معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش وضعیت شیوع آسیبهای اجتماعی در بین دانش آموزان را نگرانکننده دانست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، اصغر باقرزاده معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش در نشست علمی تخصصی پیشگیری از اعتیاد با حضور نخبگان، مقامات ارشد وزارت خانهها و سازمانهای مردم نهاد و مسئولان ستاد مبارزه با مواد مخدر برگزار شد، گفت: وضعیت شیوع آسیبهای اجتماعی نه تنها در بین دانش آموزان و نوجوانان و کودکان بلکه در بزرگسالان هم نگرانکننده است. شیوع آسیبهای اجتماعی صرفا مخصوص اعتیاد نیست بلکه بیش از ۱۱ آسیب وجود دارد و این شیوع به دلیل مسئله کرونا و ارتباط با فضای مجازی در سه سال منتهی به کرونا بیشتر بوده و افزایش داشته است.
وی با بیان اینکه به مهمترین و عمدهترین آسیبها ادامه داد: بیتابی و کاهش تاب آوری، اعتیاد به دخانیات و مواد مخدر، بزه یا آسیب به خود، ترک تحصیل و خشونت و بیاخلاقی و ناهنجاری اجتماعی از مهمترین آسیبهاست.وی با بیان اینکه این آسیبها دلایل متوسط و مبنایی دارد، افزود: دلایل متوسط آن شامل فقر و مسائل اقتصادی، اعتیاد پدر و مادر، طلاق و ارتباط شدید با فضای مجازی، تاثیرپذیری دانش آموزان از یکدیگر، کم توجهی و بی توجهی معلمان و خانواده به دوران نوجوانی دانش آموزان است.باقرزاده با اشاره به دلایل مبنایی گفت: کاهش ایمان، امید و هویت از مسائل مبنایی است. اگر کسی دارای ایمان و امید باشد به راحتی خود را در معرض ناملایمات قرار نمیدهد و دچار آسیب نمیشود.
معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش گفت: ما در معاونت پرورشی و فرهنگی تلاش میکنیم تا تقویت ایمان، اعطای امید و نشاط و تقویت هویت را مبنای همه فعالیتهای خود قرار دهیم.
باقرزاده با بیان اینکه برنامههای ما در سه سرفصل اجرا میشود، خاطرنشان کرد: این برنامهها در طول سال تحصیلی در سه سرفصل از جمله آموزش پیشگیری و خودمراقبتی، فرهنگسازی، شناسایی و درمان در حال انجام است.وی ادامه داد: ما به ۱۶ میلیون دانش آموز به همراه اولیا و معلمان آموزش دادهایم. در سال های قبل یک میلیون دانش آموز غربالگری میشدند اما امسال حدود ۳ میلیون دانش آموز غربالگری شدند غربالگری به ما نشان میدهد سطح رابطه دانش آموزان با آسیبهای اجتماعی به چه میزان است.
معاون پرورشی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به برنامه نماد تاکید کرد: دانش آموزان باید ایمانشان تقویت و زمینه مشارکت برای آنها فراهم شود.
وی با اشاره به اقدامات آموزش و پرورش در سامانه شاد برای پیشگیری از اعتیاد گفت: ۱۰ هزار سوال دانش آموزان از طریق سامانه شاد ثبت شده است. پاسخ به این پرسشها زمینه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی را فراهم میکند. به شدت ضروری است نیازهای نسلهای جدید را بشناسیم چراکه شناخت این نیازها در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی بسیار حائز اهمیت است.او با بیان اینکه سامانه نماد طراحی شده است، گفت: به زودی ارتباط با شرکا برقرار میشود. رویکرد دیگر ایجاد موقعیتهای متنوع تربیتی است.
باقرزاده ادامه داد: عمده مشکل نوجوانان به ویژه در دختران عدم تخلیه هیجانات روحی و جسمی است. فرصتها و موقعیتهای متنوع به ویژه برای دختران کم است.
وی تصریح کرد: در تابستان هزار مدرسه را به این کار اختصاص دادیم.
تحلیل خبر
برای نجات دانش آموزان کودک، نوجوان و جوان چه باید کرد؟!
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
به یاد دنیای زیبا و معصوم دانش آموزی در گذشته که میافتیم و آن را با شرایط جدید و پر از آسیب و مخاطره فعلی مقایسه میکنیم، به شدت غصهدار میشویم. همه کسانی که دهه 40 - 50 -60 و 70 دانش آموز بودند و در کمال پاکی و صداقت با قلبی پر از امید و شادی به مدرسه میرفتند و حواسشان فقط به درس و مدرسه بود، به خوبی به یاد میآورند که هیچ مقطعی در عمرشان، همانند دوره دانش آموزی مملو از خوبیها و شادیها و پاکیها نبود. در آن زمان، والدین دانش آموزان با اطمینان خاطر و اعتماد کامل، فرزندانشان را به مدرسه میفرستادند و میدانستند که محیط مدرسه جای امنی است و فرزندانشان به انواع بزهها و خلافها آلوده نمیشوند. بسیاری از دانشآموزان، قرآن و عبادت و دعا و خدمت به خلق را با عشق و علاقه در مدرسه فرامیگرفتند و درس همکاری و نوعدوستی و نیکوکاری را از معلمان خود میآموختند. در آن زمان نه فقط در مدرسه از انواع مواد مخدر خبری نبود بلکه جامعه هم با اکثریت مطلق از این بلایای خانمانسوز، تنفر داشت. اگر در شهری حتی شهرهای بزرگ، کسی به مواد مخدر ساده آلوده بود، انگشتنما میشد. به همین سیاق طلاق، امری زشت و قبیح بود، بیوفایی و پیمانشکنی منفور بود، اگر کسی نمک کسی را میخورد، نمکدان نمیشکست و مشهور بود که نمکگیر شده است. مردها اگر «نخ سبیلی» گرو میگذاشتند از هر چک و سفته و حکم دادگاهی محکمتر و قابل اعتمادتر بود و ... خلاصه نه فقط مدرسه، همه خوبیها را به دانش آموزان میآموخت بلکه جامعه هم، آموزگار خوبی برای فرزندانش بود.
چه شده است که نه تنها جامعه بلکه مدرسه و خانوادهها هم گرفتار انواع آسیبها، بزهها و آفتها شدهاند؟ وفاداری و صداقت و ادب و احترام متزلزل شده و آرمانها و اهداف و امیدها رنگ باخته و «گسست» در بین آنها جای «همدلی و به هم پیوستگی» را گرفته است؟ آیا همه تقصیرها را باید به گردن تکنولوژی و فناوری و دنیای مدرن انداخت یا اینها همه ابزار هستند و کاربران و استفادهکنندگان از آنها، مشکل شخصیتی و فکری پیدا کردهاند؟ جامعه اگر از «ریل اخلاق» خارج شد و هر کسی حرمت دیگری را شکست و «نیازها» با «آرمانها» همخوانی نداشت، مدرسهاش هم به نقطه خطر میرسد. حال برای نجات این دانش آموزان کودک، نوجوان و جوان چه باید کرد؟!