معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان گفت: تعهدپذیری نسل جوان امروزی به علت کاهش جمعیت و افزایش تک فرزندی در خانوادهها کمرنگ شده است؛ به این معنا که خود را باور ندارند و تصور میکنند بدون حمایتهای دولت و خانواده نمیتوانند وارد صنعت و اشتغال شوند.
محمد مهدی تندگویان در گفتوگو با ایسنا، با تأکید بر اینکه مشکل جوان امروزی نداشتن مهارت است، اظهار کرد: جوان اگر مهارت و خودباوری داشته باشد میتواند سایر مؤلفههای مورد نیاز زندگی را کسب کند.
وی افزود: قبول دارم زیرساختهای اشتغال در دوران نسل امروز سختتر شده است اما اگر جوان مهارت و خودباوری داشته باشد و جسورانه و صبورانه پای کار بایستد میتواند به مدلی از تأمین درآمد برسد.
وی معتقد است که مشکل اصلی جوانان امروزی نداشتن مهارت و تعهدپذیری است که یقیناً آموزش و پرورش باید این خلأ را جبران کند و حداقل ۴۰ درصد زمان آموزشی صرف آموزش مهارتهای اشتغالی و زندگی شود.
تندگویان با بیان اینکه جوانان علیرغم اینکه میدانند با مدرک گرفتن صرف نمیتوانند به اشتغال برسند اما باز به مدرک گرایی روی میآورند، گفت: جوانان مدرک گرفتن را ارزش جامعه میدانند در حالی که ارزش هر جامعه به این است که جوان در آن جامعه چه با گرفتن مدرک دانشگاهی و چه کسب مهارت، بتواند شغلی داشته باشد.
تحلیل خبر
بهطورمعمول هر نسلی دستپرورده و حاصل نگرش و عملکرد نسل و یا نسلهای پیشین است که البته عوامل تأثیرگذار فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و .... دوران نیز چگونگی و وضعیت نسلهای جدید را شکل میدهند.
نسل پیش از انقلاب با توجه به این مراتب، در تربیت و شکل دادن شخصیت نسلهای بعد از خود اثرات بسیاری را گذاشته که حاصل آن در نگرش، عادات و.... نسلهای بعدی بهوضوح قابل مشاهده است.
اوضاع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و .... پیش از انقلاب نسل زمان خود را مقاوم، مطالبهگر و درعینحال بسیار کمتوقعتر از نسلهای بعدی پروراند اما پس از آن با توجه به پیروزی انقلاب و بالا رفتن سطح مطالبات که بهیقین با امکانات موجود هرگز همخوانی و هماهنگی نداشته و ندارد، ناهمگونیها و ناهماهنگیهایی را پدیدار ساخت که نتیجه آن بالاتر بودن سطح توقعات نسبت به میزان تلاش و کار، امکانات و ... است که این امر بدون تردید جامعه را با مشکلات و معضلات بسیاری مواجه کرده و میکند.
از سوی دیگر گفتارها و رفتارهای پوپولیستی شماری از افراد که به قصد راهیابی به مجلس، شورای شهر و...؛ و کسب قدرت صورت گرفته و میگیرد و همواره بر پایه وعدهدهیِ شعارمحور انجام شده و میشود، فاصله میان خواستهها با واقعیتهای موجود را فاحش کرده که ازجمله پیامدهای اینگونه اقدامات، ایجاد سرخوردگی و خودباختگیِ اقشاری از جامعه است.
همچنین در کارزار به دست آوردن قدرت توسط گروهها و جناحها و .... سیاسی، همواره شاهد تخریب و ویرانگری بهجای رقابت و خوداثباتی بودهایم که این امر نیز به از دست رفتن بخشهایی از اعتماد عمومی انجامیده است.
با این اوصاف میتوانیم بگوییم که جوان امروز در لابهلای انبوهی از ناپیداها و سردرگمیها، غوطهور شده و ایدهآل خود را در ناکجاآبادها جستوجو میکند!