پنج شنبه 14 تیر 1403 7/4/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

شنبه 12 آبان 1397 ، 42 : 12

کد خبر : 18470

از 0 نفر 0

آفتی جدید در خانواده‌های ایرانی

آفتی جدید در خانواده‌های  ایرانی

یک روانشناس بابیان اینکه تأمین رفاه کاذب به ناتوانی کودکان منجر می‌شود...

یک روانشناس بابیان اینکه تأمین رفاه کاذب به ناتوانی کودکان منجر می‌شود، گفت: نگه‌داشتن کودک در رفاه کاذب باعث ناتوانی آنها در دیدن و لمس واقعیت‌ها، تشخیص اولویت‌ها و عدم تلاش برای رسیدن به خواسته‌ها و اهداف می‌شود، درحالی‌که والدین با برخی ازجان‌گذشتگی‌های بی‌مورد، ناخواسته نتیجه عکس گرفته و باعث ناتوانی فرزندان خود می‌شوند.
دکتر فاطمه معین الغربایی در گفت‌وگو با ایسنا، با انتقاد از فراهم آوردن امکانات و رفاه کاذب برای فرزندان بدون توجه به وضعیت اقتصادی خانواده به‌عنوان آفت جدید در خانواده‌ها، عنوان کرد: متأسفانه شرایط امروز جامعه به‌گونه‌ای شده که خانواده‌ها با هر سطح فرهنگی و اقتصادی سعی می‌کنند که بیشترین امکانات و حتی امکانات غیرضروری را در اختیار فرزندان خود قرار
دهند، حتی اگر دچار فقر فرهنگی و آموزشی باشند سعی
می‌کنند وسایل غیرضروری مانند موبایل گران‌قیمت و لباس‌های برند را برای فرزند خود تهیه کنند، غافل از اینکه کودک رشد یافته در رفاه کاذب برای حل مسائل و مشکلات خود عاجز شده و قادر نیست با واقعیات روبه‌رو
شود.
این عضو هیئت‌علمی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی ادامه داد: به‌عنوان نمونه زمانی که کودک دبستانی به علت بازیگوشی و عدم توجه به تذکرات معلم، تکالیف خود را انجام نمی‌دهد، مادر از کار و زمان خود گذشته و برای جلوگیری از تنبیه و شرمساری فرزند تکالیف او را انجام می‌دهد درحالی‌که درست این است که اجازه دهیم کودکان شخصاً با مسائل و چالش‌های زندگی روبه‌رو شده و طعم شکست و یا در مقابل پیروزی واقعی را بچشند.

تحلیل خبر

تکلیفی که شرع مقدس و قوانین جاری برای رعایت حقوق فرزندان از سوی پدران و مادران مشخص کرده با آنچه را که در عرف کشورمان وجود دارد، فاصله‌های بسیاری را نشان می‌دهد. به‌گونه‌ای که والدین پس از گذران دوران کودکی و بلوغ فرزندان خود، همچنان تلاش می‌کنند تا حد ممکن تمام اموری که مربوط به انسان‌های بالغ و عاقلی که باید استقلال داشته باشند را انجام دهند.
این حس عاطفی و مهربانانه از یک‌سو قابل‌تمجید است؛ اما از سوی دیگر منجر به ناتوانی‌های گوناگون و عدم کسب مهارت‌های لازم زندگی فرزندان آنان و مسدود کردن مسیر تولید در زمینه‌های مختلف و جلوگیری از گسترش خدمات در سطح جامعه می‌شود.
این وضعیت در چند دهه اخیر از شدت بسیاری برخوردار بوده و موجب واماندگی‌های گوناگون در شمار بالایی از نسل‌های جدید شده است.
چه بسیار از بازنشستگان و سالخوردگانی که همچنان تنها نیروی انسانی مولد در خانواده‌ها  محسوب می‌شوند و عهده‌دار تأمین نیازهای معیشتی فرزندان ۳۰ ساله خود و حتی در سنین بالاتر از آن هستند.
وضعیت اقتصادی کشور و وجود محدودیت‌ها و محرومیت‌ها نیز همراه با عرف و فرهنگ حاکم بر خانواده‌ها سبک زندگی نابسامان و ناهمگونی را بر جامعه تحمیل کرده و سختی‌های زندگی را افزایش داده که متأسفانه در این معرکه پردردسر، سالمندان و بازنشستگان دشواری‌های بیشتری را بر دوش خود احساس می‌کنند.
از جانب دیگر، نظام آموزش‌وپرورش ما تاکنون هیچ‌گونه برنامه‌ای را برای آموزش مهارت‌های ضروری زندگی به دانش‌‌آموزان نداشته و دانشگاه‌ها هم اغلب جز تولید مدرک و ارائه دروس تئوری و غیرکاربردی، خروجی قابل‌توجهی را نداشته‌اند.
با این اوصاف و در قیاس با سبک زندگی در کشورهای پیشرفته و توسعه‌یافته، درمی‌یابیم که برای خروج از این وضعیت ناخوشایند و تلخ، باید به سمت‌وسوی تغییرات بنیادین چه در برنامه‌ریزی‌های کلان کشور و چه در فرهنگ حاکم بر زندگی خود باشیم.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « خبر برگزیده »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها