وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به سؤال تابناک مبنی بر اینکه مهمترین علت جاماندگی از تحصیل در دانشآموزان ایرانی چیست؟ اظهار کرد: فقر یکی از مهمترین مولفههای انسداد تحصیل به حساب میآید. در حال حاضر استانهایی که دهکهای پایینتری از جامعه را شامل میشوند با انسداد تحصیلی بیشتری هم مواجه هستند.
به گزارش تابناک، معصومه نجفی پازوکی، معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش، (5 شهریور 1402) اعلام کرد که حدود ۱۶۰ هزار و ۴۷۹ کودک شش تا ۱۱ ساله ایرانی امسال از ادامه تحصیل بازماندند. علیمراد صحرایی، وزیر آموزش و پرورش، در پاسخ به سؤال تابناک مبنی برآنکه علت اصلی جاماندگی از تحصیل در ایران چیست؟ گفت: مهمترین علت جاماندگی از تحصیل در ایران فقر است.
وی ادامه داد: بررسی موضوع جاماندگی از تحصیل با توجه به مقطع تحصیلی صورت میگیرد و نیازمند تحلیل دقیقی است. اما به صورت کلی دلایل متعددی در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال پس از اتمام پاندمی کرونا تمام کشورهای جهان با پدیده ترک تحصیل دانشآموزان مواجه شدند و کشورما نیز از این قاعده مستثنی نبود.
صحرایی افزود: یکی دیگر از دلایل جاماندگی از تحصیل در ایران تضعیف بستر مدارس ابتدایی عشایری، روستا مرکزی و شبانه روزی است. به این ترتیب تقویت زیرساختهای این مدارس در دستور کار دولت قرار گرفته است.
وی درباره علل جاماندگی از تحصیل در مقطع متوسطه نیز توضیح داد: در یک روستا تنها تا پایان مقطع ابتدایی مدرسه وجود دارد و دانشآموزانی که تمایل به ادامه تحصیل داشته باشند باید به مدارس شبانهروزی در دیگر روستاها نقل کنند. حال آنکه این روزها تعداد این مدارس (شبانهروزی) در کشور کاهش پیدا کرده است.
صحرایی در پاسخ به سؤال تابناک مبنی بر اینکه مهمترین علت جاماندگی از تحصیل در دانشآموزان ایرانی چیست؟ اظهار کرد: فقر یکی از مهمترین مولفههای انسداد تحصیل به حساب میآید. در حال حاضر استانهایی که دهکهای پایینتری از جامعه را شامل میشوند با انسداد تحصیلی بیشتری هم مواجه هستند.
وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: با این حساب مشخص است که میان فقر و تحصیل رابطه مستقیم وجود دارد. به عنوان مثال استان سیستان و بلوچستان با این چالش روبهرو است. به این ترتیب یک کارگروه ویژه زیر نظر معاون اول رئیس جمهور تشکیل شده است تا به این موضوع رسیدگی شود. به صورت کلی پنج استان کشور با مسئله انسداد تحصیل به علت فقر مواجه هستند.
بر اساس این گزارش، بررسیها نشان میدهد که پنج استان سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی، تهران، خوزسـتان و آذربایجانغربی دارای بیشترین فراوانی مطلق بازماندگان از تحصیلاند. همچنین اسـتانهای سیسـتان و بلوچسـتان، خراسـان رضوی، خوزستان، آذربایجانغربی و کرمان نیز به ترتیب بیشترین آمار تارکان از تحصیل در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۰ را به خود اختصاص دادهاند.
همچنین نوری وزیر سابق آموزش و پرورش، در شبکه آموزش سیما اظهار داشت: طبق سرشماری سال ۱۳۹۵ تعداد ۸ میلیون و ۷۹۵ هزار بیسواد مطلق در کشور وجود دارد.
در حال حاضر پوشش تحصیلی مقطع ابتدایی در کشور ۹۸.۶ درصد است اما ۱۶۰ هزار و ۳۷۳ نفر نیز جذب دوره ابتدایی نشدهاند.
بر اساس آخرین اطلاعات ۹۷۰ هزار نفر بازمانده از تحصیل در کشور وجود داشت که از این تعداد حدود ۱۵۰ هزار نفر کاسته شده است.
صرفنظر از افت شدید کیفیت آموزش، این تعداد پرشمار افراد فاقد حداقل سطح سواد، و کودکان و نوجوانان (آیندهسازان ایران)، بازمانده از تحصیل، نگران کننده و مانع اساسی برای توسعه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی کشور محسوب میشود.
حال باید دید وعده وزیر آموزش و پرورش در زمنیه تشکیل کارگروه برای حل مشکل جاماندگان از تحصیل چقدر مؤثر واقع خواهد شد؟
تحلیل خبر
بازهم «فقر» و ضربههای آن!
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
جاماندگان از تحصیل کسانی هستند که علیرغم علاقه به ادامه تحصیل اما به دلایل دیگر (که عوامل تحمیلی به آنهاست) از ادامه تحصیل محروم شدهاند. از میان عواملی که موجب جاماندگی از تحصیل میشود، قویترین آنها «فقر اقتصادی» خانوادههای دانشآموزان است.
آنچه اینک وزیر آموزش و پرورش بدان اذعان کرده و گفته است: «عامل اصلی جاماندگی از تحصیل در ایران فقر است» روزنامه طلوع در بخش تحلیل اخبار 30 مرداد 1402 به تشریح آن پرداخت و مهمترین عامل جاماندگی دانشآموزان از تحصیل را «مشکلات اقتصادی» خانوادهها عنوان کرد.
خیلی دردناک است که حدود یک میلیون نفر از فرزندان این ملت به علت فقر نتوانند ادامه تحصیل دهند و با دلشکستگی، مدرسه و کتاب و درس را رها کنند.
معمولاً چنین خانوادههایی که تهیدست هستند کودکان و نوجوانان خود را جهت به دست آوردن لقمه نانی، به کارهای جسمانی وادار میکنند و کودکان کار، یکی از جلوههای جاماندگی از تحصیل هستند. موقعی که مدرسه از این گونه بچهها خالی میشود به جای آن خیابانها، سرچهارراهها و مزارع و ... از وجود آنها پر میشود که نمونههای آن مخصوصاً در شهرهای بزرگ، سالهاست که مشهود است.
کشوری همچون ایران که فقیر نیست و منابع و ذخایر خدادادی و طبیعی آن در جهان مشهور است نباید حدود یک میلیون کودک و نوجوان بازمانده از تحصیل به علت «فقر» داشته باشد. وزیر آموزش و پرورش که علت اصلی جاماندگی از تحصیل را «فقر» اعلام کرده، باید در هیئت دولت از این معضل بزرگ سخن به میان آورد و بر آن پافشاری کند تا راه حلی برای آن اندیشیده شود. این یک میلیون دانشآموز جامانده از تحصیل در کشور و 36هزار جامانده در استان فارس، هر کدام میتوانستند و میتوانند، چنانچه به ادامه تحصیل موفق شوند، فرد مفیدی برای جامعه باشند و حتی در میان آنان شاید نوابغی در آینده ظهور کند. اینها برای جامعه «فرصتاند» و نباید آنها را تبدیل به «تهدید» کنیم.