مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی گفت: باید تابو و انگ بیماری افسردگی در جامعه شکسته شود.
زهرا یوسفنژاد در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، اظهار کرد: یکی از عللی که موجب میشود تا افراد افسرده برای درمان به مراکز درمانی مراجعه نکنند انگ بدی است که بر روی آن قرار داده شده است. وی افزود: متأسفانه این تابو و انگ در شهرهای کوچکتر، بزرگتر میشود و درمان افسردگی در این مناطق دشوارتر میشود.
مدیر گروه سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی ادامه داد: عواملی چون سرخوردگی، اختلالات هورمونی و... سبب میشود که فرد دچار مشکل اختلال روانی و افسردگی شود و زمانی که انگ بد از روی بیماری افسردگی برداشته شود، شخص بیمار با مشاهده عواملی چون عدم لذت بردن و احساس غم به مرکز درمانی مراجعه خواهد کرد.
یوسفنژاد بابیان اینکه متأسفانه به علت مشکل مذکور 50 درصد بیماران افسرده مطلع نیستند که از افسردگی رنج میبرند، اظهار کرد: عدم درمان این مشکل سبب میشود تا مشکلات بزرگتری چون گرایش بهسوی اعتیاد، اقدام به خودکشی و... به وجود آید.
تحلیل خبر
ازآنجاکه آبشخور پیشرفت و توسعه در هر جامعهای ارتقای فرهنگی و ایجاد عادتهای پیشبرنده و تعالیبخش بوده، ازاینرو لزوم آموزش در ابعاد گوناگون و بالا بردن سطح سواد همگانی جامعه ازنظر پزشکی، رسانهای، اقتصادی و... اجتنابناپذیر است.
هرچند که ازلحاظ سواد خواندن و نوشتن در دهههای اخیر از رشد خوبی برخوردار بودهایم؛ اما ازنظر کیفیت سواد پزشکی و بهداشتی، رسانهای، اقتصادی و... آنگونه که باید پیشرفت قابلقبولی نداشتهایم.
امروزه در جوامع پیشرفته همانگونه که برای درمان بیماریهای جسمی حساسیت و توجه وجود دارد، برای مداوای بیماریهای روحی و روانی که بیتردید شمار بهنسبت بالایی از مردم را رنج میدهد، هیچگونه انگی برای ممانعت از رفتن نزد متخصصان مربوطه مشاهده نمیشود و این رویه و رفتار، در فرهنگ عمومی و متداول مردم، عادی و معمولی شده است.
مشابه اینگونه کاستیهای فرهنگی که جامعه ما را از رسیدن به مراحل رشد و توسعه محروم نگه میدارد، بیرونقی مراکز مشاوره تخصصی و معتبر است، چراکه رفتن به اینگونه مراکز در نگاه عمومی نوعی از زشتی را با خود بههمراه دارد، ازاینرو چندان میل و رغبتی برای استفاده از مشاورانی که میتوانند در این زمینهها یاریگر افراد باشند، دیده نمیشود، این درحالیاست که رفتن افراد به سراغ فالگیرها و دعانویسها و... در سطح جامعه نهتنها قبحی ندارد، بلکه در سالهای اخیر به نوعی فخرفروشی و فیس و افاده در طبقات مرفه و پولدار مبدل شده است.
چه بسیار افراد هستند که حل مشکلات خود را در دروغگویی و مردمفریبی فالگیرها و دعانویسها جستوجو میکنند، درحالیکه به رفتن نزد مشاوران متخصص بهشدت نیاز دارند و لازم است که از راهنماییهای مشاوران مربوطه بهرهمند شوند، اما از انگ «دیوانگی» و یا «روانی بودن» میهراسند!