغال در تهران وجود ندارد، زیرا به دلیل شرایط مختلف و کاهش و افزایش جمعیت، میزان ظرفیت اشتغال تغییر میکند.
استاندار تهران گفت: بیشترین تولید ناخالص داخلی کشور در تهران است و بالای ۵۰ درصد منابع مالی در تهران است، برای متعادلسازی نیاز به برنامه است.
علیرضا فخاری افزود: ممکن است در حوزههای خدماتی نیاز به نیروی کار داشته باشیم، اما در حوزه هایتک نیروی آماده کار داشته باشیم، این به معنای نبود تعادل و تمرکز است.
استاندار تهران گفت: در حوزه تسهیلات تابع رفتارهایی هستیم، برای ایجاد یک شغل با عدد و ارقام مختلفی روبرو هستیم، برای هر نفر در شغل هایتک نیاز به ۲ میلیارد تومان است، یا برای ایجاد یک شغل خدماتی نیازمند
۲۰۰ میلیون تومان هستیم.
به گفته علیرضا فخاری، غرب استان تهران ظرفیت صنعتی، شرق استان تهران خدمات زیرساختی کشاورزی و جنوب استان تهران ظرفیت خدماتی دارد.
تحلیل خبر
تحول در کشور را از کجا آغاز کنیم؟
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
در سخنان استاندار تهران دو نکته قابل تأمل است: یکی تجمع بیش از 50 درصد منابع ملی کشور در تهران. دوم: بودجه 2 میلیارد تومانی برای ایجاد شغل هایتک.
از آنجا که برای پیشرفت و توسعه کشور باید «ساختار» و «کارکردی» تعریف و اجرا شود که همه نقاط کشور بتوانند با حداکثر ظرفیت و توان خود در این توسعه مشارکت و حتی رقابت مفید و مؤثر داشته باشند، متمرکز شدن بیش از 50 درصد از منابع ملی کشور در تهران، مغایر با این سیاست و مدیریت استراتژیک است.
اگر یک استان بیش از نیمی از منابع ملی را در خود داشته باشد و همه استانها و نقاط کشور، روی هم، کمتر از یک استان از این منابع برخوردار باشند چگونه میتوان انتظار داشت که آنها بتوانند جان و نای فعالیت استانی و ملی و نقشآفرینی در سطح کلان را داشته باشند؟ این تبعیض به اندازهای وسیع و گسترده است که با هیچ مقیاسی قابل قبول نیست. شکاف طبقاتی و اقتصادی که بین یک استان با سایر استانهای کشور ایجاد شده، اجازه بروز و ظهور خلاقیت و ابتکار و رقابت سازنده را به این استانها نمیدهد. پس هم باید این «ساختار» و هم «کارکردی» که برای آن تعریف کردهاند، تغییر کند تا زمینه یک تحول، خیزش و توسعه همه جانبه را به همه استانها بدهد و همگی در توسعه ملی نقش مساوی داشته باشند.
اما نکته دوم: وی گفته است «جهت ایجاد یک شغل برای هر نفر در شغل هایتک
(High – tech) نیازمند 2 میلیارد تومان و در شغل خدماتی سنتی نیازمند 200 میلیون تومان هستیم». هایتک از High Technology گرفته شده و به معنای جدیدترین و پیشرفتهترین فناوری روز است که محدود به الکترونیک و کامپیوتر نیست بلکه در اکثر رشتهها و مشاغل دیگر نمود دارد.به عبارت سادهتر گویای مشاغل مدرن و جدید در مقابل مشاغل سنتی است. مشاغل هایتک بر «سرمایه» و مشاغل سنتی بر «نیروی کار» تمرکز دارد.مشاغل هایتک، تحول زا و مبتنی بر نوآوری است اما مشاغل سنتی سبک روزمره را دارد.
دولت برای سرمایهگذاری جهت ایجاد شغل در این دو حوزه باید برنامهریزی و مدیریت جدیدی را به نمایش بگذارد وگرنه موفق نخواهد شد.
دولت ابتدا باید مشخص کند که کجای این ساختار و کارکرد مشاغل مدرن و سنتی قرار دارد و از چه نقطهای میخواهد به چه نقطه دیگری برسد؟ برای رسیدن به این پرش و خیزش چه کارهایی، چگونه، در چه مدت زمان و با چه هزینهای میخواهد انجام دهد؟ واضح است که با روزمرگی حتی به ایجاد اشتغال در مشاغل سنتی خدماتی هم نخواهیم رسید.
کار شجاعانه و مدبرانهای که دولت و مجلس باید انجام دهند علاوه بر برنامهریزی و ورود قوی در حوزه مشاغل هایتک (High – tech) که امروز در جهان به شدت در حال پیشروی است، تجدیدنظر در «قانون کار» و متناسب کردن آن با جهان پیشرفته و شرایط جدید است چرا که «قانون کار» کنونی به اذعان اکثر صاحب نظران، خود مانع ایجاد اشتغال چه در حوزه مشاغل سنتی و چه در حوزه مشاغل هایتک است و هم رمق کارآفرینان و سرمایه گذاران و هم رمق کارگران را گرفته و دیدگاه همه را در سطح بسیار پایینی نگه داشته است.باید تغییرات و تحول بسیاری در این راستا صورت گیرد تا همانند کشورهای پیشرفته، محدودیتها شکسته شود و همه بتوانند با شرایط جدید، خود را وفق دهند. صدالبته در یک اقتصاد نحیف و بیمار، هیچکدام از این دو نوع مشاغل نمیتواند رویش و زایش داشته باشد.
پس فکر تحولی که در حوزه مشاغل مطرح است باید همزمان با احیای اقتصاد کشور باشد تا به صورت سیستمی هر کدام بتوانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند.