به گزارش تابناک به نقل از همشهری آنلاین، نایب رئیس کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با بیان اینکه رسیدن جمعیت زیر خط فقر کشور به مرز ۲۸ میلیون نفر زنگ خطر برای توجه ویژه به حوزه آسیبهای اجتماعی را به صدا در آورده است، گفت: سقوط اقتصادی برخی اقشار جامعه در یک دهه اخیر، رشد حاشیه نشینی، افزایش آمار اعتیاد، فساد، افزایش مهاجرت به شهرهای بزرگ، زنانه شدن چهره آسیبهای اجتماعی و... از جمله هشدارهایی است که اگر نسبت به ساماندهی و مقابله با آن در برنامه هفتم توسعه جدی نباشیم، به زودی در حوزه سلامت اجتماعی جامعه با بحران جدی روبرو میشویم.
محسن پیرهادی بااشاره به اینکه از دهه ۸۰ تاکنون مهمترین بستر برای سیاستگذاری و برنامهریزی در زمینه کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی در لوای قوانین برنامه توسعه بوده است، گفت: مسئله آسیبهای اجتماعی در لایحه برنامه هفتم توسعه در قالب مفهوم ارتقای سلامت اجتماعی مورد توجه دولت قرار گرفته و در بندهایی از مواد ۸۰، ۸۹ و ۹۲ نیز به مباحث کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی ورود کرده است.
به گفته پیرهادی لایحه برنامه هفتم توسعه همچون قانون برنامه ششم توسعه برای آسیبهای اجتماعی اولویتبندی قائل شده اسـت اما متاسفانه اولویتهای پیشنهاد شده در لایحه برنامه هفتم توسعه تفاوت چندانی با اولویتهای تعیین شده در برنامه ششم توسعه ندارند.
نایب رئیس کمیسیون تلفیق برنامه هفتم با تاکید بر اینکه منطق برنامهریزی توسعه اقتضا میکند برنامههای جدید، کاملتر از برنامههای پیشین باشند، ادامه داد: بهرغم این مهم اما احکام مرتبط با آسیبهای اجتماعی درلایحه برنامه هفتم توسعه در مقایسه با قانون برنامه ششم توسعه، از کیفیت پایینتری برخوردارند و میتوان گفت به نوعی در پرداخت و پیگیری دچار تنزل شدهاند.
نماینده مردم تهران در مجلس با تاکید بر اینکه بیتوجهی به رشد آسیبهای اجتماعی سبب بحرانی شدن حوزه سلامت اجتماعی میشود، افزود: ضعف نگاه آینده نگارانه به آسیبهای اجتماعی نوپدید، نگاه حداقلی و معلولمحور به ناهنجاریهای اجتماعی، در نظر نگرفتن ملاحظات منطقهای و آمایش سرزمین درباره آسیبهای اجتماعی و بیتوجهی به آسیبهای اجتماعی اولویتداری از قبیل اعتیاد و غیره از جمله مواردی است که باید توسط مجلس و دولت در لایحه برنامه هفتم توسعه رفع شود.نایب رئیس کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه ادامه داد: از سوی دیگر نیز عدم توجه به مقوله زنانه شدن آسیبهای اجتماعی؛ یکی از مهمترین مسائل در حوزه آسیبهای اجتماعی که در لایحه برنامه هفتم دیده نشده است، روند زنانه شدن آسیبهای اجتماعی در حوزههایی همچون مصرف دخانیات، اعتیاد، مفاسد اجتماعی و ...باید به صورت ویژه مورد توجه قرار گیرد که متاسفانه دولت در بستر لایحه نسبت به آن چشم پوشی داشته و مورد توجه قرار نگرفته نداده، این در حالی است که زنان به مراتب آسیبپذیرتر از مردان هستند.
پیرهادی با بیان اینکه اگرچه احکام مذکور در زمینه اولویتگذاری و تعیین راهبرد از شرایط به نسبت خوبی برخوردارند، افزود: همین احکام در زمینه تعیین اقدامهای اجرایی، تعیین دستگاه مجری، شاخصگذاری و ضمانت اجرا که از قضا مؤلفههای بارز برنامههای توسعه هستند، شرایط مطلوبی ندارند. بنابراین، انتظار میرود در فرایند بررسی لایحه در مجلس کاستیها و نقاط ضعف مزبور با هدف افزایش قابلیت اجرا و نظارتپذیری برنامه در حوزه کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی مورد تدبیر مجلس قرار گیرد.
تحلیل خبر
این 28 میلیون نفر!
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
تفکر جدیدی که در بین برخی از نمایندگان متخصص مجلس بوجود آمده و گهگاهی در سخنان آنان شنیده و دیده میشود گویای این است که آنها به اشتباهات معلول محوری، نگاه سطحی به رویدادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، ضعف در برنامهریزیها و مدیریتها و ... پی بردهاند و مکرراً هشدارهای پی در پی میدهند.
به دو محور سخنان نایب رئیس کمیسیون برنامه هفتم توسعه، ذیلاً توجه کنیم: «سقوط اقتصادی برخی اقشار جامعه در یک دهه اخیر، رشد حاشیه نشینی، افزایش آمار اعتیاد، فساد، افزایش مهاجرت به شهرهای بزرگ، زنانه شدن چهره آسیبهای اجتماعی و... از جمله هشدارهایی است که اگر نسبت به ساماندهی و مقابله با آن در برنامه هفتم توسعه جدی نباشیم، به زودی در حوزه سلامت اجتماعی جامعه با بحران جدی روبرو میشویم.» محسن پیرهادی همچنین گفته است: «ضعف نگاه آینده نگارانه به آسیبهای اجتماعی نوپدید، نگاه حداقلی و معلولمحور به ناهنجاریهای اجتماعی، در نظر نگرفتن ملاحظات منطقهای و آمایش سرزمین درباره آسیبهای اجتماعی و بیتوجهی به آسیبهای اجتماعی اولویتداری از قبیل اعتیاد و غیره از جمله مواردی است که باید توسط مجلس و دولت در لایحه برنامه هفتم توسعه رفع شود.»
آری همین ضعفهایی که وی در برنامهریزی و مدیریت عنوان میکند، امروز آثار زیانباری در همه بخشها از خود به جای گذاشته و نه به تدریج بلکه به سرعت میرود که هر کدام از آنها عامل افزایش فقر و آسیبهای اجتماعی حادتر در جامعه شود.
وقتی که وی اعلام میکند خطر افزایش جمعیت زیر خط فقر با رسیدن به 28 میلیون نفر، فوریت راه علاج را میطلبد وگرنه به سمت بحرانهای اجتماعی خواهیم رفت، به این معنی است که برخی از نمایندگان و مسئولان متوجه «ریشهها» شدهاند و ترس از گسترش نه فقر «معلولها» بلکه حتی «علتها» دارند.
غرق شدن در روزمرگی و فاصله گرفتن از روشهای علمی و مشاهده نشدن ارادهای امیدآفرین برای مبارزه با علتها و معلولهای آسیبهای اجتماعی که متاسفانه برخی از آنها حتی دامن دختران و زنان را گرفته است، پیامهای خوبی را مخابره نمیکند. اگر خط فقر به همین شدت جلو رود و روز به روز تعداد زیادتری را گرفتار کند، تا چند سال دیگر با خیل عظیم فقرا و گرسنگان مواجه خواهیم بود که آثار و تبعات خطرناکی خواهد داشت.