معاون پرورشی و فرهنگی وزیر آموزشوپرورش با تأکید بر اینکه رویکرد اصلی و راهنمای ما در تمام اقدامات وزاتخانه و ازجمله در معاونت پرورشی و فرهنگی سند تحول بنیادین آموزشوپرورش است، گفت: مطابق این سند قرار است وزارت آموزشوپرورش از یکنهاد علمی و آموزشی صرف به یکنهاد فرهنگی و تربیتی تبدیل شود و به «وزارت تربیت رسمی و عمومی» تغییر نام دهد و بر اساس این تغییر نام، نگاه به رویکردهای آن، چه در آموزشوپرورش و چه در جامعه تغییر یابد.
به گزارش ایسنا، علیرضا کاظمی در گردهمایی مشترک شورای معاونین و مدیران کل ستادی و استانی در خصوص مهمترین رویکردهای خود در معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزشوپرورش اظهار کرد: طرح تدوین نظام جامع فعالیتهای تربیتی و مدیریت مسائل تربیتی با استفاده از صاحبنظران علمی و ساختارهای قانونی از مهمترین سیاستهای ماست.
وی بابیان اینکه حرکت به سمت مدیریت فضای تربیتی در مدرسه با نگاه هدایتی و نظارتی بهجای اجرای فعالیتهای تربیتی در دستور کار ماست، اظهار کرد: تغییر رویکرد حوزه پرورشی و فرهنگی از نخبهگرایی صرف به عمومیسازی و جریانسازی فرهنگی، قرآنی و دینی در سطح مدارس از دیگر رویکردهای معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزشوپرورش است.
وی با تأکید بر اینکه رویکرد اصلی و راهنمای ما در تمام اقدامات آموزشوپرورش و ازجمله در معاونت پرورشی و فرهنگی سند تحول بنیادین آموزشوپرورش است، گفت: مطابق این سند قرار است وزارت آموزشوپرورش از یکنهاد علمی و آموزشی صرف به یکنهاد فرهنگی و تربیتی تبدیل شود و به وزارت تربیت رسمی و عمومی تغییر نام دهد و بر اساس این تغییر نام، نگاه به رویکردهای آن، چه در آموزشوپرورش و چه در جامعه تغییر یابد.
تحلیل خبر
درحالیکه بحرانیترین مشکل کشور بیکاری فارغالتحصیلان است و دیدیم که اصلیترین عامل ناآرامیهای اخیر نیز همین امر بود، اما همچنان به ریشههای به وجود آمدن این بحران خانمانسوز چندان توجهی نمیشود و تنها هراز چندی مسئولی به آن اشارهای کوتاه میکند و درنهایت به فراموشی دورهای میانجامد.
دانشآموز و دانشجوی ما پس از فارغالتحصیلی در مقاطع مختلف، بدون داشتن هیچ مهارت حرفهای به خیل عظیم بیکاران میپیوندد و... .
نظام آموزشی ما سالهای سال است که با کمبود بودجه و همچنین مشکلات معیشتی معلمان مواجه شده و توان اندیشیدن هم نخبگان و هم عام جامعه درگیر با صدها مشکل و معضل را در مطالبهگری برای بازیابی و بازنگری در نواقص این سیستم بیمار ستانده است.
بهترین سالهای عمر میلیونها جوان، در کلاسهایی سپری میشود که فرجامی جز فراموشی انبوهی از محفوظات تئوری را نداشته و ندارد. درحالیکه نیاز مبرم جامعه به مهارتهای حرفهای گوناگون، درروند پیشرفت و توسعه کشور، بنبستهایی را به وجود آورده و کم کیفیتی و بیکیفیتی تولیدات را سبب شده است.
از سوی دیگر بیماریهای حاد فرهنگی که ارزشگذاریهای غیرمنطقی، مغایر با باورهای دینی و ملی و... را بر مشاغل مختلف رایج کرده، مانند سدی مستحکم، در مقابل تعالی جامعه ایستادگی میکند و کشتی رونق اقتصادی و توسعه فرهنگی را از حرکت بازمیدارد.
با این اوصاف، معلوم نیست که تا کی باید در انتظار دگرگونیهای آموزشی، فرهنگی و... نشست و تنها به تغییر نامهای دورهای و مقطعی دل خوش نکرد؟