رئیس دانشگاه ملی مهارت، «بیکاری» را معضل اصلی فارغالتحصیلان دانشگاهی و جوانان توصیف کرد و گفت: توسعه حوزه مهارتی و تربیت نیروی کار ماهر در کشور راه برونرفت از مشکلات موجود در جامعه است.
به گزارش ایسنا، دکتر زمانی در ششمین کنسرسیوم تخصصی مهارتآموزی و اشتغال دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاه واحد استانی آذربایجان شرقی دانشگاه ملی مهارت را بزرگترین دانشگاه دولتی مهارتمحور در کشور توصیف کرد و گفت: بیکاری به معضل جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاه تبدیل شده است و مدرکگرایی صرف دیگر کارآمد نیست. بر این اساس توسعه حوزه مهارتی و تربیت نیروی کار ماهر در کشور راه برونرفت از مشکلات موجود در جامعه است.
زمانی، انطباقپذیری آموزشها در دانشگاه ملی مهارت با بازار کار و ارتباط مستمر این دانشگاه با صنعت را گامی مؤثر در مسیر توسعه عنوان کرد. وی با تأکید بر نقش مهم کنسرسیومهای استانی در جذب دانشجویان و فارغالتحصیلان گفت: صنعت به عنوان مؤلفهای مهم، برای تشکیل این کنسرسیومها مشتاقانه ورود کند تا با جذب نیروی موردنیاز علاوه بر کاهش هزینهها، راندمان کاری را در سطح کلان ارتقا دهد.
دکتر زمانی افزود: ما ادعا میکنیم که آموزش را بلد هستیم و مطابق با نیاز صنایع، فارغالتحصیلانی شایسته و نیروهایی ماهر را آموزش داده و تربیت میکنیم.
رئیس دانشگاه ملی مهارت تصریح کرد: ما میتوانیم دورههای کوتاهمدت متناسب با استانداردهای جهانی برگزار کرده و سرفصل دروس را منطبق با آنها طراحی کنیم.
تحلیل خبر
بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاهی و پیامدهای آن
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
فارغالتحصیلان دانشگاهی در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری، در همه کشورهای جهان، نماد علم، فرهنگ و تخصص هر کشورند. براین اساس باید بالاترین و برجستهترین جایگاه را در کشورها داشته باشند. اگر این افراد پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه به مشاغل پایینی روی بیاورند که جامعه آنها را در سطح افراد بیسواد و کم سواد میداند، اولین چیزی که ضربه میخورد جایگاه علم در آن کشور است. در این صورت چون ارزش علم در چشم و ذهن مردم سقوط میکند، افراد با مدارج عالی هم، جایگاه اجتماعی خود را از دست میدهند. به دنبال این فاجعه، فاجعه دیگری رخ میدهد و آن اینکه دانشآموزان که باید با تمام وجود مشتاق و شیفته ادامه تحصیل در سطوح عالی دانشگاهی باشند، انگیزه و اشتیاق خود را از دست میدهند. بقیه هم که به دانشگاه رفتهاند و فعلاً دانشجو هستند در دلهره بعد از فارغالتحصیلی بوده و نگران آینده شغلی خود و جایگاهشان خواهند بود. نیش و کنایه برخی از افراد به فارغالتحصیلانی که یا بیکارند یا به مشاغل سطح پایین روی آوردهاند، ماجرا را بغرنجتر میکند.
یک زمانی در چند دهه قبل، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی کشور میگفت: چه اشکالی دارد که فارغالتحصیلان دانشگاهی در سطح لیسانس و فوق لیسانس، راننده تاکسی و مغازهدار جزء باشند! همین طرز تفکر باعث شد که اوضاع علم و تخصص، امروز در کشور ما به اینجا برسد. به جای اینکه رانندگان تاکسی و مغازهداران شریف، با عشق و علاقه به دانشگاه بروند و لیسانس و فوق لیسانس بگیرند، فارغالتحصیلان لیسانس و فوق لیسانس و حتی دکترا، بالاجبار راننده تاکسی و مغازهدار جزء شدند! بین این دو روند، تفاوت از زمین تا آسمان است.
هرچند همه مشاغل در جامعه مورد احترام هستند ولی هر خانوادهای انتظار دارد فرزندانش که تا سن 25 - 30 سالگی با هزینه سنگین، مدارج علمی را کسب کردهاند در مشاغل متناسب و قابل انتظار جامعه، به کار گمارده شده و بیکار نباشند.