با اعلام فرماندار شیراز، روح الله نجابت با تعداد ۷۸ هزار و ۳۵۱ رأی مأخوذه و جعفر قادری با ۵۹ هزار و ۶۲ رأی مأخوذه با کسب بیش از ۲۰ درصد آرا در مرحله اول حد نصاب را کسب کردند و راهی مجلس شدند و انتخاب دو نماینده دیگر شیراز به دور دوم رفت.
به گزارش ایلنا، لطف الله شیبانی در نشست خبری با خبرنگاران گفت: کل آرای مأخوذه ۳۴۱ هزار و ۸۲ رأی بوده و مجموع آرای صحیح ۲۸۹ هزار و ۴۲ رأی ملاک انتخاب نامزدها بوده است.
وی ادامه داد: تعداد ۵۲ هزار و ۴۰ رأی آرای مأخوذه باطل بوده است و طبق ماده ۹ قانون انتخابات مجلس حداقل یک پنجم آرای صحیح کسب شود.
با پایان یافتن شمارش آرای حوزه انتخابیه شیراز و زرقان روح الله نجابت و جعفر قادری به عنوان منتخبان حوزه شیراز و زرقان معرفی شدند و برای معرفی ۲ منتخب دیگر انتخابات به دور دوم کشید.
۴ نامزد راه یافته به مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه شیراز و زرقان عبارتند از:
۱) علیرضا پاک فطرت با تعداد
۵۶ هزار و ۳۲۹ رأی
۲) ابراهیم عزیزی با تعداد ۵۲ هزار و ۷۷۳ رأی
۳) سید اسماعیل حسینی با تعداد ۴۹ هزار و ۱۱ رأی
۴) رحمت الله مرزوقی با تعداد
۴۷ هزار و ۳۱۴ رأی
وی ادامه داد: ۲ نوع آرای باطله داریم یکی نوع آرای باطله مأخوذه داریم که آرای سفید، آرای ناخوانا و آرای افراد غیر از داوطلبین باشد، که مأخوذه هستند و جزء مشارکت محاسبه میشود و دیگری آرای باطله غیرماخوذه است که آرای خرید و فروش شده و یا مازاد بر تعرفه صندوق در شعبه میباشد.
تحلیل خبر
تحلیل منطقی میزان مشارکت مردم در انتخابات
دکتر محمدمهدی جعفری زاده
از نظر اصحاب منطق، هر معلولی، علت یا عللی دارد. آن علل هم یا «تامه» است یا «ناقصه». گاهی یک علت باعث بوجود آمدن معلولی میشود یعنی سبب ایجاد معلول، تک عاملی است و گاهی مجموعه علل دست به دست هم میدهند تا معلولی زاده شود. اگر مثلاً چهار علت لازم باشد تا معلولی بوجود آید، تک تک آن علتها، هیچکدام به تنهایی نمیتواند حکم کل را داشته باشد و لذا هر کدام یک «علت ناقصه» میباشند.
منطق، مبنای استدلال در همه علوم است و تمام زوایای زندگی بشر متأثر از آن است. در علوم اجتماعی و علوم سیاسی نیز هر کنش و رفتاری که از مردم بروز داده شود باید به دنبال «علل» آن بود. دو چیز میتواند این علتیابی را به بیراهه ببرد؛ یکی آنجا که به مجموعه علل، نگاه جامع نشود و برخی علل تعمداً یا سهواً نادیده گرفته شود و دیگری آنگاه که علل ضعف و شکست را به صورت معکوس، به عنوان علل قوت و موفقیت قلمداد کنیم. این روشهای اشتباه در علتیابی، قاتل حقیقت و واقعیت است و با تکرار آن، امر بر این افراد مشتبه میشود و فرصت اصلاح عیوب و اشتباهات را از آنها میگیرد.
این که میگویند انسان باید «منطقی» فکر کند برای این است که در دام این اشتباهات و وارونه نگری ها نیفتد.
شرط اول هر قدم اصلاحی، شناخت و پذیرش اشتباهات و معایب است و سنگ محک جدا کردن درست از نادرست، به کارگیری «منطق» است.
منطق در همه جا، نجات دهنده و غربال کننده است. اساس علم ریاضیات، فلسفه، علوم پزشکی، علوم اجتماعی، علوم سیاسی، اقتصاد و ... بر منطق استوار است به همین خاطر اصحاب آنها خیلی راحت اشتباهات خود را میپذیرند و بدون مقاومت و لجاجت، خود اصلاحی کرده و بر فهم درست و دانستههای مطلوب خود میافزایند.
همه کسانی که تریبونی دارند و با مردم سخن میگویند یا قلمی دارند و برای مردم مینویسند یا هنری دارند و پیامی به مردم منتقل میکنند باید شیوه منطقی را پیشه خود سازند تا گفتار، نوشتار و هنر آنها ماندگار شود و در جهت اصلاح و پیشرفت لحظه به لحظه جامعه مؤثر افتد.
پدیده انتخابات هم از این مجموعه، جدا نیست و بنا به آمار مسئولان ذیربط چه 40 درصدی که در انتخابات شرکت کردند و چه 60 درصدی که شرکت نکردند، هر دو باید به شیوه منطقی تحلیل و علتیابی شود.
اگر این کار به خوبی انجام گیرد، «آفات» شناخته میشوند و شاید فرصت آفتزدایی فراهم شود اما اگر در این علتیابی، مسیری غیرمنطقی دنبال شود، خود آفتی خواهد شد که بر آن آفات افزوده شده و کلافه را پیچیدهتر خواهد کرد.