چهار شنبه 16 آبان 1403 11/6/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

یکشنبه 29 مهر 1403 ، 29 : 18

کد خبر : 28260

از 0 نفر 0

رئیس دانشگاه شیراز:

تعداد دانشگاه‌ها به نسبت جمعیت، زیاد است باید کم شوند

تعداد دانشگاه‌ها به نسبت جمعیت، زیاد است باید کم شوند

رئیس دانشگاه شیراز گفت: تعداد دانشگاه‌ها به نسبت جمعیت کشور زیاد است و محدود کردن تعداد آنها می‌تواند به افزایش بهره‌وری آموزش عالی منجر شود.+ تحلیل خبر

رئیس دانشگاه شیراز گفت: تعداد دانشگاه‌ها به نسبت جمعیت کشور زیاد است و محدود کردن تعداد آنها می‌تواند به افزایش بهره‌وری آموزش عالی منجر شود.
محمد موذنی، رئیس دانشگاه شیراز در گفت و گو با ایلنا در پاسخ به این سوال که با توجه به مشکلات بودجه‌ای آموزش عالی که وزیر علوم در مراسم آغاز سال تحصیلی بیان کردند، وضعیت بودجه‌ای دانشگاه شیراز اکنون به چه صورت است؟ گفت: به لحاظ بودجه، مشکلی که هم‌اکنون دانشگاه‌ها با آن مواجه هستند، این است که با توجه به افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها، زیرساخت‌ها به طور متناسب توسعه نیافته‌اند. به عبارت دیگر، از نظر فضای کالبدی، امکانات آزمایشگاهی، رفاهی، ورزشی و فرهنگی در حالی که تعداد دانشجویان در دانشگاه‌های کشور به‌طور قابل توجهی افزایش یافته است، این امکانات برای پاسخگویی به نیازهای این تعداد دانشجو، به‌واقع کافی نیست.
وی سپس در تبیین این موضوع گفت: ریشه این مشکل در این است که بودجه لازم برای توسعه زیرساخت‌ها تأمین نشده است. علاوه بر این، اتفاق دیگری که رخ داده، افزایش تعداد دانشگاه‌های کوچک و بزرگ در بسیاری از شهرستان‌ها است. افزایش تعداد دانشگاه‌ها در حالی که سهم بودجه ثابت باقی مانده، منجر به کاهش اعتبارات تخصیص‌یافته به هر یک از دانشگاه‌ها می‌شود و این موضوع به‌ویژه به دانشگاه‌های قدیمی و اصلی کشور آسیب می‌زند.
به عبارت دیگر، اعتباری که در گذشته بین حدود بیست تا سی دانشگاه توزیع می‌شد، اکنون بین 130 تا 140 دانشگاه توزیع می‌شود، که شامل دانشگاه‌های دولتی است و این غیر از دانشگاه‌های غیرانتفاعی، آزاد، پیام نور، علمی کاربردی و فنی و حرفه‌ای است. در حال حاضر تعداد دانشگاه‌های دولتی به بیش از 130 رسیده است، در حالی که سهم آموزش عالی از بودجه همچنان حدود سه درصد بوده و این موضوع مشکلات را تشدید می‌کند.
موذنی در ادامه با اشاره به افزایش پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها گفت: در دانشگاه شیراز نیز مانند سایر دانشگاه‌ها تعداد دانشجویان افزایش یافته و هم‌اکنون حدود ۱۷ یا ۱۸ هزار دانشجو داریم. این تعداد در گذشته کمتر بوده و علت آن تأسیس رشته‌های جدید و پذیرش دانشجویان در این رشته‌ها است.
افزایش تعداد دانشجویان، هیچ‌گاه با بودجه دانشگاه‌ها متناسب نبوده است
وی ادامه داد: با استخدام اعضای هیئت علمی جدید، بار دانشگاه سنگین‌تر شده و این باعث شده است، علی‌رغم افزایش سالانه بودجه، این افزایش تنها با تورم موجود تناسب داشته باشد و نه با مسئله افزایش تعداد دانشجویان و اساتید. سهم کلی آموزش عالی از بودجه همچنان ثابت مانده و عددی که به این بخش تخصیص می‌یابد، همانند گذشته است. در حالی که بار دانشگاه‌ها سنگین‌تر شده است. در واقع افزایش تدریجی تعداد دانشجویان در دو سه دهه اخیر هیچ‌گاه با بودجه دانشگاه‌ها متناسب نبوده است.
رئیس دانشگاه شیراز تصریح کرد: کسری بودجه اثرش را تقریبا در همه جا نشان می‌دهد از فرسودگی ساختمان‌ها و تأسیسات دانشگاه تا به روز نشدن تجهیزات آزمایشگاهی و عدم تخصیص اعتبار به پژوهش از جمله گرنت‌های پژوهشی اعضای هیئت علمی و اعتبارات پایان‌نامه‌ها. درمجموع این مسئله هم تأثیرات منفی بر کیفیت پژوهش و هم آموزش دارد. واقعاً دستاوردهای علمی که کشور به‌دست آورده، تلاش همکاران ما و ناشی از کار جهادی با حداقل امکانات بوده است. اگر این امکانات به‌روز شود، یقیناً دستاوردهای علمی نیز چند برابر خواهد شد.
تحریم‌ها به‌طور مستقیم بر ورود برخی تجهیزات علمی تأثیر گذاشته است
موذنی در پاسخ به این سوال که آیا حوزه ویژه‌ای وجود دارد که در آن‌ها مشکلات به‌طور خاص حادتر به نظر برسد؟ گفت: به‌طور کلی، نمی‌توان یک حوزه خاص را نام برد و گفت که وضعیت بحرانی‌تر است. به عنوان مثال، در بخش‌هایی که مواد مصرفی آن‌ها شامل مواد شیمیایی است، مانند رشته شیمی، به دلیل وابستگی به واردات این مواد و نوسانات قیمت ارز، مشکلات بیشتری وجود دارد. بنابراین، هر جایی که مواد مصرفی برای کارهای آموزشی و پژوهشی نیاز باشد، مشکلات جدی‌تری مشاهده می‌شود. رئیس دانشگاه شیراز سپس به مسئله تاثیر تحریم‌ها پرداخت و گفت: تحریم‌ها به‌طور مستقیم بر ورود برخی تجهیزات علمی تأثیر گذاشته و همچنین در انتشار برخی دستاوردهای علمی محدودیت‌هایی ایجاد کرده‌اند. به‌عنوان مثال، ممکن است مقالات برخی از همکاران ما به دلیل تحریم‌ها در ژورنال‌های بین‌المللی منتشر نشود. موذنی سپس اضافه کرد: از سوی دیگر، تحریم‌ها ما را به سمت خودکفایی در برخی حوزه‌ها سوق داده است و در این راستا، می‌تواند موجب شکوفایی نیز شوند. اما در برخی موارد دیگر، تحریم‌ها محدودیت‌های بیشتری ایجاد کرده و امکانات ضروری برای مراکز علمی و تحقیقاتی را به ما نرسانده است. به‌عنوان مثال، یکی از دانشگاه‌ها در چند مورد اعلام کرده است که برنده جوایز بین‌المللی شده، اما اجازه ورود این جوایز به کشور را نداشته است. این موارد متأسفانه وجود دارد و تأثیرات منفی خود را بر جای می‌گذارد. در برخی موارد، یک مقاله پژوهشی ممکن است پذیرفته شود، اما به‌دلیل تحریم‌ها، اجازه انتشار آن داده نشود.
لزوم افزایش بودجه آموزش عالی و ادغام دانشگاه‌ها
موذنی گفت: ما در حد امکان، مشکلات دانشگاه را بارها به مسئولان وزارت علوم، مجلس و سازمان برنامه و بودجه منتقل کرده‌ایم. برخی کمک‌ها انجام شده، اما برای حل اساسی مشکلات مالی دانشگاه‌ها، دو نکته حائز اهمیت است؛ نخست سهم آموزش عالی از بودجه عمومی از سه درصد باید به پنج درصد افزایش یابد و دوم تلاش جدی برای ساماندهی مراکز آموزش عالی باید انجام شود.
وی افزود: این شامل ادغام دانشگاه‌های کوچک و کاهش تعداد آن‌هاست، زیرا تعداد فعلی دانشگاه‌ها برای جمعیت کشور زیاد است. رئیس‌جمهور محترم آقای پزشکیان نیز در جایی به معضل تعدد دانشگاه‌ها اشاره کرده بودند، به نظرم داشتن ۵۰ دانشگاه قوی و معتبر با امکانات روز بهتر از داشتن ۶۰۰ یا ۷۰۰ دانشگاه با امکانات محدود است. مجموعه دانشگاه‌ها و مراکز علوم پزشکی کشور اکنون بیش از دو هزار دانشگاه شامل دانشگاه‌های آزاد، پیام نور، دولتی و علمی کاربردی دارد که این تعداد واقعاً ضرورت ندارد. محدود کردن تعداد دانشگاه‌ها می‌تواند به افزایش بهره‌وری منجر شود.

تحلیل خبر

بی‌هدف و سردرگم، مثل نظام آموزشی

وحید جعفری زاده

در بازار و فضای کسب و کار، یکی از اصول مهم و تعیین کننده، میزان عرضه و تقاضاست، به این معنا که در مورد یک کالا و خدمت، هر چقدر تقاضای بیشتری وجود داشته باشد، صاحبان کسب و کار نیز تمایل بیشتری به مشارکت در عرضه آن خواهند داشت. شاید بحث عرضه و تقاضا را بتوان به برخی سیستمها و ساختارهای دیگر نیز تعمیم داد؛ اما این اصل در نظام آموزشی مصداق ندارد. به عنوان مثال می دانیم در این روزها تقاضا برای برخی رشته‌ها مانند پزشکی و زیرشاخه‌هایش بسیار زیاد است؛ اما آیا باید دانشگاه‌ها هم بر اساس میزان تقاضا، به سمت ایجاد رشته‌های پرطرفدار یا افزایش ظرفیت در این رشته‌ها بروند؟ بدیهی است بحث تعداد رشته‌ها و دانشگاه‌ها و ظرفیت‌ها و حتی توزیع آنها باید بر اساس مسائل مهمتری مانند نیاز کشور باشد. در این خصوص لازم است بررسی‌ها و نیازسنجی‌های دقیقی انجام شود تا بر اساس آنها نیروی انسانی و متخصص لازم در رشته‌های مختلف جذب، تربیت و هدایت شوند. البته قطعا باید برنامه‌ریزی به‌گونه‌ای باشد که دانشجویانی که وارد دانشگاه‌ها می‌شوند، تا حدود زیادی مسیر آینده‌شان مشخص و فضای اشتغال در رشته تحصیلی برایشان فراهم باشد.
مع الاسف آن چه در چند دهه اخیر در نظام آموزشی کشور مشاهده می‌شود، تناسبی با این روند نداشته و هر چه جلوتر رفته‌ایم، وضعیت بدتر هم شده است. اگرچه باسوادی و ارتقای دانش، به خودی خود در تعالی مردم و اندیشه‌های یک جامعه اثرگذار است، اما وقتی در ساختار نظام آموزشی (چه در آموزش پایه و چه در تحصیلات عالی) تا این میزان از اهداف و مسیر اصلی فاصله می‌گیریم، کم کم نتایج و خروجی‌ها معکوس می‌شوند، کما اینکه می‌بینیم به ویژه در چند سال اخیر مسئله افت شدید تحصیلی، افت کیفیت آموزش و خروجی‌های ضعیف دانش‌آموختگان در حال تبدیل شدن به یک معضل جدی است که احتمالا نتایج و آثار آن در آینده نزدیک بیشتر هویدا می‌شود.
یک تحلیل از وضعیت تاسیس و توزیع دانشگاه‌ها و رشته‌های آموزشی می‌تواند این باشد که به دلیل ضعفی که در اشتغال‌زایی داشته‌ایم و با توجه به رسیدن به پیک جمعیتی در دو دهه اخیر، هدف بیش از آنکه تعلیم و تربیت نیروی متخصص بر اساس نیازهای فعلی و آینده باشد، مشغول کردن جوانانی بود که به سن اشتغال رسیده بودند؛ به همین خاطر تا حدود یک دهه قبل رشته‌های مقطع کاردانی و کارشناسی بسیار پررونق و پرتقاضا بود، اما با گذر از پیک جمعیتی، این ماجرا به مقاطع تحصیلات تکمیلی کشیده شد، به طوری که اکنون بسیاری از صندلی‌های مقطع کاردانی و کارشناسی دانشگاه‌ها خالی می‌ماند و دانشگاه‌ها به دنبال ایجاد و افزایش ظرفیت رشته‌های تحصیلات تکمیلی هستند.
از طرفی تاسیس و توسعه دانشگاه‌های شهریه بگیر با توجه به تقاضای موجود در دهه هفتاد و هشتاد (نه بر اساس نیاز کشور)، باعث شد تا بسیاری از این دانشگاه‌ها در سالهای اخیر زیان ده شوند و امروز شرایط به جایی رسیده که برای جذب و نگه داشتن دانشجو و اخذ شهریه برای ادامه حیات خود، بعضا کیفیت آموزش را به طور کامل قربانی می‌کنند و دانش‌آموختگانی بسیار ضعیف از نظر دانش و سواد علمی تحویل جامعه می‌دهند.
بنابراین می‌توان گفت بی‌برنامگی و فاصله گرفتن از اهداف اصلی باعث شده سیستم آموزشی فعلی به ویژه در بخش آموزش عالی دچار یک تشتت و آشفتگی بیمارگونه مزمن گردد که آثار آن در آینده نه چندان دور ظهور و بروز خواهد کرد.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « یادداشت / تحلیل خبر »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها