رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفت: به طور میانگین ۵ برنامه توسعه قبلی کشور بین ۲۵ تا ۳۰ درصد اجرایی شده که اصلاً قابل قبول نیست.
محمدرضا پورابراهیمی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه برنامه هفتم توسعه سند پیشران توسعه اقتصادی کشور است، اظهار داشت: مقام معظم رهبری در ابلاغ سیاستهای کلی برنامه هفتم تاکید کردند که در این برنامه باید اولویت پیشرفت اقتصادی توأم با عدالت مورد توجه قرار گیرد.
وی بیان کرد: با توجه به این رویکرد مهمی که رهبر انقلاب بر آن تاکید فرمودند، برنامه هفتم توسعه باید در مسیری متفاوت از برنامههای قبلی پنج ساله توسعه کشور باشد و اگر قرار باشد برنامههای قبلی توسعه کشور را تکرار کنیم، در نهایت به همین وضعیتی که در برنامههای قبلی توسعه به آن رسیدیم، خواهیم رسید. برنامه هفتم باید منجر به پیشرفت اقتصادی کشور شود.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه به طور میانگین ۵ برنامه توسعه قبلی کشور بین ۲۵ تا ۳۰ درصد اجرایی شده که اصلاً قابل قبول نیست، تصریح کرد: نگاه ما به برنامه هفتم توسعه باید نگاه تحولی با محوریت مسائل اقتصادی باشد. اگر ما در بررسی و تصویب لایحه برنامه هفتم توسعه، بخش اقتصاد را بر مبنای رویکرد تحولی پیش بگیریم و دنبال کنیم، مابقی اجزای برنامه هفتم هم دچار تحول میشود.
نماینده مردم کرمان در مجلس شورای اسلامی درباره مسائلی که باید در برنامه هفتم توسعه مورد توجه قرار گیرد، گفت: برای مثال تحول در حوزه سیاستهای صندوق توسعه ملی لازم است، چرا که صندوق توسعه ملی یکی از ظرفیتهای مهم کشور است و باید در برنامه هفتم در زمینه ایجاد تحول در سیاستهای صندوق توسعه ملی تدابیر لازم اتخاذ شود.
پورابراهیمی تاکید کرد: تعیین سیاستهایی مرتبط با وضعیت بودجه کشور بسیار مهم است تا ما از این وضعیت ناترازی خارج شویم و به توانمندسازی برسیم. موضوعات مربوط به سیاستهای ارزی و نظام ارزی کشور هم مهم است که باید چارچوبهای آن در برنامه هفتم توسعه تعیین شود.
تحلیل خبر
برنامههای رها شده!
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
گرچه از نظر صاحب نظران علم مدیریت، اصول مدیریت، متفاوت بیان شده است ولی تقریباً میتوان همان اصول پنجگانه (برنامهریزی- سازماندهی- کارگزینی- هدایت و کنترل) را برگزید. آنچه مهم است این که «برنامهریزی» یکی از اصول مسلم مدیریت است که در میان همه صاحب نظران، پذیرفته شده و جایگاه ممتازی دارد.
برنامهریزی در همه سطوح معنا دارد؛ از برنامهریزی شخصی و خانوادگی تا مشاغل گوناگون در کارگاههای کوچک و کارخانههای بزرگ و غیره و از همه مهمتر تدوین برنامه پنجساله توسعه کشور.
زمانی که برنامه پنج ساله تصویب میشود یعنی تمام فعالیتهای دولت باید در چارچوب این برنامه، اجرایی شود و هرگونه فعالیت خارج از آن، انحراف از مسیر توسعه و به هم ریختن اصول پیشرفت کشور است.
حال این انحراف از برنامه شاید 5 - 10 - 15 یا 20 درصد باشد اما موقعی که 70 - 80 درصد انحراف از برنامه حاصل شود و فقط در حد 25 - 30 درصد از برنامه تحقق یابد، آیا اصولاً برنامهریزی معنا دارد؟
هنگامی که پنج برنامه پنجساله توسعه طی 25 سال در حدود 25 تا 30 درصد محقق میشود یعنی عملاً برنامهها، همگی کنار گذاشته شده و خاصیت خود را از دست داده است. همه اجزای برنامه همانند یک اندام واحد هستند که اجرای هماهنگ همه آنها با هم، میتواند اهداف مورد نظر را تحقق بخشد و هرگونه بخشی نگری، آن را عقیم و بیثمر میسازد.
معنای دیگر این سخن این است که مدیران کشور اگر بیبرنامه و بیحساب و کتاب، فعالیت کنند، مدیریت خود را نفی کردهاند چرا که برنامهریزی یکی از اصول مدیریت است و بدون آن، هیچ مدیری نمیتواند ادعا کند که خوب مدیریت کرده است.حتی اگر در عمل متوجه شوند که قسمتی از برنامه، اشکال دارد باید اصلاحیه و متمم بر آن بزنند نه اینکه آن را رها سازند و بدون برنامه، به اداره کشور مبادرت کنند.