جانشین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: سهم بودجه فرهنگ از ۱.۲ دهم به حدود ۲ درصد افزایش یافته است و دستگاههای متعدد فرهنگی باید یک درصد بودجه را به این حوزه اختصاص دهند.
به گزارش خبرنگار ایرنا سید محمد هاشمی در آیین معارفه مدیرکل جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان اظهار کرد: توان حمایتی از حوزه فرهنگ و هنر کشور ضعیف است و با آنچه که مدنظر است فاصله دارد.
وی گفت: اگرچه در دولت سیزدهم تلاشهای بسیاری برای تقویت و حمایت این حوزه صورت گرفته اما سهم بودجه فرهنگ از ۱.۲ دهم درصد به حدود ۲ درصد رسیده است و دستگاههای اجرایی باید یک درصد را به این حوزه اختصاص دهند.هاشمی افزود: وقتیکه دستگاههای متعدد فرهنگی کنار یکدیگر یک پروژه را همکاری کنند ضریب موفقیت و توسعه چندین برابر میشود.وی با اشاره به اینکه اهالی رسانه و مردم از ما توقع دارند گفت: نهادهای اجرایی همدل هستند و باید اقدامات لازم با مدیریت جدید برای توسعه هنر صورت گیرد چراکه این استان دارای ظرفیتهای بیشماری است بنابراین باید کشف استعدادهای درخشان برای معرفی به جامعه انقلابی در دستور کار قرار گیرد.هاشمی گفت: خلق یک سرمایه نوپدید جوان و معرفی به جامعه، سنت حسنه فرهنگی محسوب میشود که تلاشها برای اعتماد و همدلی همچنین تقویت این قشر ضروری است.
وی عنوان کرد: امروز اولین مدیرکل بانو در مجموعه مدیران کل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در لرستان منصوب شد و ویژگی بارز این انتخاب، گزینش از مجموعه داخلی است.
تحلیل خبر
و فرهنگی که همچنان بلاتکلیف است...
وحید جعفری زاده
وقتی به لیست دستگاهها و نهادهای رسمی کشور نگاه میکنیم، تعداد زیادی از دستگاهها را میبینیم که وظایف تعریف شده برای آنها باعث گردیده تا آنها را به عنوان دستگاههای فرهنگی بشناسند. مجموعه آموزش و پرورش، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، سازمان میراث فرهنگی، سازمان تبلیغات اسلامی، بنیاد شهید انقلاب اسلامی، وزارت ورزش و جوانان، صدا و سیما، شهرداریها و... و در رأس همه آنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی اصلی حوزه فرهنگ همگی، یا تمام وظایفشان، یا بخشی از وظایف و مسئولیتهایشان از جنس فرهنگی است. همه این دستگاهها و نهادها تلاش میکنند تا نقش خود را در حوزه فرهنگ ایفا نمایند؛ در نگاه اول تعدد متولیان و بازیگران عرصه فرهنگ میتواند منجر به هم افزایی و تقویت هر بیشتر جبهههای فرهنگی در کشور شود اما این سکه، روی دیگری هم دارد. تعدد و تکثر نهادها و متولیان فرهنگی (و شاید مدعیان فرهنگ) باعث موازی کاری، کار جزیرهای، بعضاً اقدامات و سیاستهای متناقض و ناهمگون و بلاتکلیفی مقوله فرهنگ در کشور میشود.
اختصاص یک درصد بودجه سایر دستگاهها به حوزه فرهنگ نیز سرنوشتی بهتر از بودجه دستگاههای فوق نخواهد داشت چرا که دستگاههای مزبور حتی در وظایف فرهنگی خود، بعضاً دارای وجوه تخصصی در حوزه فرهنگ هستند، اما سایر دستگاهها پلن یا برنامه مشخص و هدفمندی برای هزینه کرد در عرصه فرهنگ کشور ندارند و به همین علت نمیتوانند نقش موثری در ارتقای فرهنگ کشور ایفا نمایند. انجام کارهای بسیار تکراری و بعضاً کم اثر یا بی اثر مانند چاپ بنر، برگزاری مراسمها و مسابقات غیرکارشناسی گواهی بر همین مسئله است، به طوری که به ویژه در شهرهای کوچک که مجموعههای اداری به فاصله کمی از هم قرار دارند، میبینیم که تعداد زیادی بنر در فاصله کم و در یک منطقه متراکم نصب شده و حتی در توزیع متناسب تبلیغات برای پوشش کل فضای شهر هم هیچ برنامهریزی و هماهنگی دیده نمیشود.
نتیجه اختصاص بودجه بدون داشتن برنامه جامع و هدفمند و الزام دستگاهها به حرکت بر مبنای آن، نتیجهای جز حیف و میل شدن بیت المال در پی نخواهد داشت. جالب اینکه حتی دستگاههایی که سند جامع یا سند استانی یا شهرستانی هم در حوزه فرهنگ تدوین کردهاند، عمدتاً به فاصله کوتاهی، این سند در حد یک نوشته روی کاغذ باقی میماند و باز هر کس کار خود را بر روال قبل انجام میدهد؛ گویی عزمی برای اصلاح ایرادات گذشته و تدوین یک برنامه جامع، عملی و همه جانبه و رفع این بلاتکلیفی فرهنگی وجود ندارد.