شمار زیادی پروژه بلاتکلیف و نیمهکاره پتروشیمی در کشور وجود دارد که برخی از آنها حتی از مرحله انتخاب زمین و حصارکشی فراتر نرفتهاند؛ کمآبی، بیتوجهی به صرفه اقتصادی پروژهها و کلنگزنی غیر کارشناسانه تحت فشار نمایندگان مجلس و مسئولان محلی از دلایل اصلی توقف این پروژهها هستند.
به گزارش گروه اخبار استانهای ایرنا، کشور ایران به دلیل برخورداری از منابع سرشار گاز و نفت از ظرفیت گستردهای برای تولید محصولات پتروشیمی برخوردار است و در این راستا، دهها مجتمع پتروشیمی در کشور ساخته شده که علاوه بر تأمین نیاز داخل، بخشی از تولیدات آنها صادر میشود و بخش قابل توجهی از منابع ارزی کشور را تأمین میکنند.
با این حال، شماری از واحدهای پتروشیمی در برخی استانها وجود دارند که سالهاست به صورت نیمهکاره رها شدهاند؛ اغلب این پروژهها شامل یک زمین چند هکتاری حصارکشی و دیوارکشی شده است که زمین آنها تسطیح شده و در گوشهای از زمین، یک ساختمان کوچک برای بخش نگهبانی یا اداری قرار دارد.
این پتروشیمیهای نیمه کاره که به آنها «پتروشیمیهای کاغذی» نیز گفته میشود، تنها روی نقشه و کاغذ وجود دارند و گاه حدود ۱۵ سال است که به صورت بلاتکلیف رها شدهاند. نکته قابل توجه این است که سرمایه گذاران این طرحها، نه اقدام به تعیین تکلیف پروژهها میکنند و نه راضی میشوند که از زمینهای چند هکتاری که چندین میلیارد تومان ارزش پیدا کردهاند، دل کنده و آن را به اراضی ملی و بیتالمال بازگردانند.
کلاف سردرگم پتروشیمیهای نیمهکاره استان فارس
استان فارس دارای بیشترین تعداد پتروشیمیهای نیمه کاره و بلاتکلیف است. هیئت وزیران در سال ۱۳۸۶ با هدف محرومیتزدایی و توسعه صنعتی مناطق محروم استان و با تعهد تأمین خوراک از خط اتیلن مرکز، با راهاندازی پتروشیمی در شهرهای فیروزآباد، فسا، جهرم و داراب با مشارکت بخش خصوصی موافقت کرد که تاکنون با گذشت حدود ۱۵ سال به مرحله جدی از ساخت نرسیدهاند.
البته دو پتروشیمی دیگر نیز در شهرستانهای کازرون و ممسنی کلنگزنی شده که آنها هم تاکنون سرنوشتی مشابه داشتهاند. برنامهریزیهای دولت وقت در مصوب کردن آن چهار واحد که به پتروشیمی پلی اتیلن مرکز مشهورند بر مدار وابستگیشان به یکدیگر میچرخید به این ترتیب که این چهار واحد در مجموع یک زنجیره را تشکیل میدادند که خروجی هر یک از آنها خوراک واحد دیگر را تأمین کند تا در انتها به محصول نهایی ختم شود و مقرر شد راه ارتباطی این چهار واحد هم از طریق خط لوله باشد.
جزئیات آن هم اینگونه بود که اتیلن مورد نیاز را از پارس جنوبی به فیروزآباد بیاورند و پس از انجام فرآیندهایی بر روی آن با خط لوله به جهرم منتقل شود تا پلی اتیلن سنگین استحصال شود و سپس از جهرم به فسا منتقل شود تا پلی اتیلن سبک، حاصل شده و نهایتاً از فسا به داراب برسد تا فرآورده نهایی به دست آید.
بنابراین طبق این برنامهریزی، این چهار واحد بهتر است به طور همزمان به بهرهبرداری برسند تا بیشترین کارایی را داشته باشند، در غیر این صورت زنجیره پیش بینی شده دچار اخلال خواهد شد. پیش از این و در سال ۱۳۹۹ اعلام شد که قرارگاه خاتمالانبیاء به عنوان سرمایهگذار معتقد است که ساخت و اجرای چهار پتروشیمی در چهار شهرستان این استان توجیه و صرفه اقتصادی ندارد و پتروشیمیها باید در یک مکان تجمیع و احداث شود.با وجود اظهارنظر سرمایهگذار، تأکید نمایندگان چهار شهرستانی که بنا بود این پتروشیمیها در آنجا اجرا شود بر این بود که این پروژهها باید در همان شهرستانها احداث شود چرا که این مطالبه و خواست مردم آن شهرستانهاست.
استاندار فارس ۲۸ فروردینماه جاری در تشریح آخرین وضعیت این طرحها گفت: این طرحها با حضور نمایندگان فسا، داراب، جهرم و فیروزآباد، معاون وزیر نفت و دیگر مسئولان تعیین تکلیف شدند.
محمدهادی ایمانیه افزود: بنابر توافقات، گاز اتان در عسلویه به اتیلن تبدیل شده سپس اتیلن توسط لولهها به داراب و منطقهای بین فسا و جهرم منتقل خواهد شد.وی ادامه داد: نماینده فیروزآباد نیز موافقت کرده است که شهرک پایین دست پتروشیمی را داشته باشد؛ البته باید این توافق در هیئت دولت ارائه شود.
آلایندگی پتروشیمیها
ملاحظات زیست محیطی از مهم عوامل توقف پروژههای پتروشیمی یا واحدهای صنعتی محسوب میشود؛ علاوه بر اینکه برای ساخت یک مجتمع پتروشیمی باید مجوز زیست محیطی آن دریافت شود، در دوران فعالیت نیز بر عملکرد آن نظارت شده و در صورت تخلف زیست محیطی، از مجتمع متخلف، جریمه و عوارض آلایندگی اخذ میشود.
رفع گره بلاتکلیفی با تجمیع پتروشیمیها در استانهای ساحلی جنوب کشور
کمبود آب، مشکلات زیست محیطی، نبود توجیه اقتصادی و تأمین خوراک، چهار معضل و چالش اصلی طرحهای نیمهکاره پتروشیمی در کشور محسوب میشوند که برای رفع آنها، کارشناسان پیشنهاد تجمیع طرحهای پتروشیمی در مناطق ویژه تعیین شده در ساحل دریای عمان و خلیج فارس را مطرح کردهاند.
اگرچه به نظر کارشناسان، تجمیع مجتمعهای پتروشیمی در نزدیکی مراکز خوراک، آب و پایانههای صادراتی، تجربهای موفق در عرصه جهانی بوده و باعث سودآوری آنها میشود، اما به دلایل مختلف از جمله فشار مسئولان محلی در استانهای مختلف، طرح انتقال مجتمعهای بلاتکلیف تاکنون اجرایی نشده است.نگاهی به کشورهای همسایه (عربستان، امارات و ...) که رقیب ایران در صنعت پتروشیمی محسوب میشوند، نشان میدهد که این کشورها با هدف تأمین و صیانت از منافع ملی از پراکنده کردن طرحهای پتروشیمی بر اساس سلیقه مسئولان محلی، خودداری کرده و طرحهای پتروشیمی را در مناطقی ویژه در مناطق ساحلی، متمرکز کردهاند.
پیگیری مراکز ایرنا در استانهای ساحلی جنوب کشور حاکی از آمادگی این استانها برای میزبانی از مجتمعهای پتروشیمی و ایجاد مراکز تخصصی است.
تحلیل خبر
اگر به طرحهای نیمه کاره پتروشیمی در شهرهای مختلف کشور نظری بیفکنیم حداقل به دو نکته مهم برخورد میکنیم: یکی اینکه ازنظر اقتصاد و تجارت، هر طرحی در یک بازه زمانی خاص تعریف میشود که اگر در آن بازه زمانی انجام نگیرد و به مدت ده بیست سال رها شود، اساساً ارزش و فلسفه وجودی خود را از دست خواهد داد و بعضاً نوشدارو بعد از مرگ سهراب میشود. هر کدام از پتروشیمیهای نیمه کاره که ده بیست سال است رها شده، آن زمان بر مبنای ایجاد اشتغال به موقع، تولیدات به موقع، ایجاد رونق اقتصادی به موقع و خلاصه چندین هدف تعریف شده، تصویب و کلنگ زنی شده که رها شدن آن مساوی با رها شدن آن هدفها بوده است و معلوم نیست در آینده این هدفها در ظرف زمانی نامعلوم، چه آثار و تبعاتی داشته باشد.
نکته دوم: گفته شده که چهار چالش اصلی طرحهای نیمه کاره پتروشیمی: کمبود آب، مشکلات زیست محیطی، نبود توجیه اقتصادی و مشکل تأمین خوراک آنهاست.
اگر طرحی این همه چالش و عیب و ایراد بر آن وارد باشد، دیگر چه نقطه مثبتی باقی میماند که به خاطر آن، ضرورت تأسیس و راهاندازی آن احساس شود؟
-کمبود آب، امروز پاشنه آشیل کشور است و با دو دهه خشکسالی و خالی شدن ذخایر و منابع آبی کشور و اینکه پتروشیمیها نیاز بسیار زیادی به منابع آبی پایدار دارند، اولاً چرا در نقاطی میخواهند ساخته شوند که آب وجود ندارد و ثانیاً چرا همه اینها کنار آبهای آزاد و دریاها و سواحل کشور که به وفور آب وجود دارد، ساخته نمیشود؟ آیا قول و وعده نمایندگان شهرستانها که فقط جنبه سیاسی و رأی آوری دارد و ساخت مراکز پتروشیمی را مؤثر در آبروی خود میدانند آن قدر مهم است که همه واقعیتها را نادیده گرفته و در این سالهای خشکسالی، تأسیساتی بنا شود که به خاطر کم آبی، نتواند فعالیت کند؟ و اگر هم به زور راهاندازی شود همین مقدار کم آبهای شرب و کشاورزی مردم هم ببلعد و به مردم خسارت وارد کند؟
-مشکلات زیست محیطی، در شرایطی که روز به روز بر حجم هوای آلوده افزوده شده و ریه مردم را درگیر سرطان کرده و باعث بیماریهای تنفسی و قلبی و ... شده، آیا مراکز پتروشیمی که تأثیر زیادی در آلودگی هوا دارد، به معنای تیر خلاص زدن به حیات و زندگی مردم این مناطق نیست؟
-نداشتن توجیه اقتصادی: زمانی که از نظر مسئولان و کارشناسان و متخصصان، یک طرح اقتصادی، توجیه اقتصادی نداشته باشد چرا اساساً تصویب میشود؟ آیا فشار نمایندگان باید منجر به تصویب طرحهای زیانآور شود؟
همین چالش به تنهایی کافی است که این طرحها که توجیه اقتصادی ندارند، کنار گذاشته شود.
-مشکل تأمین خوراک آنها که مثل نبودن بنزین برای ماشین و نداشتن فشنگ برای تفنگ است. ماشین بدون بنزین و تفنگ بدون فشنگ چه ارزش و کارایی دارد؟
خلاصه کلام اینکه این طرحهای نیمه تمام پتروشیمی برای دولت و ملت قوز بالای قوز شده و نمیدانند با آنها چه کار کنند؟ اما ضرر هرجا جلوی آن گرفته شود، نفع است.