استاندار فارس با تاکید بر ضرورت جذب نیروی کار در حوزههای تخصصی و فنی، گفت: دانشجویان باید با تلاش متناسب با رشتههای تحصیلی مشغول به کار شوند.
به گزارش روزنامه طلوع به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل استانداری فارس محمدهادی ایمانیه با حضور در مسجد دانشگاه شیراز، در قالب هفتمین میزخدمت با ۶۳ نفر از دانشجویان ملاقات و نسبت به حل مشکلات و مسائل ایشان دستورات لازم را صادر کرد.
استاندار فارس در حاشیه این میزخدمت به بیان عمدهترین مشکلات جوانان پرداخت و گفت: در این ملاقات، عمده مشکل دانشجویان اشتغال و وام بود؛ البته به جوانان توصیه میکنم که تمرکز خود را از کار دفتری به کارهایی که منجر به تولید و رونق اقتصادی استان میشود، معطوف کنند.ایمانیه در حاشیه هفتمین میز خدمت جوانان و دانشجویان، اشتغال به کارهای تخصصی و فنی را از نکات قابل توجه عنوان کرد و گفت: با جذب جوانان به محیطهای کاری تخصصی و متناسب با رشته تحصیلی قطعاً شاهد ایجاد رونق تولید و شکوفایی اقتصادی استان خواهیم بود.ایمانیه به ظرفیتهای مناسب و مستعد بازار کار استان مبنی بر ورود جوانان به عرصههای مختلف اشاره کرد و ادامه داد: در حال حاضر زمینه فراهم است و امیدواریم اشتغال دانشجویان در حوزههای مختلف صنایع، معادن مجتمعهای کشاورزی و گردشگری متناسب با رشتههای آنها صورت پذیرد.
وی با تاکید بر ضرورت جذب نیروی کار در حوزههای تخصصی و فنی، گفت: دانشجویان باید با تلاش متناسب با رشتههای تحصیلی مشغول به کار شوند.
استاندار فارس از به نتیجه رسیدن بیش از ۷۰ درصد کارها در میزخدمتهای دانشجویان و جوانان خبر داد و گفت: به جوانان توصیه میکنم با امید ازدواج کرده و زندگی مشترک خود را آغاز کنند، بدون شک خداوند به زندگی آنها برکت میدهد و رزق و روزی شان میرسد؛ نگران مشکلات معیشتی پس از ازدواج نباشند؛ من شاهد وضعیت زندگی جوانانی بودم که بعد از ازدواج راه معیشتشان بیشتر باز شده است.
تحلیل خبر
شاغلانِ بیکار!
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
انتخاب رشته تحصیلی و ورود به رشتههای مختلف دانشگاهی، نشان دهنده طیف علایق و سلایق دانشجویان و تنوع نیازهای جامعه است.
هر دانشجویی که رشتهای را برمیگزیند به این امید است که پس از فارغالتحصیلی بتواند وارد شغل و حرفهای شود که با رشته تحصیلی و آموختههای علمیاش متناسب و هماهنگ باشد.
جامعه هم انتظار دارد در همه مشاغل، افراد متخصص و کارشناس ورود کنند تا همه کارهای مردم به بهترین کیفیت انجام گیرد. اما متاسفانه سالیان متمادی است که شرایط اجتماع طور دیگری رقم خورده به گونهای که اکثر فارغالتحصیلان دانشگاهی، چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی، در رشته و تخصص خودشان به کار گرفته نمیشوند، این گونه شاغلان در اصل بیشتر «سرگرم کارند» تا «انجام صحیح کار»!
در علم اقتصاد و علوم اجتماعی، به حالتی که افراد در غیرتخصص خودشان، مشغول کار دیگری هستند، «بیکاری پنهان» گفته میشود. ظاهر قضیه این است که اینها شاغلند و آمار آنها در لیست بیکاران نیست ولی چون ماهیت کارشان با تخصص و رشته تحصیلیشان متناسب و منطبق نیست، گرفتار بیکاری پنهان هستند.
در بیکاری پنهان چند خسارت قابل محاسبه است:
یکی اینکه همه هزینههایی که در مدت زمان تحصیلات دانشگاهی، خرج فرد در مقطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترا شده است، احساس میشود که بیهوده بوده و این هزینهها قابل برگشت و تبدیل شدن به سرمایه گذاری نیست. در این صورت هم فرد فارغالتحصیل ضرر میکند و هم جامعه.
دوم اینکه علاقه و میل فرد به رشته تحصیلیاش، بدون جواب میماند و به نوعی علاقهاش سرکوب میشود.
سومین خسارت که از دو مورد فوق بسیار مهمتر است اینکه فرد فارغالتحصیل چون زمینه شغلی متناسب با تخصصش را به دست نیاورده، فرصت نبوغ، نوآوری و زایندگی فکری را در میدان عمل و تجربه از دست میدهد که خسارت
غیرقابل جبرانی است.
چهارم اینکه، هر فردی که بدون تخصص جای فرد متخصصی را اشغال میکند هم خودش جایگاه کاذبی دارد و هم فرد متخصص ذیربط را وادار میکند که او هم در جایگاه غیرمرتبط با رشته تحصیلیاش قرار گیرد و با این حساب اکثر مشاغل به دست افراد غیرمتخصص میافتد. آنگاه نتیجه آن عقبماندگی جامعه و تبدیل شدن شغل به ابزار سرگرمی و صرفا امرار معاش خواهد بود. در چنین جامعهای بهرهوری (کارآیی+ اثربخشی) به شدت پایین میآید و از 8 ساعت کار در روز فقط 30-20 دقیقه به عنوان «کار مفید» ارزیابی میشود.