وزیر بهداشت ضمن ابراز تأسف نسبت به درگذشت دریانوردان ایرانی در نفتکش سانچی گفت: یک و نیم برابر این حادثه هرروز در کشور اتفاق میافتد مانند تصادفات و نزاعها و سانچی فقط بخشی از آن است. راه چاره آنهم در بخش اجتماعی است و باید پیشگیری را بر درمانهای دستوپاشکسته ترجیح دهیم.
به گزارش ایسنا، دکتر سید حسن هاشمی در مراسم رونمایی از پروژه ایرانوم که در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی برگزار شد، اظهار کرد: امیدواریم بتوانیم از افراد بااستعدادی که شناختهشدهاند یا نشدهاند در اداره کشور استفاده کنیم.
وزیر بهداشت ضمن ابراز تأسف نسبت به درگذشت دریانوردان ایرانی در نفتکش سانچی گفت: یک و نیم برابر این حادثه هرروز در کشور اتفاق میافتد؛ مانند تصادفات و نزاعها؛ و سانچی فقط بخشی از آن است. راه چاره آن در بخش اجتماعی است و باید پیشگیری را بر درمانهای دستوپاشکسته ترجیح دهیم. وی ادامه داد: ما روزانه بهاندازه سانچی در نزاعها، افرادی را از دست میدهیم. تلفات آلودگی هوا هم کمتر از تعداد جانباختگان سانچی نیست. بلاهای طبیعی هم زیاد است؛ یا زیر پایمان میلرزد یا از آسمان باران نمیبارد.
اطراف کشور هم بهصورت دائم تنش و جنگ و تروریست وجود دارد. به همین دلیل این ضرورت ایجادشده است که در حوزه توانبخشی کار زیادی انجام شود.
تحلیل خبر
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مراسم رونمایی از پروژه «ایرانوم» اظهار امیدواری کرده که با اجرای این پروژه از ظرفیت استعدادهای شناخته و ناشناخته در اداره امور کشور استفاده شود. بیتردید تحقق این امر مستلزم فراهم بودن زمینههای لازم و مقدم بر اینگونه طرحها است.
رشد و شکوفایی استعدادها و بهرهگیری از توان و ظرفیت نخبگان واقعی جامعه، مستلزم برقراری سیستم مدیریتی یکپارچه و مقتدری است که جز شایستگی، لیاقت، ذوق، هنر و استعداد، در آن، کسی یارای نفوذ و مداخله
نداشته باشد. به دست گرفتن امور توسط افراد وابسته به مراکز قدرت و ثروت، هم مفهوم نخبگی را در جامعه دچار خدشه، تردید و ابهام کرده و هم راه دستیابی نخبگان راستین را به مراکز تصمیمگیری و تصمیمسازی محدود و مسدود میکند. ازاینرو تعابیری از قبیل ویژهخواران و ویژهخواهان و یا «ژنهای خوب» در سطح جامعه مطرح و عنوان میشود.
در هنگامهای که عنوان نخبگی را نیز میتوان بانفوذ برگرفته از قدرت و ثروت و وابستگیهای گروهی، جناحی و باندی به غیر شایستگان و بیهنران چسباند، دیگر جایی برای استفاده از نخبگی نخبگان واقعی باقی نمیماند و به مصداق عبارت معروف «حیف است که هنرمندان بمیرند و بیهنران جای ایشان گیرند»، بیشه خالی از شیر شده و به جولانگاه روباهها مبدل میشود.
بیتردید در شرایط عقبزدگی نخبگان، جامعه و کشور با انواع و اقسام مشکلات و معضلات مواجه شده و اقتدار ملی نیز دستخوش ضعف و بیثباتی و آسیبپذیریهای گوناگون میشود و راه مداخله و جولاندهی بیگانگان را باز خواهد گذاشت.