عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه برجام را خسارت محض و آن را مجازات مجرم میدانم، درباره مذاکرات اظهار داشت: باید با دادههای روز مذاکره کنیم و همچنین در راهبرد مذاکراتی کشور یک بازنگری انجام شود.
فریدون عباسی نماینده مجلس یازدهم در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، درباره اینکه به نظر میرسد که نظر مجلس و برخی از اصولگرایان نسبت به برجام در حال تغییر است و از خسارت محض به سمت مذاکره سازنده تغییر کرده است، اظهار داشت: برجام را خسارت محض و آن را مجازات مجرم میدانم و از این دو عبور نمیکنم؛ از طرفی در اثر پافشاریهای افراد بیمنطق در کشور، اجازه اجرای برجام به دولت داده شد اما تصویب نشد.
وی افزود: دولت پافشاری میکرد و به همین دلیل با ۲۸ شرط قرار شد که برجام را اجرایی کند، آیا ۲۸ شرط را محقق کردند؟ من بعید میدانم. ده شرط شورای عالی امنیت ملی ۹ شرط مجلس و ۹ شرط نیز مقام معظم رهبری مطرح کرده بودند و قرار بود با این ۲۸ شرط برجام در کشور ما اجرایی شود آن هم برای اینکه ما به دستگاه اجرایی اجازه دهیم نظری که برای حل مشکلات کشور دارد را اجرایی کند تا بفهمد که امکانپذیر نیست.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی ادامه داد: اما دولت نفهمید که نمیشود و باز پافشاری کرد و میخواست مسائل منطقهای، موشکی و دفاعی را نیز به برجام گره بزند و برنامههای موشکی و منطقهای را به کشور تحمیل کند که جلوی آن گرفته شد.
وی با بیان اینکه دولت پیشین رفت و با اروپا و آمریکا توافق کرد، به نتیجه نرسید و آنها به تعهداتشان عمل نکردند، گفت: چه دلیلی داشت ما به تعهداتمان عمل کنیم یعنی تمام دورانی که آنها بدعهدی کردند و به تعهداتشان عمل نکردند رئیس دستگاه اجرایی ما هیچ اقدام قابل ملاحظهای در دوره تصدی خودش بین سالهای ۹۴ تا ۹۹ که باعث شود آنها تکان بخورند انجام نداد تا اینکه مجلس وارد عمل شد.
عباسی ادامه داد: مجلس که در سال ۹۹ عوض شد یک مصوبه را قانون کرد که دستگاه اجرایی باز میخواست در آن اختلال ایجاد کند و آییننامه اجرایی را به تأخیر بیندازد یا بد اجرا کند و زمان بخرد. اما این بار چون برای دستگاه یا کسی که آن را اجرا نکند، مجازات تعیین شده بود تا حدی مصوبه مجلس اجرا شد، قرار شد غنیسازی داشته باشیم و همچنین درصد پیشرفت و افزایش اورانیوم فلزی بالا رود. هرچند این اقدام با تأخیر بود اما باعث شد کشور مسیر خودش را درست انتخاب کند.
وی درباره اینکه آیا باید مذاکرات ادامه پیدا کند یا نه، بیان داشت: در هر شرایطی نباید باب مذاکره را ببندیم؛ هیچ اشکالی ندارد که با دشمن مذاکره کنید اما مذاکره از باب منطق حکیمانه؛ باید با اقتدار مذاکره کنیم و باید مطالبی به عنوان اهرم قدرت که در موضع ضعف نباشد، در دستانمان باشد.
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی اضافه کرد: دولت قبلی چیزی به عنوان سایه جنگ درست کرد، در جنگ واقع نشده شکست خورد و معاهده خلع سلاح امضا کرد؛ جنگی واقع نشد اما معاهده خلع سلاح را امضا کرد یعنی دست کشور را از همه جهات بست.
وی درباره اینکه چه تفاوتی بین دولت پیشین و دولت فعلی برای مذاکرات وجود دارد، گفت: حداقل اینکه یک انسجام مدیریتی در کشور وجود دارد؛ نمیگویم صد درصد، اما بین سه قوه و رهبری انسجام مدیریتی وجود دارد؛ همین که ما در هر کاری انسجام مدیریت داشته باشیم، موفقیت بیشتر خواهد بود. زمانی که ما انسجام نداشته باشیم، روزنه امیدی است. همین قدر که ما در مواضع خود مقتدر عمل کردیم و توان موشکی را حفظ کردیم و میتوانیم این ظرفیتهای نهفته اقتصادی را با پیگیری و اقتصاد مقاومتی آزاد کنیم نشاندهنده همین مسئله است. اگر بتوانیم مشکلات اقتصادی را حل کنیم، آنها از مواضعشان عدول خواهند کرد.
عباسی با بیان اینکه نمیتوان زمان مشخصی برای مذاکرات بگوییم و اینکه مشخص نیست تا ۵ ماه آینده این مذاکرات انجام شود یا خیر، گفت: باید دید طرف مقابل چه مطالباتی دارد اول باید تیم داخل منسجم شود، همه یک حرف بزنند و ببینیم که مطابق مصوبه شورای امنیت ملی مذاکره را باید به دست شورای عالی امنیت ملی بسپاریم یا به وزارت خارجه.
وی با تأکید بر اینکه همچنین باید در راهبرد کشور نیز یک بازنگری شود، گفت: این نیاز است چراکه باید با دادههای روز مذاکره کنیم؛ اما مطمئناً باید مبانی نظریه ما مبتنی بر مقاومت باشد؛ تنشزدایی نتیجه نداد باید پیرو تهدیدزدایی باشیم و از نظریه مقاومت پیروی کنیم.
تحلیل خبر
جناب عباسی از یک طرف، برجام را خسارت محض میداند و از طرف دیگر مذاکره در مورد آن را بدون اشکال اعلام میکند. ایشان چگونه این تناقض عمیق را در سخنان خود میتواند حل کند؟ چطور میشود هم برجام، خسارت محض باشد و هم برای پای بندی به آن، به گفتگو نشست؟ قاعدتاً چیزی که خسارت محض است نمیتواند از ذات خود فاصله بگیرد و به مذاکره گذاشته شود جز اینکه ابتدا «خسارت محض بودن» را از آن سلب کرد و بعد به گفت و گو پیرامون آن پرداخت. آیا کشورهای طرف مذاکره یعنی 1+5 نیز برجام را خسارت محض برای ایران میدانند؟ اگر آن را خسارت محض نمیدانند ولی ایران آن را خسارت محض میداند ابتدا باید این مشکل را حل کنند تا طرفین به یک فهم مشترک در مورد برجام برسند.
ایشان، کلیت و جزئیت برجام را خسارت میداند اگر این طور است پس مذاکره چه معنایی دارد؟ آیا با مذاکره میشود خسارت محض بودن را از آن گرفت و زهرش را کشید؟ کدام بخشهای مهم آن باید حذف شود تا برای ایران خسارت محض نباشد و آیا 1+5 حاضرند همه برجام را بهم بریزند تا بعضیها بگویند حالا دیگر خسارت محض نیست؟
آیا این روش با قواعد مذاکره و دیپلماسی شناخته شدهی بینالمللی سازگار است؟ یک موقع شما میگویید برجام قابل قبول است ولی تحریمها را بردارید تا ما هم به آن پای بند باشیم، بله این قابل قبول و شدنی است و قابل مذاکره و چانه زنی. اما زمانی میگویید کل برجام، خسارت محض است، در این صورت چه چیزی میخواهد باقی بماند تا قابل مذاکره باشد؟ مشکل کشور ما این است که هر کس مسئولیتی دارد در همه زمینهها اظهارنظر میکند و کار را بر اهلش سخت و مسیر حرکت را سنگلاخ کرده، عبور از آن را بسیار مشکل میسازد. علم سیاست و روابط بینالملل را باید به متخصصین و اهلش سپرد و هر کس به خود اجازه ندهد که فضای سیاسی و دیپلماسی کشور را پرهزینه کند. درست است که نماینده مجلس آزاد است در همه زمینهها اظهارنظر کند ولی اظهارنظری که از پشتوانه تخصص و تجربه وی برخوردار باشد.
نکته آخر اینکه فرض کنیم برجام، بد و خسارت محض است شما چه چیزی را جایگزین آن کردید که بتواند کشور را از این همه مشکلات نجات دهد؟!