رئیس قوه قضاییه گفت: قوه قضاییه قوه عمل است؛ ما نمیخواهیم کار شعاری و تبلیغاتی کنیم؛ میخواهیم کار امیدآفرین کنیم؛ میخواهیم در نتیجه کار و عمل ما مردم احساس کنند که حامی آنها و بیتالمال هستیم و جلوی فساد و مفسد را سد میکنیم.
مرکز رسانه قوه قضاییه نوشت: حجتالاسلام محسنی اژهای، طی سخنانی در نشست شورای عالی قوه قضاییه، ضمن تسلیت ایام رحلت پیامبر عظیمالشأن اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) و شهادت سبط اکبر ایشان امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع)، به تشریح فلسفه راهپیمایی اربعین و توجه و اشتیاق انسانهای پاک فطرت به وجود مقدس امام حسین (ع) پرداخت و گفت: مردم از ما توقعات بحقی دارند؛ ممکن است نتوانیم در همه ابعاد و بصورت جامع و کامل و آنطور که شایسته مردم است چه بصورت ایجابی و چه بصورت سلبی، توقعات مردم را برآورده کنیم، اما باید در این مسیر نهایت تلاش و کوشش خود را به کار ببندیم و به سایر قوا نیز یاری رسانیم؛ مردم از ما بحق توقع دارند که با فساد و مفسد و مظاهر مختلف ناهنجاریها مبارزه کنیم و عدالت اجتماعی را تحقق ببخشیم؛ مشاهده برخی مفاسد و ناهنجاریهای اجتماعی موجب ناراحتی و تکدرخاطر مردم میشود و ما در راستای مقابله با این مفاسد و ناهنجاریها وظیفه و مسئولیت داریم.
محسنی اژهای در ادامه به مبحث مهمِ نوع رفتار با مردم اشاره کرد و گفت: تکریم مردم فقط منحصر به حُسن خلق در مواجهه با آنها نیست؛ اگر چه حتماً یک مسئول قضایی باید در مواجهه با مردم، حُسن خلق داشته باشد و در کلام و نوشتارش اصل تکریم مردم و ارباب رجوع را مراعات کند، اما موضوع مهم دیگر آن است که ما با اهتمام خود در اجرای قانون و مبارزه با فساد و ناهنجاریها، تکریم مردم را در عمل به اثبات برسانیم و از این طریق منشا امیدآفرینی باشیم.
رئیس قوه قضاییه تصریح کرد: قوه قضاییه قوه عمل است؛ ما نمیخواهیم کار شعاری و تبلیغاتی کنیم؛ میخواهیم کار امیدآفرین کنیم؛ میخواهیم در نتیجه کار و عمل ما مردم احساس کنند که حامی آنها و بیتالمال هستیم و جلوی فساد و مفسد را سد میکنیم.
تحلیل خبر
پیش نیازهای اقناع افکار عمومی
وحید جعفری زاده
در مباحث ارتباطات و افکار عمومی، یکی از اصول مهم، اقناع و متقاعدسازی مخاطب و جامعه هدف است، به این معنا که جامعه هدف را باید نسبت به آنچه میخواهیم؛ قانع کنیم. اقناع یک مبحث مفصل و پیچیده در علوم ارتباطات و افکار عمومی و دارای جنبههای متعدد و گستردهای است، همچنین تکنیکهای متعددی برای اقناع وجود دارد، اما یکی از عوامل بسیار مهم و قطعی در اثربخشی تکنیکها و روشهای اقناع، باورپذیری پیام گیرنده است؛ باورپذیری در افراد نیز ارتباط تنگاتنگی با این دارد که پیام برای پیام گیرنده قابل لمس و حس کردن باشد. وقتی با افکار عمومی یک جامعه به عنوان مخاطب طرفیم، باید حرفها و اعمال ما (پیام) برای مردم محسوس، عینی و قابل لمس باشد تا در نتیجه، باورپذیری از سوی آنها صورت گیرد و به تبع آن قانع شوند. وقتی اقناع حاصل شد، «اعتماد عمومی» به وجود میآید و متعاقب آن «مشارکت مردمی» به شکل قابل توجهی ارتقا پیدا میکند.
بنابراین پیامدهندگان در مجموعه حاکمیت (مسئولان و مجموعههای تبلیغاتی) به عنوان پیامدهنده برای رسیدن به حلقه آخر این زنجیر، ابتدا باید حلقه اول یا سنگ بنای زیرین را تکمیل کنند. ارائه آمار و ذکر موفقیتها و پیشرفتها و اقدامات انجام شده به تنهایی نمیتواند افکار عمومی را اقناع کند چرا که وقتی مردم میبینند در جامعه، آنچه از زبان مسئولان و مجموعههای تبلیغاتی وابسته به آنها گفته میشود ولو اینکه عین واقعیت و کاملاً درست و با پرهیز از بزرگنمایی باشد، با آنچه در عمل در جامعه و زندگی خود میبینند و حس میکنند مطابقت ندارد، نه تنها اقناع حاصل نمیشود، بلکه نوعی بدبینی در آنها ایجاد میشود و بیاعتمادی افزایش مییابد. همانطور که رئیس قوه قضائیه گفته، این مسئله هم در امور ایجابی و هم در امور سلبی مصداق دارد. چه آنجا که نیاز به مشارکت مردمی است اگر زمینه لازم برای لمس مطالبات آماده نباشد، این مطالبات از سوی جامعه هدف (مردم) مورد استقبال قرار نمیگیرد مانند مطالبه فرزندآوری که علیرغم تبلیغات گسترده دولت و ارائه طرحهای تشویقی متنوع، به دلیل مناسب نبودن شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه به عنوان پیش نیاز قابل لمس برای مردم، مورد استقبال عمومی قرار نمیگیرد؛ و چه آنجا که نیاز برچیدن ناهنجاریهاست اگر نتایج مبارزه با ناهنجاریها برای مردم قابل لمس و عینی نباشد، این تلاش بینتیجه خواهد ماند. همانطور که علیرغم تلاشهایی که برای مبارزه با تخلفات مختلف از جمله رشوهخواری، رانتخواری، زمینخواری، اختلاس و... انجام میشود، به دلیل افزایش تعدد چنین تخلفات و جرایمی بعضاً حتی به صورت علنی و واضح، نتایج این اقدامات برای مردم قابل لمس و قابل قبول نیست.
همچنین مطابقت حرف با عمل نیز، دیگر جنبه این موضوع است، یعنی اگر حرف پیامدهندگان با عملشان منطبق نباشد، باز هم منجر به سلب اعتماد عمومی و بدبینی میشود، همانطور که اگر والدین فرزندانشان را نسبت به موضوعی امر یا نهی کنند اما خود بدان عمل نکنند، در فرزندان اثرگذار نخواهد بود، در جامعه هم اگر مسئولان مسائلی را مطرح و به صورت ایجابی یا سلبی از مردم مطالبه کنند، اما عمل خودشان یا حتی اطرافیانشان طور دیگری باشد، عملاً مردم هم این مطالبه را نخواهند پذیرفت.
در شرایطی که مکرراً حرف از امیدآفرینی و مشارکت عمومی در مسائل مختلف زده میشود، توجه به حلقه اول همان زنجیرهای که در ابتدا به آن اشاره شد، بسیار مهم و حیاتی است وگرنه پرداختن صِرف به تبلیغات و سخنرانی، توفیق در رسیدن به حلقه آخر زنجیره را ابتر خواهد کرد.