یک استاد دانشگاه اظهار داشت: همچنین در ۵ الی ۶ سال گذشته وزارت کار هم آماری اعلام کرد مبنی بر اینکه ۶۰ میلیون نفر مشمول دریافت سبد حمایتی میشوند یعنی ۷ دهک زیر خط فقر هستند. بنابراین هم کاهش درآمد ملی و هم توزیع بسیار نابرابر آن نشان از وخامت معیشتی درصد قابل توجهی از مردم کشور دارد.
مرتضی افقه در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا درباره شرایط معیشتی مردم و اعتراضات کارگری در جنوب کشور اظهار داشت: در حال حاضر کشور از دو جهت با قدرت خرید خانوار دچار مشکل جدی شده است اول اینکه کل تولید ملی در چند سال اخیر به ویژه پس از تحریمهای سال 97 کاهش پیدا کرده و طبیعی است که وقتی کل درامد ملی کاهش یابد سهم تک تک خانوار هم کم میشود که به معنای روند کاهش قدرت خرید است.
وی ادامه داد: از سوی دیگر همین درآمد ملی کم هم بسیار نابرابر توزیع شده و سهم بسیار زیادی از آن نصیب عده بسیار کمی شده است. به همین دلیل است که امروز گزارشهایی مبنی بر افزایش ثروتمندان ایران در رسانههای خارجی منتشر میشود که این نشان از بیکفایتی سیاستگذاران در هدایت درآمدها دارد.
این کارشناس اقتصادی افزود: همچنین در 5 الی 6 سال گذشته وزارت کار هم آماری اعلام کرد مبنی بر اینکه 60 میلیون نفر مشمول دریافت سبد حمایتی میشوند یعنی 7 دهک زیر خط فقر هستند. بنابراین هم کاهش درآمد ملی و هم توزیع بسیار نابرابر آن نشان از وخامت معیشتی درصد قابل توجهی از مردم کشور دارد.
افقه تأکید کرد: در این چند سال هم به این امیدوار بودند که با تغییر رئیسجمهور تندروی آمریکا گشایشهایی در اقتصاد کشور حاصل میشود اما بعد از گذشت چند ماه هنوز اتفاقی در این زمینه انجام نشده است. از سوی دیگر در دولت آینده ایران تیم جدیدی که مستقر شده، اگر بخواهند با تفکر و نگرش قبلی خود چه در روابط بینالملل و چه در تعیین مدیران در داخل عمل کنند، نه تنها امیدی به بهبود نیست بلکه اوضاع وخیمتر میشود.
وی گفت: این دولت هم مانند دولتهای گذشته تا دو الی سه سال آینده تمام قصورها را گردن دولت روحانی میاندازد و پیروزیها را متوجه دولت خودشان میدانند و عامل شکستها را دولت قبل معرفی میکنند. البته هر چند دولت روحانی هم بیعیب نبود اما منشأ بسیاری از مشکلات امروز تحریم است و تحریمها مانع از این شد که ارزیابی درستی از عملکرد دولت روحانی داشته باشیم.
افقه افزود: نگرانی جدی این است که در تعیین مدیران و تصمیم گیران داخلی به جای کارآمدی و شایستگی از ملاکهای کاملاً سیاسی و فقهی در انتخاب مدیران بهره بگیرند و همین عامل مانع از انتخاب مدیران شایسته شود.
این کارشناس اقتصادی درباره ضرورت احیای برجام تأکید کرد: اگر برجام احیا شود در استفاده از پولهای بلوکه شده اولویت باید 4 دهک پایین جامعه باشد که تحت فشار بسیار شدید قرار دارند و در معرض تنشهای سیاسی و اجتماعی جدی هستند. شاهد آن هستیم که آستانه صبر مردم آنقدر پایین آمده که با قطعی برق هم بستر شورش مردمی فراهم میشود چه برسد به اینکه باز هم معیشت آنها تحت تأثیر قرار بگیرد.
افقه با اشاره به اعتراضات و اعتصابات کارگران تأکید کرد: نکته بسیار مهم تبعیض بین پرداختیها و دستمزد افراد در یک سطح یکسان است که متأسفانه این موضوع از دولت مرحوم هاشمی باب شد و عدهای برای اینکه قانون سختگیرانه کار را دور بزنند از پیمانکاران استفاده کردند که پیمانکاران هم بخش قابل توجهی از پول را از دولت میگیرند و با قرار دادن نیروی کار در شرایط سخت پرداختی و تعهدی به آنها ظلم میکنند.
وی ادامه داد: اعتراضات گاهی ناشی از کمبود درآمد است و گاهی هم از تبعیض در پرداختها نشات میگیرد و این تبعیض بیشتر فشار آورده و زمینه بروز تنشهای اجتماعی و سیاسی را افزایش میدهد.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به روند پیگیری و رسیدگی به مطالبات کارگران اظهار داشت: متأسفانه مدیران قدیمی در بخش نفت و در سایر بخشها آنقدر مغرور شدهاند که گمان میکنند به عرش الهی نزدیک شدهاند و اعتنایی به نظرات تخصصی ندارند در حالی که کاملاً در این زمینهها بیتخصص هستند.
افقه تأکید کرد: باید توجه داشته باشیم که مسائل اجتماعی و انسانی با تخصص مهندسی فاصله دارد و کسی که با نیروی انسانی کار میکند، اعم از وزیر و مدیران پایینی باید روابط انسانی را به خوبی درک کند اما متأسفانه این گروه از مدیران یک نگرش کاملاً مکانیکی و خشکی دارند و روابط انسانی را لحاظ نمیکنند. متأسفانه در روابط انسانی خود را در جایگاه خدایگانی میبینند و این افراد بسیار مغرور و به همان اندازه بسیار نادان هستند.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه در این دولت متأسفانه ارادهای نسبت به تغییر این رفتار دیده نمیشود، گفت: اتفاقاً گروهی از تیم دولت آینده نگرش توزیعی خوبی دارند اما مشکل این است که اساساً اصل تولید بالا نمیرود که توزیعی صورت بگیرد.
تحلیل خبر
ابتدا تعریف سادهای از دهک را ارائه دهیم؛ اقتصاددانان، جمعیت هر کشوری را از جهت درآمد و هزینه (مصرف) به ده رتبه تقسیم میکنند و هر کدام از این رتبهها را دهک مینامند. دهک اول نشاندهنده ده درصد از خانوارهایی است که کمترین هزینه (مصرف) سالانه را داشته و لذا فقیرترین قشر جامعه محسوب میشوند. برعکس
ده درصد از خانوارهایی که بیشترین مبلغ را صرف هزینه زندگی خویش کردهاند، دهک دهم و مرفهترین قشر جامعه میباشند. حال زمانی که گفته میشود 7 دهک خانوارها زیر خط فقر میباشند یعنی تقریباً 70 درصد خانوارها (از لحاظ آمار توصیفی) زیر خط فقر هستند. معنای دیگر این سخن این است که درآمد ملی این قدر کم شده که قدرت خرید 7 دهک جامعه و تک تک خانوارهای این دهک، به شدت کاهش یافته به طوری که در تأمین مایحتاج اولیه زندگی با مشکل مواجه هستند. از طرف دیگر چون با همین درآمد کم ملی، توزیع عادلانه ثروت و توزیع مجدد آن، صحیح نبوده لذا ثروتهای جامعه در دست یک اقلیت در سه دهک بالا خصوصاً در دهک دهم، متمرکز شده است. از اینجا به نتیجه دیگری میرسیم و آن اینکه شکاف و اختلاف طبقاتی بین اقشار جامعه، بسیار بالا رفته به گونهای که هفت دهک درنهایت فقر و نداری و سه دهک درنهایت دارایی و برخورداری از تمام امکانات جامعه میباشند. این اختلاف طبقاتی به مرور زمان آثار بسیار مخربی بر جامعه خواهد گذاشت و به بحرانهای غیرقابلپیشبینی و کنترل منجر خواهد شد. پس در فرصت کوتاه باقی مانده، باید طوری با فوریت اقتصاد کشور را سر و سامان داد که به تعدیل این دهکها بینجامد.