دفتر صندوق جمعیت سازمان ملل در ایران در گزارشی از وضعیت شهرنشینی و مهاجرت داخلی ایران، از جابه جایی حدود یک میلیون نفر در مرزهای کشور در سه سال گذشته و افزایش روند مهاجرت معکوس از شهر به روستا خبر داد.
به گزارش ایرنا صندوق جمعیت سازمان ملل در گزارش خود با بررسی وضعیت اقتصادی، اجتماعی و جمعیت شناختی و سلامت در ایران، شهرنشینی و مهاجرت داخلی را از جمله عوامل تعیین کننده رشد و پویایی جمعیت در کشور عنوان کرد.
براساس این گزارش؛ در سه دهه گذشته سالانه به طور میانگین یک میلیون نفر در مرزهای کشور جابهجا شده اند که 71 درصد این جمعیت در مناطق شهری زندگی می کنند و انتظار می رود که این رقم تا سال 2050 به 80 درصد برسد.
همچنین با وجود اینکه مهاجرت از روستا به شهر در چهار دهه اخیر روند کاهشی داشته اما مهاجرت از شهر به شهر رواج بیشتری یافته و هم اکنون ایران شاهد افزایش روند مهاجرت معکوس است به طوری که مهاجرت از شهر به روستا 15 درصد کل مهاجرت ها را شامل میشود و حجم مهاجرت از روستا به شهر 13 درصد افزایش پیدا کرده است.
در این گزارش؛ دلیل اصلی مهاجرت مردان در ایران، اشتغال و فرصت های اقتصادی و دلایل دیگر مهاجرت موضوعاتی مانند تحصیل، خدمت سربازی و دسترسی بهتر به مسکن و... عنوان شده است.
بر این اساس؛ کلان شهرهایی مانند تهران، اصفهان و خراسان رضوی بیشترین حجم مهاجر کشور را در خود جای داده اند. به طوری که بین سال های 1385 تا 1390 حدود 380 هزار نفر به تهران مهاجرت کردهاند اما استانهای خوزستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی بالاترین نرخ مهاجرت منفی را داشته اند.
در این گزارش با استناد به مطالب منتشره از سوی وزارت راه و شهرسازی، آمده است، کشور ایران هم اکنون سیاست یکپارچه و هماهنگی در رابطه با شهرنشینی ندارد؛ شهرداری ها و فرمانداریها در دهه های اخیر سیاست ها و برنامه های منطقه ای را تدوین کرده اند که بیشتر شامل سیاستهای پراکنده نظیر برنامه توسعه روستایی، برنامه جابهجایی، انتقال پایتخت و برنامه توسعه کشاورزی بوده است.
از این رو راهکارهایی نظیر تدوین استراتژی و خط مشی ملی در رابطه با شهرنشینی و مهاجرت داخلی در ایران؛ توجه به کمبود داده و اطلاعات در رابطه با پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی مهاجرت و شهر نشینی، توجه به کمبود داده ها در خصوص وضعیت بهداشتی مناطق روستایی و شهری، بازنگری برنامه توسعه روستایی و استفاده از تجربیات بینالمللی به منظور تقویت پاسخ کشور به مسایل شهرنشینی و مهاجرت داخلی ضروری به نظر می رسد.
«صندوق جمعیت سازمان ملل متحد» کارگزاری بین المللی مربوط به توسعه است که از حقوق هر زن، مرد و کودک برای برخورداری از زندگی سالم و فرصت های برابر حمایت می کند.
تحلیل خبر فوق
در این خبر، چرایی و علل مهاجرت معکوس یا همان مهاجرت از شهر به روستا مشخص نشده است. در یک قرن گذشته مهاجرت داخل کشور و جابهجایی مردم، از روستاها به شهرها و از شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ و کلان شهرها بوده و هرچه به دهه های اخیر نزدیکتر می شدیم شتاب آن بیشتر میشد. تا قبل از پیروزی انقلاب که کمتر به روستاها توجه و رسیدگی میشد و روستاییان از امکانات اولیه همچون آب، گاز، تلفن، مدرسه، بهداشت، جاده مناسب و آسفالت، وسیله حمل و نقل و... محروم بودند، علت مهاجرت را نبودن این امکانات می دانستند و گفته می شد اگر روستاییان برخی از امکانات و رفاهیات شهرها را داشتند میل به مهاجرت نمی کردند. ولی امروز ثابت شده که ایجاد این امکانات در روستاها نتوانسته جلوی مهاجرت به شهرها را بگیرد بلکه سرعت آن بیشتر شده است و لذا باید دنبال علل مکمل گشت تا ریشه این نوع مهاجرت، مشخص شود. امروز نبود شغل و درآمد در روستاها و خشکسالی هم به آنها اضافه شده ولی هیچکدام علت تامّه مهاجرت نیست. حتی نمونههای زیاد وجود دارد که نشان می دهد روستاییانی که شغل پردرآمد کشاورزیشان همچنان در روستا برقرار است باز در شهر نیز خانه می خرند و بین شهر و روستا در رفت و آمد هستند. پس علت چیزهای دیگری است.
بعد از توضیحات فوق به چرایی و علل و مهاجرت معکوس (از شهر به روستا) می پردازیم؛ کسانی که از شهر به روستا مهاجرت می کنند می توانند دو دسته باشند. دسته اول همان روستاییانی هستند که زمانی از روستا به شهر مهاجرت کرده و پس از سالها اقامت در شهر، از این نوع زندگی سرخورده و نومید شده و حال دوباره آهنگ روستا کردهاند. اگر این برگشت با حساب و کتاب و آگاهانه باشد و آنها با برنامه جدید به روستایشان برگردند می تواند آینده خوبی را رقم بزند ولی اگر صرفا به خاطر خستگی از شرایط شهر و بر اساس احساسات، آهنگ روستا کردهاند، احتمال موفقیتشان در روستا و به چنگ آوردن زندگی بهتر از گذشته ضعیف به نظر می رسد.
اما دسته دوم، کسانی هستند که اصالتا شهری هستند و هیچگاه در روستا نبودهاند ولی به خاطر فرار از ترافیک، آلودگی هوا، آلودگی صوتی، گرانی مسکن و غذا، فشار زندگی، شلوغی، درگیری و ناهنجاریهای شهری بنا به توصیه پزشکان و یا به میل و اراده خودشان تصمیم به مهاجرت از شهر به روستا گرفته اند. نمونههای آن، شهرنشینان تهران هستند که بعضا به سمت روستاهای شمال کشور مهاجرت کردهاند. این نوع مهاجرت نیز نمی تواند عامل تحول در روستا شود و به خاطر درصد کم چنین مهاجرانی، نمیتواند باری از دوش شهر بردارد و لذا این مهاجرت ها نمی تواند مشکلگشای شهر و روستا باشد.
به هر حال اگر قرار است مهاجرتی صورت گیرد باید هدفمند و با برنامه باشد
که باعث رشد و پیشرفت مهاجرین و مقصد مهاجرپذیر شود.