چند ماهی است که خبرهای مختلفی مبنی بر نابودی جنگلهای شمال کشور تا چند سال آینده منتشر میشود. برخی کارشناسان حوزه منابع طبیعی ازجمله هادی کیادلیری رئیس انجمن جنگلبانانی ایران بارها مطرح کردهاند که تا ۳۰ سال آینده جنگلی در شمال کشور نخواهیم داشت؛ اما رئیس شورای عالی جنگل با استناد به آخرین آمار دفتر مهندسی و مطالعات سازمان جنگلها نظر دیگری
دارد.
کامران پورمقدم در گفتوگو با ایسنا درباره دیدگاه برخی کارشناسان مبنی بر نابودی جنگلهای شمال کشور تا ۳۰ سال آینده، توضیح داد: اینگونه اظهارنظرها مستند و مبتنی بر مطالعه یا تحقیقات مشخصی نیست. بخشی در سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری وجود دارد که بهصورت سالانه وضعیت جنگلها را رصد و پایش میکند؛ بنابراین تهدیدات انسانی و طبیعی که جنگلها را تحت تأثیر خود قرار میدهند سالانه شناخته و بر اساس آنها برنامههای حفظ و احیای اکوسیستم در نظر گرفته و اجرا میشود.
وی ادامه داد: گاهی در رسانهها گفته میشود که به دلیل آفات و امراض درختان جنگلی و تخریبهایی که اتفاق میافتد سطح جنگلها کاهش پیداکرده است و یا طی چند سال آینده از بین میرود. همه این صحبتها اظهارنظرهای عمومی است و نمیتوان به آنها استناد
کرد.
تحلیل خبر
در سالهای اخیر هشدارهای دلهرهآور و ناامیدکننده بسیاری بهعنوان نظرات و بررسیهای کارشناسی در مورد محیطزیست، تغییر اقلیم، خشکسالی و... هم در فضای مجازی و هم در رسانههای رسمی منتشر شده و میشود که نهتنها بازتاب و بازخورد پیشگیرانه نداشته و ندارد، بلکه فرار سرمایه، دلسردی کارآفرینان، مأیوس شدن نیروهای کار، مهاجرتهای روستائیان و... را به دنبال داشته است.
ایجاد ترس و وحشت از سوی برخی بهعنوان کارشناس و ذکر مصیبتهای مکرر نیز توسط مسئولان ذیربطی که هیچگونه طرح و برنامهای را همراه با توصیف و شرح مصائب ارائه نکرده و نمیکنند، جز زیان و ضررهای هم مادی و هم روانی، خروجی دیگری را نشان نداده است.
سال گذشته شمار بسیاری ازاینگونه افراد، مدام از ادامه خشکسالیها و نابودی کشاورزی و باغداری و... دادوفریاد سر میدادند و دانسته و ندانسته به مهاجرتهای بیشتر روستائیان و ایجاد تراکم جمعیتی در حواشی شهرها و گسترش حاشیهنشینی دامن میزدند؛ اما برخی که در نقطه مقابل این افراد قرار داشته و دارند، موجب رونق گردشگری و بومگردی و ایجاد اشتغال در روستاها میشدند و میشوند.
این وضعیت در شرایطی شکل گرفت و میگیرد که دستگاههای مسئول و مرتبط با این موضوعات، هیچ برنامه و طرحی را برای تشویق به رونق دادن و ایجاد عمران و آبادانی در روستاها نداشته و ندارند و فقط به وظیفه نگهبانی و ممانعتهای خشک و بیروحی که تاریخمصرف آنها به پایان رسیده است، اقدام میکردند و میکنند.
در مورد منابع طبیعی و جنگلها نیز همین وضعیت حاکم است. گویی هرگز نباید دست مردم و جوامع محلی را برای مشارکت در حفظ و حراست از نعمات خدادادی و رونق، توسعه و بهرهگیری از آنها باز گذاشت و همواره باید گذاشت تا عوامل متعدد و مختلف موجب نابودی و تخریب این منابع شود و دستگاههای مسئول هم جز نظارهگری و ایجاد محدودیت و ممنوعیت، وظیفه دیگری ندارند!