به دنبال اظهارات مطرح شده در مورد دزدیدن ابرهای ایران توسط اسرائیل رئیس سازمان هواشناسی کشور تأکید کرد: این اظهارات پایه علمی ندارد، چون دستکاری جو توسط بشر ممکن نیست. برای همین مدعیان ابر دزدی باید ادعای خود را در جمع کارشناسی به اثبات برسانند.
به گزارش ایسنا، سردار غلامرضا جلالی رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور در سومین کنفرانس ملی پدافند غیرعامل در بخش کشاورزی، با اشاره به وجود معضلات تغییر اقلیم در ایران، تغییرات اقلیمی ایران را مشکوک به دخالت خارجیها دانست و گفت: مراکز علمی کشور مطالعهای در این خصوص انجام دادهاند که نتیجه مطالعات دخالت خارجیها در موضوع تغییر اقلیم را تأیید میکند. این مقام مسئول همچنین اشاره کرده بود که «تیمهای مشترکی از اسرائیل و یکی از کشورهای همسایه، ابرهای در حال ورود به ایران را غیر بارور میکنند؛ علاوه بر این ما با بحث ابر دزدی و برف دزدی نیز مواجه هستیم.»
در مورد این اظهارات داود پرهیزکار معاون وزیر راه و شهرسازی و رئیس سازمان هواشناسی کشور در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اینکه ابر دزدی و دخالت خارجیها در تغییرات اقلیمی ایران مبنای علمی ندارد و از منظر علم هواشناسی رد میشود، گفت: خشکسالیهای مکرر و کمبود بارش در ایران ناشی از پدیده گرمایش جهانی و بهتبع آن تغییر اقلیم است نه دخالت کشورهای دیگر.
وی با تأکید بر اینکه تغییر اقلیم یک بحث علمی و مرتبط با گرمایش جهانی است، گفت: تغییر اقلیم تنها مشکل ایران نیست بلکه بسیاری از کشورها درگیر این پدیده هستند و در مناطق مختلف پیامدهای گرمایش جهانی به شکلهای مختلف ظهور و بروز پیداکرده است.
تحلیل خبر
شوربختانه اعلام نظرهایی که با عنوان «کارشناسی» در زمینههای گوناگون هرازچندی رسانهای و سپس تکذیب و رد میشود، هم به اعتماد عمومی در ابعاد مختلف خدشه وارد میکند و هم زمینه را برای بهرهکشی از مباحث فنی و علمی در عالم سیاست و بازیهای متداول آن فراهم میسازد.
شایعه ابر دزدی در میان شایعات و اعلام نظرهای نادرست و مکرر زیستمحیطی نسبت به بسیاری از سیاستبازیهایی که در داخل کشور موجب کندی و یا قفل شدن پیشرفت و توسعه شده است، بهمراتب آثار زیانبارترکمتری دارد، چراکه به دشمن خارجی با ماهیتی مشخص برمیگردد و تنها به ناباور شدن خبرهای آتی مربوط به اقدامات بیگانگان کمک میکند؛ اما موضوعسازیهایی که رنگوبوی کارشناسانه و لعاب علمی به خود میگیرد و با اهداف سیاسی و جناحی عنوان و مطرح میشود، اگر نگوییم که کشور را قفل میکند، میتوانیم از آن بهعنوان عوامل تولید مشکل و معضل یاد کنیم.
بزرگنمایی مشکلاتی که تحت عنوان فجایع زیستمحیطی بدون ارائه راهکارهای موجود مطرح میشود و ایجاد ناامیدی، دلهره و نگرانیهای شدید در مردم میکند، مخالفت با آبادسازی زمینهای بلااستفاده و سنگلاخی، تقابل با انواع سرمایهگذاریها در روستاها و مناطق پیشرفت نکرده و محروم و... ازجمله اینگونه مباحث و موضوعاتی است که خود را زیر چتر دیدگاههای علمی و کارشناسی جا داده و افکار عمومی را به پرتگاههای گمراهی سوق میدهد.
این واقعیت تلخ مصداق همان ضربالمثل پرمغز و نغز «چو دزدی با چراغ آید/ گزیدهتر برد کالا» است. چراکه غیرازاین راه، روشی را برای مسدود و محدود کردن عوامل آبادانی، پیشرفت و توسعه پایدار در کشور نیافتهاند.