عضو پژوهشکده خانواده اظهار کرد: چشم و همچشمی خانوادهها در رقابت استفاده از اجناس و کالاهای گران قیمت همواره یکی از مهمترین دلایلی است که عدم حمایت از کالای ایرانی را رواج داده است.
به گزارش ایسنا، دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس و عضو پژوهشکده خانواده با اشاره به نقش تبلیغات در هدایت افکار مردم در استقبال از کالای ایرانی، گفت: تبلیغات کالاهای خارجی همواره یک تبلیغ منفی برای کالاهای ایرانی به شمار میآیند.
وی با اشاره به عملکرد آموزش و پرورش کشور در حمایت از نوشتافزار داخلی، اظهار کرد: وزارت آموزش و پرورش در حوزه تبلیغ و حمایت از نوشت افزارهای تولید داخل عملکرد خوبی ندارد، در حالی هر دانشآموز در طول دوران تحصیل زیر نظر آموزش و پرورش حدود ۱۶ هزار ساعت در اختیار این وزارت خانه است.
این جامعهشناس همچنین در ادامه به نقش خانوادهها در حمایت از تولید داخلی اشاره کرد و گفت: چشم و همچشمی خانوادهها در رقابت استفاده از اجناس و کالاهای گران قیمت همواره یکی از مهمترین دلایلی است که عدم حمایت از کالای ایرانی را رواج داده است.
تحلیل خبر
این گفته بهحق که «خلق را تقلیدشان بر باد داد» دیرزمانی است در بسیاری از مقالهها و نوشتهها در سطح کشور مطرح و عنوان شده است. بهراستی افکار متحجرانه ناشی از تقلیدهای کورکورانه و چشموهمچشمیهای عقبنگهدارنده تا چه اندازه ما را از حرکت قطار پیشرفت و توسعه جهانی باز داشته و گرههای بیشماری به زندگیمان زده، موضوعی است که باید با نگاه علمی مورد بحث و بررسی قرار گیرد و سرانجام جامعه از پیامدهای ویرانگر آن آگاه شود.
مسنترها سالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی را به یاد دارند که سادهزیستی بهویژه میان مسئولان کشور به یک ارزش واقعی و ملموس و عینی تبدیل شده بود و ملزومات تنها براساس نیازهای منطقی در نظر گرفته میشد. اما با تغییر تدریجی افکار و روی آوردن به تجمل و دگرگون شدن حتی وضعیت ظاهری آنان و دفتر و ساختمان کارشان، مردم نیز با تبعیت از این روند با یک بازگشت به عقب دوباره مسیر تجملگرایی و چشموهمچشمی را سبک زندگی خود قرار دادند که تا امروز آسیبهای متعدد آن اجازه نداده است خلایق روزگار آب خوش از گلویشان پایین برود و آنان را به یک ماشین کوکی تبدیل کرده که باید بهاجبار با جان کندنهای مدام، زندگی قسطی و پر از فشار و استرس خود را بگذرانند.
پزهای عالی با جیبهای خالی، سوهان روح افراد شده که باید با قبول هر مصیبتی، از خودرو گرفته تا تلویزیون و قابلمه و ... آنان خارجی! باشد تا با به نمایش گذاشتن این اقلام و کالاهای قسطی، بتوانند بهاصطلاح متداول، روی فامیل، همسایه، همکار و ... را کم کنند!
عجب اینجاست که با برگزیدن این نوع روش زندگی، برخی توقع دارند که معجزهای روی دهد و تولید داخلی رونق یابد و بهدنبال آن زمینههای اشتغال مولد و پایدار فراهم شود! و میبینیم که همین افراد از وجود چند بیکار در خانواده خود نیز شکایت و گله دارند.
این درست که ایجاد اشتغال ازجمله وظایف اصلی دولتهاست، اما هیچ دولتی با حاکمیت این نوع سبک زندگی در جامعه هرگز قادر نخواهد بود معضل بیکاری را ریشهکن کند و کشور را از وابستگیهای شدید اقتصادی رهایی دهد.
مبارزه با قاچاق کالا نیز جز با ایجاد تحول در افکار عمومی و دوری جستن از خرید کالاهای خارجی ممکن نیست.