رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به بیان توضیحاتی درباره وضعیت کودکان کار در کشور و درآمد بالای آنها پرداخت و گفت: در حال حاضر ۲۷ سازمان و ارگان متولی ساماندهی کودکان کار هستند.
به گزارش مهر، حسن موسوی، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: از سال ۷۸ موضوع کودکان خیابانی در سیاستگذاریهای ما وارد شد و آن زمان بیشترین نقش را شهرداری و بهزیستی برای رسیدگی به وضعیت آنها داشت. یک تجربه حدوداً ۵ ساله را بدون دستورالعمل در این زمینه داشتیم تا سال ۸۴ که دستورالعملی در این زمینه نگاشته شد و ۱۳ نهاد و ارگان در این حوزه مسئولیت پیدا کردند.
موسوی افزود: بالای ۸۴ درصد این کودکان مشکل فقر دارند و برای تأمین معاش باید به خیابان بیایند به دو گروه زیر ۱۵ سال و بالای ۱۵ سال هستند و بر اساس قانون کار کشور کودکان بالای ۱۵ سال کارگر محسوب میشوند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: تا نظام رفاه و تأمین اجتماعی ما اثربخشی نداشته باشد و ماهانه ۶۰۰ هزار تومان کمک هزینه حمایتی بر اساس مصوبه حمایتی مجلس به خانوادههای بیبضاعت میدهیم، طبیعی است که این نظام حمایتی نمیتواند کودک کار را از خیابان جمع کند و فقط ممکن است با طرحهای ضربتی آنها را جمع کند.
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: تجربه ۳۰ ساله نشان میدهد بخش عمده کودکان برای معاش در این مافیا حضور پیدا میکردند. دستگاههای مختلف اهتمام لازم را ندارند که سایر دستگاهها را کنار خود بیاورند، فقط به صورت مقطعی وقتی اتفاقی میافتد، طرح و برنامه میدهند و اجرایی هم نمیشود. کودکان کار دغدغه جدی دستگاههای متولی، ساماندهی کودکان کار نیست و این موضوع را از سال ۷۹ اعلام کردهایم.
موسوی افزود: شورای اجتماعی کشور را هم داریم که رئیس جمهور، رئیس آن است، بارها هم درباره کودکان کار صحبت شده، ولی آن هم نتیجه بخش نبود و در کف خیابان اتفاقی رخ نداد. شهرداری و بهزیستی در این زمینه زورشان بیشتر از این نمیرسد.
وی افزود: مصوبات در حوزه کودکان کار را داریم ولی اصلاً اجرایی نمیشود. در چند سال اخیر حضور کودکان در میادین و چهارراهها بیشتر شده است. برای برخی خانوادهها کار کردن کودک اصلاً بد نیست و برخیها کلاً شغلشان این است و در کنار خانواده کار میکنند و خانواده این شغل را پذیرفته است. برخی خانوادهها تکدی گری، گلفروشی و شیشه پاک کردن را ننگ نمیدانند.
موسوی در پایان گفت: آمار چند سال پیش درباره درآمد کودکان کار نشان داده بود که این کودکان ۲۰ برابر مستمری که به خانوادههای آنها داده میشود، درآمد دارند.
تحلیل خبر
درآمدهایی که چشمک میزنند و شکار میکنند
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
موضوع کودکان کار طی دهههای گذشته و به مرور زمان، تبدیل به یک «پدیده اجتماعی» شده است چرا که از منظر جامعهشناسی، امری واقعی، ملموس، عینی و قابل تبیین علمی است.
کنشها و رفتارهایی که کودکان کار در جامعه از خود بروز میدهند قابل تفسیر، تحلیل و ریشهیابی است اما متاسفانه در کشور ما اینقدر این پدیده اجتماعی، پایدار مانده که حتی رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفته است: «در شورای اجتماعی کشور که رئیس جمهور، رئیس آن است، بارها درباره کودکان کار صحبت شده ولی آن هم نتیجه بخش نبوده است و در کف خیابان اتفاقی رخ نداده و شهرداری و بهزیستی نیز در این زمینه زورشان بیشتر از این نمیرسد.»
چرا یک موضوع محدود و پراکنده، به مرور زمان آنقدر قوی و گسترده شود که حتی شورای اجتماعی کشور به ریاست رئیسجمهور هم نتواند این معضل را علاج کند؟
به نظر میرسد با توجه به درآمد 20 برابری کودکان کار در مقایسه با درآمد والدینشان، گروههای سازمان یافته و مافیای پشت پرده از این موقعیت سوءاستفاده کرده و آن را وارد کنشهای اجتماعی پایدار کردهاند.
اگر این پدیده اجتماعی با نُرم ها و هنجارهای اجتماعی گره بخورد و برای خود جایگاهی عرفی و قابل قبول پیدا کند، آنگاه از بین بردن آن سخت و شاید درحد محال باشد.
متاسفانه آن طور که رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفته، مسیر به همین سمت جلو میرود به طوری که وی میگوید: «برای برخی خانوادهها کار کردن کودک اصلاً بد نیست و خانواده این شغل را پذیرفته است» یعنی به آرامی خانوادهها آن را همانند مشاغل عادی و بدون آر و ننگ میدانند و اگر جامعه هم به همین نتیجه برسد آنگاه این پدیده اجتماعی، شاید برای همیشه تثبیت و ماندگار شود.
استان فارس نیز از 12 هزار کودک کار در ایران، حدود 1100کودک (طبق آمار سال 1401 ) را در خود جای داده است یعنی تقریباً یک دوازدهم کودکان کار کشور، در استان فارس هستند. امید که راهحلی کشوری، منطقهای و استانی برای این معضل پیدا شود.