رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره خواست که صداوسیما و سینما از تزریق غم و ارائه الگوهای غلط به کودکان و نوجوانان در شرایط بحران کرونا خودداری کنند.
به گزارش روابط عمومی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، دکتر محمد حاتمی، در همایش بینالمللی روانشناسی مدرسه که با حضور روانشناسان، مشاوران، وزیر و مسئولان وزارت آموزش و پرورش در دانشگاه الزهراء (س) برگزار شد، طی سخنانی اظهار داشت: مدارس تعطیل هستند، این وضعیت شرایط نامناسبی برای رشد و تحول اجتماعی، شناختی و جسمی کودکان و نوجوانان ایجاد کرده است.
وی افزود: در بستر فعالیتهای جمعی، حضوری، مدرسه، همسالان و ارتباط معلم و شاگرد، هویت نوجوانان شکل میگیرد و رشد اجتماعی محقق میشود. برای شرایط قرنطینه از طریق شبکه شاد، روانشناسان و مشاوران برای خانوادهها و معلمان بستههای آموزشی تهیه کنند و به آنها مشورتهای لازم را بدهند تا ما از این مرحله عبور کنیم.
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره گفت: سنین ۶ تا ۱۸ سال سن ورود به مدرسه و اجتماعی شدن و هویتیابی است، این امر در قرنطینه خانگی میسر نخواهد شد. باید با کمک روانشناسان و مشاوران جایگزینهای مناسبی برای کودکان و نوجوانان ایجاد کنیم. آموزش و پرورش باید با آغوش باز از سرمایه اجتماعی روانشناسان و مشاوران استفاده کند.
دکتر حاتمی در بخشی دیگر از سخنانش گفت: نقش رسانهها در پُرکردن خلأ مدرسه بسیار پراهمیت است، صدا و سیما باید آموزش را در دستور کار خود قرار دهد. در شرایط بحران از تزریق غم به بدنه جامعه خصوصاً برای کودکان و نوجوانان خودداری شود. مجریان صدا و سیما کار حساسی بر عهده دارند. در برنامههای ورزشی روی آنتن زنده، گریه کردن هرچند عزیزی که از دست رفته بسیار برای ما بااهمیت باشد، اما رسانه متعلق به همه است، رسانه شخصی نیست. درگذشت فردی را برجسته کردن و گریه کردن و تزریق غم از طریق آنتن تلویزیون، کار صحیحی نیست. صدا و سیما باید امید و تابآوری را در جامعه افزایش دهد.
تحلیل خبر
امروزه با دستیابی اقشار مختلف جامعه به فضای مجازیِ بدونِ ضابطه و پمپاژ انواع و اقسام ناامیدیها به ذهن و فکرِ پیر و جوان، زن و مرد، بازاری و اداری و .... در آن، شاهد بروز دلسردیها و دلمردگیهای بسیاری هستیم که همچون موریانه ریشه و تنه درختِ بزرگ و پرشاخ و برگ جامعه را بهتدریج میخورد تا سرانجام آن را از پای درآورد و از صحنه روزگار محو
کند.
متهم ردیف اول پدیدار شدن این وضعیت، چهرههای سیاستبازی هستند که با تصورِ رفع اتهامات از خود و یا دیده شدنهای تبلیغاتی با هدف ورود به نهادهایی که وابسته به آرای عمومی است، ازهیچگونه ضربهزدنی به اذهان جامعه دریغ نمیورزند و یافتن قدرت را با هرگونه قیمتی و با هر شرایطی طالب هستند.
متهمان ردیف دوم این اوضاع و احوال نیز سلبریتیهای میانتهی و خودشیفتهای هستند که به مدد رسانه ملی و سینمای محصور و محدود شده و ... به نان و نوایی رسیدهاند و جایگاه هنرمندان و حتی چهرههای فرهنگی و علمی را با سوءاستفاده از خلأهای ایجاد شده، غصب کردهاند و مرجعیت اجتماعی را مغولانه در یّد اختیار گرفتهاند.
متهمان در ردیف سوم نیز صاحبان جایگاه، منصب و مقامی قرار گرفتهاند که سالها چشم خود را بر این اوضاع و احوال بسته و به امیال و اهداف شخصی خود مشغول بودهاند و ......
بهراستی چه رنجآور است که میبینیم از کودک دبستانی گرفته تا فارغالتحصیل دانشگاهی و ... هر یک بهگونهای مینالند و اظهار نارضایتی و یاس میکنند!
حال باید از خود پرسید که با این اوصاف چگونه میخواهیم در زمینههای مختلف پیشرفت کنیم و توسعه یابیم؟!