در حال حاضر 14 میلیون حاشیهنشین در کشور وجود دارد و با پدیده غریب شهری مواجه شدیم به این معنا که 50 درصد از ساکنان شهرها در جای دیگری متولد شدند.
مشاور کمیسیون مسئولیت اجتماعی اتاق بازرگانی خاطرنشان کرد: عدم تعادل منطقهای تبدیل به مهاجرت شده است و بر هم خوردن نسبت جنسی و تجرد قطعی بین دختران و پسران ناشی از مهاجرتهای به مرکز کشور است که پیامدهای آن را در آینده مشاهده خواهیم کرد. در حال حاضر شاهد برهم خوردن نسبت جنسی در استانهای یزد، بوشهر و گیلان هستیم.
به گزارش ایلنا، اردشیر گراوند مشاور کمیسیون مسئولیت اجتماعی اتاق بازرگانی در نشست هیئت نمایندگان اتاق بازرگانی با اشاره به گزارشی با موضوع بررسی عدم تعادل منطقهای بر تأثیرات اقتصادی و اجتماعی کشور، گفت: ایران دچار عدم تعادل جدی است پیش از انقلاب بر شاهد تمرکزگرایی در همه بخشها از جمله صنایع بودیم که متأسفانه از این تمرکزگرایی خود را جدا نکردیم.
وی با بیان اینکه کشاورزی صنعتی و دامداری صنعتی در استانهای مرکزی تهران، اصفهان، یزد و سمنان متمرکز شده است، بیان کرد: به جای مدیریت جمعیت در مبدأ شاهد مدیریت جمعیت در مقصد هستیم از اینرو تمام زیرساختهای کشور به مرکز کشور هدایت شده است.
به گفته گراوند؛ عدم تعادل منطقهای تبدیل به مهاجرت شده است و بر هم خوردن نسبت جنسی و تجرد قطعی بین دختران و پسران ناشی از مهاجرتهای به مرکز کشور است که پیامدهای آن را در آینده مشاهده خواهیم کرد. در حال حاضر شاهد برهم خوردن نسبت جنسی در استانهای یزد، بوشهر و گیلان هستیم.
مشاور کمیسیون مسئولیت اجتماعی اتاق بازرگانی دلیل مهاجرتپذیری البرز، تهران و سمنان را خطا دانست و افزود: نظام برنامهریزی کشور منجر به وضعیت تراکمی خطرناکی شده است و در حال حاضر 14 میلیون حاشیهنشین در کشور وجود دارد و با پدیده غریب شهری مواجه شدیم به این معنا که 50 درصد از ساکنان شهرها در جای دیگری متولد شدند در تهران 62 درصد جمعیت آن در شهر دیگر متولد شدند اما ساکن تهران هستند.
وی با ترسیم نقشه سرقت در کشور، بیان کرد: افزایش میزان دزدیها و سرقتها در استانهای مرکزی نشان میدهد که تمام منابع را به مرکز کشور هدایت شده است و درنهایت راهکاری جز اعدام برای آنها نداریم.
گراوند با بیان اینکه در 1401 حدود 30 درصد از خانوارها شاغل ندارند، گفت: نرخ بیکاری در کشور قابل توجه است پیش انقلاب تعداد شاغلان در حوزه صنعت حدود 33 درصد از جمعیت کشور بود که امروز هنوز نتوانستیم به این آمار برسیم.
مشاور کمیسیون مسئولیت اجتماعی اتاق بازرگانی نبود برنامه آمایش سرزمین و نظام پایش و نظارت را به عنوان یکی از ضعفها در کشور عنوان کرد و افزود: این برنامهها را نداریم اما از سوی دیگر اقدام به تدوین برنامه 5 ساله میکنیم این در حالیست که بدون تدوین برنامه آمایش سرزمین تدوین برنامه 5 ساله بیمعناست.
تحلیل خبر
موقعی که 30 درصد خانوارها بدون شاغل باشند، اگر هر خانوار شامل دو یا سه نفر باشد، قابل محاسبه است که چه جمعیت زیادی بدون نانآور (شاغل) باید زندگی را با مشقت و سختی بگذرانند.
از طرف دیگر بالاخره باید این جمعیت گسترده با یک شرایط حداقلیِ خوراک، پوشاک، مسکن، دارو و تحصیل، روزگار را سپری کنند، این امکانات حداقلی هم باید به طریقی فراهم شود. از اینجاست که اعضای این خانوارها با فقر مطلق مجبورند به سمت هر کاری روی بیاورند و احتمالاً برخی از این کارها، خلاف خواهد بود. پس منشأ توفانهای مخرب اجتماعی که بخشی از آن، از این کانونها برمیخیزد، برای کل جامعه تبعاتی دارد. البته معنای این سخن، این نیست که تخلفات فقط از اینها نشات میگیرد بلکه سایر اقشار جامعه نیز در قوه و فعل محل ظهور این تخلفات میتوانند باشند.
متاسفانه قوانین و مجریان آن در جامعه ما نیز طوری با کارآفرینان و سرمایهگذاران رفتار میکنند که آنها را درنهایت فشار قرار داده و زمینه دلگرمی برای ایجاد اشتغال را از آنها میگیرند.
مطمئناً با این فشارهایی که بر روی صاحبان کار و مشاغل میآید، آینده بسیار بدتری در انتظار وضعیت اشتغال خانوارها خواهد بود. یک کارفرما به تناسب شغلش زیر فشار ادارات مختلف است و شرایط وخیم اقتصادی کشور و تورم و رکود پی در پی نیز به آن اضافه شده و آرامش و فکر راحت را از وی سلب میکند. اینجاست که علاوه بر فرار مغزها، فرار سرمایهها به کشورهای خارجی، رونق پیدا کرده و دست کشور از کارآفرینان و سرمایهگذاران تهی و کارگران نیز باید به جای کار در کشورشان، در کشورهای دیگر آواره شده و دنبال کار و زندگی پرمشقت بگردند.
تا فکری به حال این شرایط نشود هیچگاه جمعیت 30 درصدی خانوارهای بدون شاغل کشور، رو به کاستی و بهبود نخواهد گذاشت بلکه بر آن افزوده خواهد شد.