مدیر کل درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر هشدار داد که سن شروع مصرف مواد مخدر در ایران به ۱۴ تا ۱۵ سال کاهش یافته و اوج مصرف بین ۲۰ تا ۲۵ سال باقی مانده است.
به گزارش رویداد۲۴، مدیر کل درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر هشدار داد که سن آغاز مصرف مواد مخدر در کشور به ۱۴ تا ۱۵ سال کاهش یافته است و اوج مصرف همچنان بین ۲۰ تا ۲۵ سال باقی مانده است. این هشدار نشان میدهد که بیتوجهی به معضلات اصلی اجتماعی و تمرکز بر مسائل کماهمیتتر و ایجاد محدودیتهای اجتماعی در حوزههای مختلف، جوانان کشور را در معرض خطر جدی قرار داده است.
آغاز بحران از سنین پایین
یکی از اصلیترین نشانههای جدی و بحرانی بودن وضعیت نیز کاهش شدید سن بزهکاری است. مسئله فقط فحشا، سرقت و خفتگیری و این حرفها نیست. مایه تأسف است، اما این روزها در هر کوچه و خیابانی بچه مدرسهایهای سیگار به دست را میبینیم. نگرانکنندهتر اینکه فقط سیگار نیست و نوجوانان رسماً در دام اعتیاد به انواع مواد مخدر افتادهاند.
به گفته مدیر کل درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر، این روند از ۱۴ سالگی آغاز شده و در دانشگاهها ادامه پیدا میکند. نکته هشداردهنده این است که دختران نیز اکنون به همان میزان پسران در معرض مصرف قرار گرفتهاند، روندی که در گذشته کمتر مشاهده میشد.
عاقبت بیتوجهی به پیشگیری
ایجاد محدودیتهای صرف و تمرکز بر کنترلهای امنیتی، بدون توجه به آموزش و پیشگیری، بخش بزرگی از مشکل را پنهان کرده است. در حالی که کشورهای پیشرفته با برنامههای آموزشی، مشاوره و دسترسی کنترلشده به خدمات درمانی، نرخ مصرف را در سنین پایین کاهش دادهاند، ایران همچنان بیشتر انرژی خود را صرف محدود کردن جوانان میکند تا حمایت از آنها.
در کشورهای منطقه مانند ترکیه و لبنان، طرحهای پیشگیری از مواد مخدر در مدارس و دانشگاهها و همچنین دسترسی به مشاورههای روانشناختی، توانسته است روند کاهش سن شروع مصرف را متوقف کند. در حالی که در ایران سن شروع مصرف هر سال پایینتر میآید. این موضوع زنگ خطری است که میتواند پیامدهای بلندمدت در سلامت جسمی و روانی نسل آینده داشته باشد.
اوج مصرف و پیامدهای اجتماعی
با رسیدن اوج مصرف به سنین ۲۰ تا ۲۵ سال، فشار اجتماعی و اقتصادی ناشی از اعتیاد بر خانوادهها و جامعه افزایش مییابد. کارشناسان هشدار میدهند که اگر همین روند ادامه یابد، نسل جوان با مشکلاتی فراتر از سوءمصرف مواد، از جمله بیکاری، انزوا و آسیبهای روانی مواجه خواهد شد.
شیوع مواد مخدر در سنین نوجوانی یک هشدار جدی است که نمیتوان آن را تنها با حرف و توصیه مدیریت کرد. تجربه جهانی نشان میدهد راهکار موفق، ترکیبی از آموزش، پیشگیری، دسترسی به مشاوره و درمان و حمایت اجتماعی است. اگر سیاستگذاران توجه کافی نکنند، نسل آینده در معرض بحران بزرگتری قرار خواهد گرفت.
معضل واقعی اینجاست
در حالی که سن شروع مصرف مواد مخدر به ۱۴ سال رسیده و نوجوانان در معرض تهدید جدی قرار دارند، بخش زیادی از انرژی مسئولان صرف موضوعات حاشیهای میشود. نتیجه این بیتوجهی، وضعیتی است که امروز شاهد آن هستیم: نوجوانانی که در دام اعتیاد گرفتار شدهاند، مشکلات روانی و اجتماعی که هر روز گستردهتر میشود و نسلی که از حمایت واقعی اجتماعی و پیشگیری محروم مانده است. تمرکز صرف بر کنترلهای ظاهری بدون حل معضلات واقعی، نه تنها بحران را کاهش نمیدهد، بلکه آن را عمیقتر و گستردهتر میکند.
تحلیل خبر
نسلی که از دست رفت، دیگر برنمیگردد!
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
خبر شوکه کننده و بسیار ناراحت کننده این است که مدیرکل درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر هشدار داده که «سن اعتیاد به 14 سال رسید و اضافه کرده نکته هشداردهنده این است که دختران نیز اکنون به همان میزان پسران، در معرض مصرف قرار گرفتهاند»
از قدیم گفتهاند اگر استعمارگران بتوانند جوانان یک کشور را به موادمخدر آلوده کنند به راحتی خواهند توانست درآینده بر آن کشور مسلط شوند. متاسفانه با این سرعت ابتلا به مواد مخدر در سنین پایین نوجوانان و جوانان، دیگر نیاز نیست که کشورهای استعمارگر در این زمینه برنامهریزی کرده و وارد فاز اجرا شوند بلکه خود به خود و اتوماتیک وار این شیوه ویرانگر اعتیاد، روز به روز سرعت بیشتری میگیرد.
شاید سؤال کنید چطور میشود که این گونه اعتیاد در یک جامعه فراگیر شده به طوری که تا سنین 14 سالگی در بین دختران و پسران پیشروی میکند؟ در پاسخ، جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی میگویند علتالعلل این گسترش روزافزون، «شرایط و مسائل اجتماعی» است و نمیتوان فقط به فاکتورهای شخصی و فردی، آنها را محدود کرد.
در چند قرن قبل، موقعی که در فرانسه، آمار خودکشی رو به فزونی رفت و از حالت طبیعی عادی و طبیعی خارج شد، امیل دورکیم جامعه شناس شهیر فرانسوی، در کتاب «خودکشی» به ریشهیابی و تحلیل و تبیین آن پرداخت و به این نتیجه رسید که این سطح از خودکشی یک «واقعه اجتماعی» است که فقط با سایر وقایع اجتماعی قابل توصیف و تبیین است و از همین طریق باید آن را علاج کرد.
آری همان نقشی که «خودکشی» در آن زمان در فرانسه داشت، امروز «اعتیاد» در کشور ما دارد و باید با همان نگاه جامعهشناختی به آن نگریست. ولی متاسفانه در جامعه ما، رها شده و هیچ فرد و نهاد خاصی نیست که یک کار علمی و ریشهای و پیگیرانه در مورد آن انجام داده و به فکر علاج و درمان آن باشد. به نظر میرسد تا هنگامی که روند،
به همین طریق جلو میرود روز به روز به نتایج خطرناکتری خواهیم رسید. مسئولان هم به خاطر کثرت و گستردگی مشکلات و مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و .... مات و مبهوت در لابلای آنها متوقف شدهاند و نمیدانند چه کار باید بکنند!
به هرحال، مسائل اجتماعی، راهحل اجتماعی میخواهد و مسائل فردی، راهحل فردی. هیچ مسئله و معضل اجتماعی نیز خود به خود حل نخواهد شد.