به گزارش رویداد۲۴ ، بر اساس آمار منتشرشده مرکز آمار ایران در سال گذشته ۳۱ هزار و ۳۷۹ دختر ۱۰ تا ۱۴ ساله ازدواج کردند. این آمار در مقایسه با آمار سال ۹۸ بیانگر رشد ۱۰.۵ درصدی ازدواج دختران در این رده سنی است که آمار منتشره تنها معطوف به ازدواجهای ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشور است و معلوم نیست چه تعداد از این ازدواجها ثبت نشده است و دخترانی با عروسکهایشان راهی خانه بخت شدند.
اذن پدر و رأی دادگاه برای ازدواجهای سن پایین کافی است
یک کنشگر حقوق کودکان و حقوقدان در تعریف کودکهمسری و ارتباط بلوغ جسمی با فرارسیدن سن ازدواج گفت: برای تعریف کودکهمسری باید ابتدا کودک را تعریف کرد. مطابق کنوانسیون حقوق کودک که ایران هم آن را پذیرفته، منظور از کودک افراد انسانی زیر ۱۸ سال است. ماده ۱ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ نیز در بند ۱ و ۲؛ دوران کودکی را به دو دوران «طفولیت و نوجوانی» تقسیم کرده و طفل را هر فردی که به «سن بلوغ شرعی نرسیده» و نوجوان را هر فرد زیر ۱۸ سال کامل شمسی که به «سن بلوغ شرعی رسیده است»، تعریف کرده است.
سمیرا دماوندی افزود: مطابق ماده ۱۴۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ سن بلوغ در دختران و پسران، به ترتیب، نه و پانزده سال تمام قمری است بنابراین طفل دختر و پسر کسی است که کمتر از ۹ سال و ۱۵ سال سن دارد و بیش از این سن دوران نوجوانی است یعنی مطابق قانون حمایت ۹۹ دوران نوجوانی دختران از ۱۰ سالگی و پسران از ۱۶ سالگی آغاز میشود.
او ادامه داد: این توضیحات نشان میدهد که اول، ما در قوانین مختلف سنهای مختلفی را برای دوران کودکی مطرح کردیم و خود این موضوع باعث سردرگمی است. دوم اینکه ۱۰ سالگی بدون تحقیق در مورد تغییرات هورمونی بدن دختران تعیین شده زیرا سن عادت ماهانه دختران بیشتر از ۱۰ سالگی است و انتظار میرفت در تصویب قانون مجازات ۱۳۹۲ و قانون حمایت ۱۳۹۹ این موارد مورد توجه قرار گیرد اما متأسفانه چنین نبوده است.
این حقوقدان بیان کرد: از طرفی کنوانسیون حقوق کودک نیز به دولتها اجازه تعیین سن کودکی متفاوت از کنوانسیون را داده است چراکه بیان میکند: «از نظر این کنوانسیون منظور از کودک افراد انسانی زیر سن ۱۸ سال است مگر این که طبق قانون قابل اجرا در مورد کودک، سن بلوغ کمتر تشخیص داده شود.» بنابراین بهتر بود کنوانسیون در تعیین سن کودکی قاطعانه برخورد میکرد و دولتهای عضو را به تعیین سن یکسان تشویق میکرد اما به طور کلی با توجه به مجموع قوانینی که بیان کردم، «کودک به افراد زیر ۱۸ سال تمام شمسی گفته میشود.»
او گفت: حالا که سن کودکی مشخص شده میتوان کودکهمسری را تعریف کرد؛ «کودکهمسری به شکلی از زندگی گفته میشود که در آن افراد انسانی قبل از رسیدن به سن ۱۸ سال تمام اقدام به ازدواج میکنند و یا از طرف والدین و سرپرستان قانونی خود تزویج میشوند.» تعیین سن برای ازدواج در کشور ما پیشینه تاریخی دارد اما ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی در سال ۱۳۱۳ به تصویب رسید که طبق آن سن ازدواج برای دختر ۱۵ و برای پسر ۱۸ سال در نظر گرفته شد و کمتر از این سن با رعایت شرط مصلحت و پیشنهاد مدعیالعموم و تصویب محکمه ازدواج محقق میشد اما در سال ۵۳ این قانون تغییر کرد و سن ازدواج دختر ۱۸ سال و پسر ۲۰ سال قمری قید شد.
دماوندی افزود: قبل از این سن باز هم اجازه داده شد که ازدواج امکانپذیر باشد اما این ماده قید کرد کمتر از ۱۸ سال تا سن ۱۵ سال ازدواج امکانپذیر است و کمتر از آن بدون هیچ شرطی اجازه داده نمیشود و همچنین تصریح شد که برای زندگی زناشویی توان جسمی و روانی باید لحاظ شود و نظر دادستان و تصویب دادگاه شهرستان لازم است.
این فعال حقوق کودکان در ادامه توضیح داد: نهایتاً در سال ۸۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام اصلاحات آخر در مورد ماده ۱۰۴۱ را به تصویب رساند و از این پس براساس این ماده: «نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط (شد) به اذن ولی به شرط مصلحت با تشخیص دادگاه.» اما اگر به تاریخچه تعیین سن ازدواج در ایران از دوران باستان تا به امروز بنگریم، سن ازدواج در کودکی همواره از ۱۴ سالگی تا ۱۸ سالگی متغییر بوده و تعیین کف سنی ازدواج هم مانع ازدواج و ترویج کودکان نشده است.
طبق قوانین بینالمللی ازدواجهای زیر ۱۸ سال را ممنوع کنیم
دماوندی با تأکید بر اینکه ازدواج زیر ۱۸ سال باید ممنوع شود، گفت: دلیل اصلی برای تشویق به افزایش سن ازدواج، بهبود شرایط فکری، جسمی، اقتصادی و استقلال دختران و پسران برای قبول مسئولیتهای زناشویی و مسئولیتهایی که به عنوان والد بر عهده دارند، بوده است بنابراین بهترین سن برای ازدواج زمانی است که افراد به خودشکوفایی رسیدهاند و قادر به تشکیل و اداره زندگی خود و فرزندان خود باشند اما بهتر است ما هم مانند بسیاری از کشورها و با توجه به رهنمودهای سازمان ملل، با در نظر گرفتن مصالح عالیه کودکان، ازدواج زیر ۱۸ سال را از جهت اجتماعی و اقتصادی ممنوع کنیم.
این حقوقدان درخصوص عواقب کودکهمسری بیان کرد: در سیاستهای کلی نظام خانواده ابلاغی ۱۳۹۵، خانواده اینگونه تعریف شده است: «خانواده واحد بنیادی و سنگ بنای جامعه اسلامی و کانون رشد و تعالی انسان و پشتوانه سلامت و بالندگی و اقتدار و اعتلای معنوی کشور و نظام است» بنابراین خانواده نقشی بنیادی در شکلگیری شخصیت فرد ایفا میکند و کانون رشد و تعالی ویژگیهای شخصیتی افراد در جامعه، خانواده است. در جوامعی که دختران آیندهای جز ازدواج و فرزندآوری ندارند و در عین حال خانواده نیز از توان فکری و مالی برای حمایت از دختران خود برخوردار نیست، همچنین نبود امکانات آموزشی و افزایش ترک تحصیل، تعصبهای فرهنگی، دیدگاههای مذهبی و بسیاری دلایل دیگر موجب افزایش کودک همسری میشود.
ازدواجهای سن پایین دوام ندارند
این حقوقدان با تأکید بر اینکه ازدواجهای سن پایین دوامی ندارند، گفت: به دلیل نبود رشد فکری و عدم درک صحیح زندگی مشترک دوام ازدواجهای این چنینی پایین است و همین امر به افزایش طلاق، تشکیل پروندههای مالی برای دریافت مهریه و افزایش جمعیت زندانیان مهریه منجر میشود که نتیجه مستقیم این موضوع، افزایش بار مالی دولت در تأمین هزینههای قضایی، سازمان زندانها و حمایت از خانوادههای زندانیان است.
دماوندی ادامه داد: از سوی دیگر، ازدواج زودهنگام و بارداری، آسیبهای جسمی و روحی سختی به این کودک همسران وارد میکند که همین موضوع هم تأثیرات قابل پیشبینی بر رفتار فرزندان و تربیت آنها میگذارد درواقع ما یک چرخه و تسلسل باطل از رفتارهای نابهنجار اجتماعی و تأثیر آن بر سلامت جامعه، سازندگی و پیشرفت کشور داریم.
بیش از ۱۴ هزار کودک مطلقه یا بیوه در کشور وجود دارد
دماوندی در پاسخ به این سؤال که معضل کودک بیوه چقدر کودک همسرها را تهدید میکند، گفت: هرساله ارقامی در مورد کودکان مطلقه و بیوه زیر ۱۸ سال از سوی مراکز پژوهشی و آماری استخراج میشود، با توجه به آمار سال ۱۳۹۵ درحال حاضر بیش از ۱۴ هزار دختر زیر ۱۸ سال مطلقه یا بیوه در کشور وجود دارد که خود این موضوع یک آسیب اجتماعی است.
او افزود: این افراد نیازمند کمکهای رواندرمانی و روانشناختی، آموزشهای شغلی و فرزند پروری و همچنین حمایتهای مالی هستند که پیشتر هم عرض کردم، سازمانهایی مثل کمیته امداد و بهزیستی باید این مسئولیتها را به دوش بکشند در عین حال، افسردگی، سرخوردگی و بسیاری از معضلات دیگر نیز زندگی این دختران را در اجتماع تحت تأثیر قرار میدهد.
وام ازدواج و طلاق توافقی پس از آن در افزایش کودکهمسری بیتأثیر نیست
دماوندی وام ازدواج را هم بیتأثیر ندانست و بیان کرد: با افزایش وام ازدواج، مردم به تزویج کودکان خود روی آوردند و قانون هم شرایط را فراهم کرده است درواقع وام میگیرند سپس طلاق توافقی جاری میکنند و امکان حذف نام همسر هم از شناسنامه وجود دارد که همین عامل باعث افزایش کودک همسری شده است هرچند که نمیتوانیم بگوییم همه ازدواجها به این شکل هستند، درواقع ما چند مدل ازدواج کودکان داریم که شامل ازدواج برای وام، سنتهای قومی و قبیلهای و خون بس میشود البته در برخی مواقع هم خودِ کودکان اجبار به ازدواج دارند؛ مثلاً در سال ۹۹ در روستای شادآباد آذربایجان شرقی، یک دختر ۱۱ ساله با پسر ۱۴ ساله فرار کردند و به خانواده اعلام کردند که میخواهند با هم ازدواج کنند.
تحلیل خبر
در اکثر کشورهای جهان با تبعیت از قانون سازمان ملل، سن ازدواج را 18 سال به بعد تصویب کردهاند. در ایران تا قبل از سال 1361 سن ازدواج برای دختران 18 سال تمام شمسی و برای پسران 20 سال تمام بود. سال 1361 ماده 1014 قانون مدنی را تغییر دادند و ازدواج 20 و 18 سال را به 15 و 9 سال برای پسران و دختران کاهش دادند. در سال 1381 قانونگذاران متوجه مضرات این سنین پایین شدند و لذا سن 9 سال قمری برای دختران را به 13 سال تمام و 15 سال قمری برای پسران را به 15 سال شمسی تغییر دادند. این سیر قانونی تغییرات در سن ازدواج دختران و پسران در ایران، گویای افت و خیزهای اجتماعی زیادی در کشور است. صرفنظر از قانون، در شرع مقدس تقریباً سه ملاک مهم برای ازدواج (خصوصاً ازدواج دختران) مطرح شده است: بالغه، عاقله، رشیده. این سه ویژگی در افراد مختلف هر چند در سنین مشابه باشند، متفاوت است. بلوغ به آمادگی جسمانی و زناشویی دختر اشاره میکند. عاقل بودن به شکوفایی عقلانی دختر درحدی که بتواند مسئولیت مهم همسری و مادری را به خوبی ایفا کند مربوط میشود و رشیده بودن بر فهم کامل منفعت و مصلحت فردی - خانوادگی و اجتماعی وی تأکید میکند. حال طبق قانون سازمان ملل، قانون مدنی ایران و شرع مقدس، هیچگاه دختر کم سن و سال که از زندگی، فقط عروسک بازی را بلد است، نباید تشویق و ترغیب به ازدواج کرد که ظلم بزرگی به او روا شده است.
دختری که در سنین 10 - 14 سالگی ازدواج میکند و بعد مطلقه یا بیوه میشود چه آیندهای خواهد داشت و مسئول عواقب رفتارها و بیپناهی او چه کسانی هستند؟ به نظر میرسد باید بسیار سختگیرانه تر با افرادی که زمینه چنین ازدواجهایی را فراهم میکنند برخورد قانونی کرد تا امثال این 14 هزار دختر خردسال مطلقه و بیوه افزایش پیدا نکنند.