عباس علیآبادی وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت: واردات خودرو یک پتانسیل جدی برای مدیریت بازار به منظور جلوگیری از رانت و انحصار است.
ایرنا نوشت: وزیر صنعت، معدن و تجارت گفت: واردات خودرو یک پتانسیل جدی برای مدیریت بازار به منظور جلوگیری از رانت و انحصار است.
عباس علیآبادی در گفتوگویی در مورد واردات خودرو، گفت: واردات یکی از ابزارهای مدیریت و کنترل بازار است؛ مجلس نقطه نظرات خود را در این حوزه ارائه کرده و به تازگی نیز مصوبهای در این حوزه داشته است، ما مصوبات را رعایت خواهیم کرد.
وزیر صنعت، معدن و تجارت اظهار داشت: واردات یک پتانسیل جدی برای مدیریت بازار به منظور جلوگیری از رانت و انحصار است، در حوزه کالاهای های تک و کالاهای راهبردی و کالاهایی که کشور باید استقلال داشته باشد، سیاست دیگری حاکم است که مطابق با آن سیاست باید عمل شود، اما در موضوعاتی که مزیت اقتصادی و رقابتی نداریم، باید به سمت تعامل با دنیا پیش رویم.
وی با بیان اینکه واردات یکی از وسایل و قواعد تنظیم مناسبات بینالمللی است، ادامه داد: من به یک ژئواکونومی معتقد هستم که در این روش یک کالایی میدهیم و یک کالایی میگیریم و این یعنی واردات و صادرات.
علیآبادی در جلسه رأی اعتماد نیز درباره صنعت خودرو گفته بود که این صنعت نیازمند طرحی جامعه است به طوری که در تعامل با دیگر کشورها و با انجام واردات هوشمند و بهموقع و همچنین همکاریهای تخصصی با بنگاههای بزرگ میتوان تولید مشترک داشت و به انجام صادرات پرداخت.
وزیر صمت تاکید داشت که باید تولید خودرو را افزایش داد تا قیمتها کاهش یابد.
تحلیل خبر
تعامل با دنیا برای رسیدن به «آینده بهتر»
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
تعامل با دنیا یک راهبرد و استراتژی قابل قبول برای همه کشورها اعم از کشورهای قوی و ضعیف است و اساس دیپلماسی در دنیای مدرن مبتنی بر تعامل فعال در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و ...است. وزیر جدید صمت گفتهاند: «در موضوعاتی که مزیت اقتصادی و رقابتی نداریم، باید به سمت تعامل با دنیا پیش برویم» با کالبد شکافی این سخن به اینجا میرسیم که مثلاً اگر کشوری در همه موضوعات، مزیت اقتصادی و رقابتی و دست بالایی داشت پس نیاز به تعامل با دنیا ندارد! در حالی که کاملاً برعکس است؛ کشورهایی که بیشترین توان و مزیتهای اقتصادی دارند باید بیشتر با کشورهای دیگر تعامل کنند تا بتوانند محصولات متنوع خویش را با تولید انبوه، بفروشند و شرکای اقتصادی بیشتری پیدا کنند. این طور نیست که اگر ما در برخی زمینههای اقتصادی دارای مزیتی بودیم، نیاز به تعامل با دنیا نداریم. پس نقد اول بر سخنان ایشان این است که هرچه مزیت اقتصادی بیشتری داشته باشیم باید در تعامل با دنیا و رسیدن به یک رقابت تمام عیار، فعالتر در صحنه بین المللی ظاهر شویم.
اما نکته دوم: در ذهن بعضیها این طور متبادر شده که خیال میکنند تعامل با دنیا، نشانه ضعف است درحالی که این گونه نیست بلکه «عدمتعامل» با کشورهای دیگر «نشانه عجز و ناتوانی و ضعف» تلقی میشود. همه کسانی که با علوم سیاسی سروکار دارند میدانند که «تعامل با کشورها و مجامع بین المللی» اساس دیپلماسی موفق است.در این عرصه، کشورهایی ضعیف قلمداد میشوند که توانایی جذب و قدرت ایجاد روابط سازنده با موافقان و مخالفان خود را ندارند.
«فهم معکوس واژهای سیاسی» توسط برخی از سیاسیون کشور ما باعث شده است که از مفاهیمی همچون تعامل، مذاکره، توافق، ائتلاف، همگرایی، دیالوگ، رابطه و ...برداشت اشتباه و واژگونه داشته باشند و به دنبال این طرز تفکر به تخریب و درگیری داخلی و خارجی با طرف مقابل روی آورند که نمونههای خسارت بار آن را به دفعات مشاهده کردهایم.
به هرحال دنیا، دنیای تعامل است و کشورهای قوی و ضعیف همه محتاج آن هستند و برای رسیدن به «آینده بهتر» همه باید آن را در مرکز فعالیت خود قرار دهند.