رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن محکوم کردن جنایت تروریستی در شاهچراغ گفت: اقدامات تروریستی دشمنان ایران نباید بهانهای برای نادیده گرفتن اعتراضات اصلاح خواهانه مردم شود.
به گزارش تابناک به نقل از مهر، محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی در صحن علنی مجلس در نطق پیش از دستور ضمن تبریک فرارسیدن ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی گفت: همچنین سالگرد شهادت نوجوان بسیجی محمدحسن فهمیده و فرارسیدن روز نوجوان و بسیج دانشآموزی را گرامی میدارم.
وی با اشاره به حادثه تروریستی اخیر در شاهچراغ تصریح کرد: حادثه جنایت تروریستی در حرم حضرت احمد بن موسی شاهچراغ (ع) که منجر به شهادت جمعی از هموطنان مظلوممان شد را به خانوادههای آن عزیزان، مردم شریف استان فارس و شهر شیراز و ملت شهیدپرور ایران تسلیت میگویم و از خداوند متعال شفای عاجل مجروحان این حادثه را مسألت میکنم. همچنین از حضور کمنظیر مردم شهیدپرور استان فارس در مراسم تشییع شهدا تقدیر و تشکر میکنم.
قالیباف عنوان کرد: همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند اقدام قاطع و خردمندانه درباره سررشته این فاجعهآفرینیها ضروری است انشاءالله مردم شاهد اقدامات قاطع جمهوری اسلامی در مقابل این جنایات خواهند بود. رئیس مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: رژیم صهیونیستی و مرتجعین منطقه بدانند که نمیتوانند پشت نقاب داعش یا تلویزیونهای لندن نشین مخفی شوند و باید پاسخگوی خونهای ریخته شده در ایران باشند.وی بیان کرد: این جنایت ثابت کرد دشمنان ایران عزیزمان برای بر هم زدن امنیت کشور، اختلال در زندگی روزمره مردم، ایجاد جنگ و درگیری در شهرها و همچنین تجزیه کشور کمین کردهاند و به دنبال شکار فرصتها هستند.
قالیباف افزود: این جنایات با همه اتمام حجت کرد که دشمن اراده کرده است تا امنیت کشور را بر هم بزند. امروز باید فعالان عرصه فکر و مؤثرین، صراحتاً راه خود را از خشونتطلبان و جنایتکاران جدا کنند.رئیس مجلس شورای اسلامی یادآور شد: البته که اقدامات تروریستی دشمنان ایران نباید بهانهای برای نادیده گرفتن اعتراض اصلاح خواهانه جمعی از مردم شود اما باید در نظر داشت که اگر گروههای سیاسی و نقشآفرینان فرهنگی و اجتماعی از ابتدا مانع از تبدیل شدن اعتراض اصلاح خواهانه به اغتشاش و اعتراض خشونتطلبانه میشدند و همانند عموم مردم عمل کرده و راه خود را از خشونتطلبی جدا میکردند، دشمن جنایتکار ایران نمیتوانست از فرصت ایجاد شده به ضرر مردم سوءاستفاده کند.
تحلیل خبر
به نظر میرسد مسئولان ارشد کشور اخیراً به برخی تغییر بینشها و نگرشها رسیدهاند که اگر استمرار داشته باشد و به آنها «عمل» بشود، شاید بتواند به درجهای از امیدآفرینی و اعتمادزایی عمومی کمک کند. این موارد عبارتند از:
الف) نیاز به اصلاحات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی
ب) نیاز به گفتگو و دیالوگ بین مردم و مسئولان و شنیدن صدای جامعه و وارد کردن آنها در سیاستگذاری کشور
ج) پذیرفتن حق اعتراض و انتقاد مردم و متفاوت دانستن آن با اغتشاش
حال به تبیین و تشریح کوتاه موارد فوق بپردازیم.
الف) نیاز به اصلاحات در بستر زمان امری عقلایی و پذیرفته شده در تمام کشورهایی است که به توسعه همه جانبه میاندیشند و برای رسیدن به آن از افکار عمومی کمک میگیرند. همانطور که یک فرد از زمان تولد به بعد، لحظه به لحظه نیاز به مراقبت و آفت زدایی و مبارزه با میکروبها و ویروسها دارد و باید پیوسته معایب، ضعفها، اشتباهات و اشکالات رفتاریاش را تصحیح کند تا در یک مسیر رشد متوازن و پیش برنده قرار بگیرد، یک کشور هم چنین است و برای سلامت و رشد و توسعه خود باید معایب و اشکالاتش را رفع کند، این لازمه یک زندگی پویای اجتماعی است.
خوشبختانه به تازگی مسئولان ارشد کشور به لزوم این اصلاحات پی بردهاند ولی هنوز یک برنامه مدون برای اجرای این اصلاحات در قوای سه گانه و سایر سازمانها و مجموعهها دیده نمیشود. ضمن اینکه وقت بسیار تنگ است و نباید فقط به گفتار بسنده کنند.
ب) نیاز به دیالوگ (گفت و گوی دو طرفه) به جای منولوگ (گفت و گوی یک طرفه و فقط سخنرانی) و نیاز به مذاکره، مباحثه، مفاهمه همراه با استدلال به جای احساسات، بین مردم و مسئولان به شدت مورد نیاز است. شنیدن صدای بر حق مردم و وارد کردن آنها در سیاست گذاری مملکت، تصنعی و تشریفاتی نیست بلکه امری واقعی و ضروری است. امروز حتی در یک خانواده، والدین و فرزندان و زوجین نمیتوانند به شیوه 50 سال قبل زیر یک سقف زندگی کنند، در بین آنان نظام دستوری و تحکم تبدیل به همفکری و مشورت شده و هیچ تحمیلی از هیچکدام از طرفین (با رعایت احترام به بزرگان) پذیرفتنی نیست. یعنی داخل یک خانواده هم باید دمکراسی و آزاداندیشی حاکم باشد وگرنه دائم با تنش و درگیری مواجه خواهند بود. پس ما نیاز به یک مانیفست (مرامنامه) جدید برای حکمرانی و زندگی اجتماعی داریم که باید آن را به نحوی تدوین،تنظیم و اجرا کنیم که مورد قبول عموم افراد جامعه باشد.
ج) پذیرش حق اعتراض و انتقاد مردم و جدا کردن آن از اغتشاش، درگیری و خشونت.
گرچه این روزها مسئولان مرتب طرفداری از حق اعتراض مردم میکنند و با اغتشاش مخالفت میورزند ولی هنوز یک خط روشن و جدا کننده که بتواند به وضوح و روشنی تفاوت این دو را نشان دهد، ارائه ندادهاند. در این فضای مبهم هر کسی از ظن خود، اعتراض و اغتشاش را به نحوی متفاوت، تعبیر و تفسیر میکند و این خود موجب تنش بیشتر میشود. کار پخته و سنجیده این است که مجلس و دولت و قوه قضاییه هر چه سریعتر این دو مفهوم را برای مردم تبیین و روشن کنند و در این روشنگری، مبنا را بر تنگ کردن فضا قرار ندهند که باز آش همان آش خواهد بود و کاسه همان کاسه و هیچ مشکلی را حل نخواهد کرد.
خلاصه اینکه مسئولان باید اصل را بر این بگذارند که مردم چه میگویند؟ چه میخواهند؟ چه مشکلاتی دارند؟ چه راه حلهای کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدتی برای آن ترسیم میکنند؟ تضاد بین وعده و وعید و عمل را از بین ببرند و همه را جهت رسیدن به یک زندگی با نشاط، با رفاه، سالم و قابل قبول امیدوار کنند، بدین طریق جامعه به درجهای از رضایتمندی خواهد رسید. آستین را بالا بزنید که فردا دیر است.