دادستان عمومی و انقلاب تهران گفت: در جلسه کمیته ایمنی ساختمانهای پرخطر، مصوب شد تا مالکان و هیئت مدیره ساختمانهای بحرانی به دادستانی تهران فراخوانده شوند.
به گزارش ایرنا از دادستانی عمومی و انقلاب تهران، علی صالحی اظهار کرد: در جلسه کمیته ایمنی ساختمانهای پرخطر مختصات ساختمانهای بحرانی به تفکیک تمام منطقه ۶ و بر اساس فایل و اسلایدها توسط مدیر بحران شهرداری تهران ارائه و مقرر شد مالکان و اعضای هیئت مدیره ساختمانهای این منطقه به دادستانی تهران فراخوانده شوند.
به گفته وی همچنین مقرر شد رؤسای بیمارستانهای منطقه ۶ تهران در جلسات آینده کمیته ایمنی حاضر شوند تا نسبت به ایمنسازی ابنیه مورد نظر اقدام کنند.
جلسه کمیته ایمنی ساختمانهای پرخطر منطقه ۶ و با حضور شهردار منطقه و نواحی شش گانه، مدیریت بحران، مسئول آتشنشانی، معاون خدمات شهری و مسئول یگان حفاظت شهرداری در شهرداری این منطقه برگزار شد.
به گزارش ایرنا، هشتم خرداد صالحی گفت: دادستانی تهران رسماً اعلام میکند از نظر این دادستانی هیچ محدودیتی برای اعلام اسامی و اطلاعات ساختمانها و اماکن ناایمن و خطرناک تهران که از آن به ساختمان بحرانی تعبیر شده است؛ وجود ندارد و این دادستانی همواره پیگیر وظایف قانونی دستگاههای مسئول در این رابطه بوده است.
تحلیل خبر
بخشی از تاریخ همیشه با حوادث و فجایع تلخ طبیعی و غیرطبیعی به یاد آورده میشود. در تاریخ کشورمان نیز این حوادث کم نبودهاند؛ از زلزلههای متعدد در سال 69 منجیل و رودبار، سال 76 قائن، سال 82 بم، سال 91 ورزقان و سال 97 سرپل ذهاب تا حادثه سال 82 انفجار قطار نیشابور و سیلهای سال 98 خوزستان و شیراز و حوادث تلخ پلاسکو و متروپل، همگی در حافظه تاریخی مردم و کشور به ثبت رسیدهاند.
اما یکی از مسائل مهمی که بعد از چنین حوادثی در سراسر جهان، مورد توجه قرار میگیرد، درسآموختههایی است که از این حوادث به جا میماند. این درس آموختهها در ابعاد مختلفی مورد بهرهبرداری قرار میگیرند؛ مسائل مختلفی چون نحوه مدیریت بحران، آنالیز و مطالعات علمی علل وقوع حادثه و ارائه راهکار برای پیشگیری از حوادث یا کاهش اثرات آنها، بررسی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، زیستمحیطی، اجتماعی و روانی، تغییر قوانین و مقررات و...، هر کدام بر حوزه یا حوزههای مرتبط با خود اثر میگذارند و حتی ممکن است موجب بروز یک تحول بزرگ شوند. یکی از مهمترین واکنشها پس از چنین فجایعی، اتخاذ تصمیمات عملی و اجرایی برای پیشگیری از وقوع حوادث مشابه یا کاهش اثرات حوادث اجتنابناپذیر است؛ بهعنوانمثال پس از زلزلههای بزرگ ژاپن، الزامات و دستورالعملهایی تدوین و اجرا شد که درنهایت، مقاومسازی اساسی در صنعت ساختوساز را در پی داشت.
بررسی حوادث بزرگ و مشهور کشورمان، اما، نشان میدهد، درس آموختههایی که باید از چنین حوادث و فجایعی بگیریم، عملاً تحت تأثیر جو روانی و رسانهای، به واکنشهایی کوتاه مدت و مقطعی منجر میشود و پس از مدتی کوتاه، گذشت زمان، غبار فراموشی بر آنها مینشاند. اگر به اقدامات انجام شده پس از حوادث قبلی برگردیم، این مسئله عیانتر خواهد شد، بهعنوانمثال، پس از فاجعه پلاسکو، تا چندین ماه پیگیریهای متعددی در زمینه بررسی وضعیت ایمنی سازهها، بهروزرسانی چکلیستهای ایمنی، سختگیری در بازرسیها و صدور تاییدیههای ایمنی، تقویت ابزارهای مقابله با حریق و... انجام شد، اما پس از تنها چند ماه، حادثه به دست فراموشی سپرده شد، بسیاری از گزارشهای حتی مهم و حیاتی در مورد ناایمن بودن ابنیه بزرگ به بایگانی رفتند و سختگیریها در این بخش کم رنگ و کمرنگتر شدند. پس از حادثه متروپل نیز به وضوح شاهد داغ شدن بحث الزامات ایمنی و فنی در ساخت سازهها هستیم و جالب اینجاست که بسیاری از اخطارهای دستگاههای ذیربط تازه بعد از حادثه مورد توجه مقامات مسئول قرار گرفته! آیا فقط هتل آسمان شیراز، بیمارستانهای اهواز، ساختمانهای بزرگ تجاری و خدماتی تهران و... تنها سازههای مستعد خطر و حادثه هستند؟ بدون شک در هر شهر کوچک و بزرگ کشور که جستجو شود، مصادیق چنین سازههایی وجود دارد که از جمله مهمترین دلایل وجود چنین شرایطی، بیتوجهی به اصول فنی و علمی، خلأهای قانونی، فساد نهادینه نشده و سهولت دور زدن و نادیده گرفتن قوانین و دستورالعملهاست.
در حالی که وقوع حوادث و فجایع تلخ در جهان، باعث میشود تا نه تنها همان کشور بلکه حتی سایر کشورها نیز این حوادث را درس عبرت قرار دهند، اما متأسفانه در کشور ما این درسآموختهها ظاهراً برای فراموشی است و درنهایت باید هزینه این مسامحه و انفعال در مسائل قانونی و اجرایی را با جان شیرین هموطنانمان بپردازیم.