عضو کمیسیون عمران مجلس گفت: بیشترین فراوانی حادثههای رانندگی در ۲۰ کیلومتری ورودی شهرها رخ میدهد. مجید کیانپور در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، بابیان اینکه سالانه ۱۶ هزار کشته ناشی از تصادفات جادهای در کشور ثبت میشود، اظهار کرد: تلاش کنیم سالانه بین ۱۰ تا ۱۵ درصد این آمار را کاهش دهیم.وی بابیان اینکه بیش از ۸۰ درصد تصادفات عامل خطای انسانی، ۷ درصد ایمن نبودن جاده و ۱۳ درصد وسیله نقلیه است، بیان کرد: عدم رعایت سرعت مطمئنه، عدم توجه به جلو، رعایت حق تقدم و خوابآلودگی را از دلایل اصلی تصادفات جادهای است. کیانپور گفت: بیشترین تصادفات معمولاً در ساعات اولیه صبح بین ۵ تا ۸ صبح و پایان روز بین ۵ تا ۸ شب صورت میگیرد. عضو کمیسیون عمران مجلس بابیان اینکه بیشترین فراوانی حادثههای رانندگی در ۲۰ کیلومتری ورودی شهرها رخ میدهد، افزود: در هر حادثه سه عامل انسان، محیط و وسیله نقلیه نقش دارد و باید در فرهنگ رانندگی تجدیدنظر کنیم، درست است که خودروها تندرو هستند اما رعایت سرعت مطمئنه و توجه به جلو ضروری است همچنین رعایت حق تقدم و توجه به قوانین راهنمایی و رانندگی یک اصل انکارناپذیر است.وی با اشاره به اینکه تجدیدنظر در سرعت حرکت اتومبیلها در برخی جادههای غیر ایمن و غیراستاندارد لازم است و باید فرهنگسازی کنیم، اضافه کرد: در خیلی از جادهها، اکثر تصادفات، واژگونی، عدم توجه به جلو و یا عدم توجه به قوانین راهنمایی و رانندگی است. کیانپور بابیان اینکه مردم نقش شماره یک در کاهش تصادفات را دارند و باید برای جان خودمان ارزش قائل شویم، افزود: دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن و باید صحبت کردن با تلفن همراه در خودرو را کنار بگذاریم.
وی تأکید کرد: باید رعایت قوانین در اولویت قرار گیرد و تلاش کنیم در همه شرایط بهترین استفاده را داشته باشیم.
تحلیل خبر
هرساله آمار جانباختگان حوادث ترافیکی سواره و پیاده از منابع رسمی و غیررسمی اعلام میشود؛ اما تاکنون هیچ مرجع علمی و دانشگاهی در مورد آن تحقیقات دقیق و روشنگرانه انجام نداده و هنوز معلوم نیست که چرا همواره عامل انسانی را اصلیترین علت بروز این حوادث میدانند؟
حال چنانچه محوریترین عامل تصادفات رانندگان باشند، پس اینهمه سخن از اوصاف و خصوصیات ما ایرانیها درزمینههای مختلف از زبان کسانی که به رأی و نظر ما نیاز دارند و با آن بازی میکنند، چیست؟ آیا این امر ناشی از شعارزدگی و تعارفات، غلوّ و... است و باید نسبت به خود و ویژگیهایی که داریم، بیندیشیم و سبک و سیاق زندگی را بهطور کامل دگرگون کنیم؟ و درزمینه باورها و اعتقادات خود شک و تردید داشته باشیم؟ یا اوضاعواحوال معیشتی، ما را به چنین حال و روزی انداخته است؟
آیا این موضوع به احتکارزدگی و خوداحتکاریهایی که درایناواخر از ما رونمایی شد نیز ارتباطی دارد؟ آیا به هجوم برای خرید دلار، سکه، پراید، لوازم غیرلازم! و... نیز مرتبط میشود؟ آیا بهیکباره از خود و دیگران و زمین و زمان سلب اعتماد کردهایم؟ و راه جهنم را میپیماییم؟ و بهقولمعروف و در یککلام؛ «به کجا چنین شتابان!»
آیا خودخواه و خودمحور شدهایم و جز منافع شخصی خود هیچکس و هیچچیز برای ما کوچکترین اهمیتی ندارد؟ سرانجام به کجا خواهیم رسید؟ آخر خط این نوع سبک زندگی به کجا میانجامد؟