با اعلام نتایج انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، این نتایج با پیشبینی تمام مراکز نظرسنجی از میزان مشارکت فاصله جدی دارد؛ اما دلیل آن چیست؟
به گزارش ایرنا، در یکی دو هفته منتهی به انتخابات، به دلایل مختلف، از جمله حضور دو نامزد اصولگرا و انتظار انصراف یکی از آنها براساس میزان محبوبیت، نتایج پیمایش مراکز مختلف نظرسنجی در رسانهها منتشر شد و مورد توجه افکار عمومی گرفت.
گرچه اکثر این مراکز ترتیب آرای نامزدها را به درستی پیشبینی کردند، اما میزان مشارکت ۳۹.۹ درصدی که در عمل رخ داد، با پیشبینی این مراکز که نوعاً پیشبینی مشارکت حدود ۵۰ درصدی داشتند، شکاف زیادی داشت. از این رو با اعلام نتایج واقعی مشارکت و آرا، برخی در فضای مجازی مدعی دستکاری در نتایج نظرسنجیها شدند و عدهای آنها را فاقد اعتبار علمی دانستند. اما از نظر علمی اختلاف حدوداً ده درصدی بین نتایج رأی و نظرسنجی را چگونه میتوان توضیح داد؟
چرا مشارکت در انتخابات کمتر از انتظار مراکز نظرسنجی شد؟
برای پاسخ به این سؤال به سراغ مدیران مراکز نظرسنجی رفتیم و علت را جویا شدیم. برخی از آنها گفتند در حال بررسی فرایند پیمایش خود هستند تا دلیل این شکاف را بیابند.
دکتر مهدی رفیعی، رئیس مرکز افکارسنجی آرا در توضیح این پرسش، پاسخ داده است:
تقریباً از بعد از ظهر روز رأیگیری این سؤال به صورت جدی مطرح شد که چرا میزان مشارکت کمتر از پیشبینیها خواهد شد. در این یادداشت کوتاه سعی میکنم به این سؤال پاسخ بدهم.
برخی تحلیلگران این تفاوت بین نظرسنجیها با نرخ مشارکت محقق شده را در نظر نگرفتن افرادی میدانند که حاضر به همکاری با پرسشگران نشدهاند. در صورتی که برای کسانی که سالها تجربه این کار را دارند در نظر گرفتن بیپاسخیها یک امر بدیهی است و طبیعتاً تعداد این افراد محاسبه و در فرمول مشارکت در نظر گرفته میشود.در واقع مراکز نظرسنجی با متغیرهای تعدیل کننده سعی میکنند نتایج نمونه را به نتایج جامعه مشابه نمایند. اکثریت قریب به اتفاق مراکز نظرسنجی چهار ماه پیش نرخ مشارکت در انتخابات مجلس را بسیار دقیق پیشبینی کرده بودند. به طور طبیعی در آن مقطع هم تعدادی از مردم با پرسشگران همکاری نکردند و از این نظر تعداد بیپاسخیها نسبت به زمان انتخابات مجلس تغییری نکرده است. با این حساب پس دلیل اصلی اختلاف نتایج نظرسنجیها با مشارکت واقعی چه بوده است؟
واقعیت این است که در همه نظرسنجیهای انجام شده جمعیت زیادی بودند که گفته بودند در انتخابات شرکت میکنند اما هنگامی که پرسیده میشد «به چه کسی رأی میدهید؟» اسم نامزد مورد نظر خود را نمیگفتند. در آخرین نظرسنجی انجام شده این رقم به ۱۸.۵ درصد کل مشارکتکنندگان (حدود ۹ درصد واجدان شرایط) رسید.
اعلام نتایج انتخابات نشان داد پیشبینی بعضی مراکز نظرسنجی درخصوص رتبه بندی و فاصله کاندیداها و کشیده شدن انتخابات به دور دوم با حضور آقایان پزشکیان و جلیلی درست بوده است. به عبارت دیگر کاهش مشارکت تغییری در ترکیب آرا ایجاد نکرده است. این یافته ما را به این نتیجه میرساند که همین افرادی که در انتخاب نامزد مردد بودند در انتخابات شرکت نکردند.
برخی از افراد از ابتدا قصد مشارکت نداشتند و برخی هم احتمالاً تا روزهای پایانی قصد شرکت داشتند اما به کاندیدای مناسب نرسیدند. اگر غیر از این بود باید ترکیب آرا به هم میریخت. مثلاً انتظار اولیه این بود کاهش آرا باعث کاهش رأی آقای پزشکیان شود که چنین چیزی نشد.
اگر در آخرین نظرسنجی انجام شده کسانی که کاندیدا را نگفتهاند، حذف کنیم درصد آقای پزشکیان ۴۰ و درصد آقای جلیلی ۳۵ میشود که بسیار به نتیجه انتخابات نزدیک میشود. در این بین میزان رأی آقای قالیباف طبق این نظرسنجیها و پس از حذف مرددها باید ۲۰ میشد که درنهایت
۱۴ درصد شد. این نشان میدهد ریزش رأی آقای قالیباف و اضافه شدن به آرای آقایان جلیلی و پزشکیان تا لحظه آخر ادامه داشته است.
در انتخابات ۱۴۰۰ هم نسبت این افراد مردد که کاندیدا اعلام نمیکردند در نظرسنجی پایانی ۲۰ درصد بود که ۱۴ درصد آن باطله شد. اما چرا در این انتخابات این افراد نیامدند رأی باطله بدهند؟ دلیلش این است که در انتخابات ۱۴۰۰ به دلیل همزمانی انتخابات ریاست جمهوری با انتخابات شوراهای اسلامی این افراد برای حضور در انتخابات شورا در محل رأی گیری حاضر شدند و تعرفه ریاست جمهوری هم به آنها داده شد که اکثر آنها تبدیل به رأی باطله شد. اما در این انتخابات به دلیل اینکه انتخابات شورا در کار نبود این افراد اصلاً رأی ندادند. در واقع میزان مشارکت واقعی انتخابات ۱۴۰۰ با ۱۴۰۳ تفاوت جدی نداشته است.
این هم پدیدهای است که در ۱۴۰۰ هم وجود داشت و در این انتخابات نیز خود را نشان داد و درس بزرگی برای مراکز افکارسنجی بود. مراکز نظرسنجی تصور میکردند بخشی از این افراد به کاندیداهای موجود رأی خواهند داد و بخشی دیگر باطله رأی خواهند داد، در صورتی که واقعیت این بوده که این افراد کلاً رأی ندادهاند.
تحلیل خبر
چرا مراکز نظرسنجی، میزان مشارکت مردم در انتخابات را درست تشخیص نداند؟
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
یافتههای مراکز نظرسنجی در کشورهای پیشرفته به دلیل مستقل بودن، علمی عمل کردن و ... با نتایج واقعی حاصله، تقریباً مشابه است و یا حدود 3 درصد انحراف دارد. در آنجا اعتماد مردم به این گونه مراکز با توجه به تعداد و سابقه نظرسنجی آنها و مقایسه با نتایج واقعی حاصل میشود. هرچه این اعداد به هم نزدیکتر باشد، اعتماد به این مراکز در نوبتهای بعدی افزایش مییابد لذا مراکزی که در دو سه نوبت نتوانند پیش بینی حاصل از نظرسنجی خود را با دقت و نزدیک به واقع استخراج کنند، با کاهش اعتبار اجتماعی و علمی مواجه شده و حذف خواهند شد.
اما در مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری که روز جمعه انجام گرفت، مراکز نظرسنجی عموماً میزان مشارکت مردم در انتخابات را بیش از 50 درصد اعلام کرده بودند درحالی که چنین نشد و میزان مشارکت حدود 40(39/92)درصدی مردم، عملکرد این مراکز را زیرسوال برد و به نوعی، همه آنها با شکست مواجه شدند. این که چرا شکاف و فاصله بین خروجی نظرسنجی این مراکز با آنچه درواقع رخ داد، زیاد است، میتواند به دلایل مختلف باشد از جمله: اشکال در روش نمونهگیری (Sampling) – جامعه آماری انتخابی – نوع پرسشها و سؤالات مطرح شده، زمان اجرای نظرسنجی، عدم به کارگیری تکنیکهای علمی – تجزیه و تحلیل و مقایسه معیوب یافتهها و ...البته اینها مواردی است که امکان دارد در «ساختار» و «کارکرد» نظرسنجی رخ دهد که نشان دهنده ضعف علمی است اما بدتر از آن، این فرض است که نظرسنجی، جهت دار و با قصد و هدف تبلیغاتی، غیرمستقل و با اهداف و نیات غیرعلمی انجام گیرد که در این صورت، قابل «اعتماد» و «اعتبار» نخواهد بود و بطلان آن واضح و قطعی است.
حال باید بررسی کرد که کدامیک از این علل و عوامل در نظرسنجیهای اخیر، باعث اشتباه در سنجش میزان مشارکت مردم در انتخابات شده است.