سه شنبه 13 آذر 1403 12/3/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

جمعه 4 آبان 1403 ، 27 : 18

کد خبر : 28276

از 0 نفر 0

انتقاد آیت‌الله ایازی از اظهارات سید محمدمهدی میرباقری

تفکرکشته شدن نصف مردم جهان، ضدفرهنگ اسلامی و معارف قرآنی است

تفکرکشته شدن نصف مردم جهان، ضدفرهنگ اسلامی و معارف قرآنی است

عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم گفت:‌ این سخن که گفتند برای رسیدن به آرمان الهی اگر نصف عالم هم کشته شوند، می‌ارزد با منطق قرآن کریم و سیره پیامبر مخالف است و منشأ آن هم در یک تفکر ضدفرهنگ اسلامی و معارف قرآنی است.+ تحلیل خبر

عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم گفت:‌ این سخن که گفتند برای رسیدن به آرمان الهی اگر نصف عالم هم کشته شوند، می‌ارزد با منطق قرآن کریم و سیره پیامبر مخالف است و منشأ آن هم در یک تفکر ضدفرهنگ اسلامی و معارف قرآنی است.
آیت‌الله سید محمدعلی ایازی عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در ارزیابی سخنان حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید محمدمهدی میرباقری که گفتند «برای رسیدن به آرمان الهی اگر نصف عالم هم کشته شوند، اشکالی ندارد» و اینکه آیا این اندیشه و تفکر با فرهنگ قرآن کریم و سیره پیامبر موافقت دارد یا نه؟ گفت: به نظر ما این تفکر هرگز با اندیشه اسلامی سازگاری ندارد. یعنی قرآن کریم، جان انسان‌ها را بسیار با اهمیت می‌شمارد. معتقد است مرگ یک نفر در نظام هستی بدون استحقاق مانند مرگ همه جامعه است. حالا ما چه چیزی داشته باشیم که بخواهیم به راحتی آن را برای دیگران و کل بشریت تجویز کنیم. قرآن کریم بارها سخن از مذمت قتل کرده و جهاد اسلامی برای کشورگشایی و مهمیزکشیدن مردم نیست. بنابر تحقیق میدانی آقای پرفسور حمیدالله در کتاب «جنگ‌های پیامبر» پیامبر (ص) در ۲۷ سریه و ۹ غزوه فقط ۱۵۳ نفر کشته شدند. با توجه به آنکه آن جنگ‌ها، دفاعی و تحمیلی بوده و مدینه را تهدید می‌کردند، و به آنان حمله می‌کردند، تمام سعی پیامبر‌(ص) این بود که جنگ‌ها با حداقل تلفات همراه باشد.
وی افزود: قصه عاشورا اینطور نبود که امام حسین (ع) می‌خواست جنگ کند. اتفاقاً امام حسین (ع) به دنبال آن بود که جنگی درنگیرد. آن حضرت اعتراض داشت که می‌خواستند او را با ذلت تسلیم کنند یا کشته شود. اما امام حسین (ع) تمام تلاش خود را کرد که جنگی رخ ندهد. این طور نیست که بگوییم یک تفکر و فکری داریم که باید در عالم بدون حق انتخاب و اختیار افراد اجازه داریم در حق دیگران اعمال کنیم هرچند که مردم کشته شوند.
وی ادامه داد: در واقعه حره پس از شهادت امام حسین گروهی خدمت حضرت امام سجاد (ع) رسیدند گفتند آیا شما اجازه می‌دهید ما در مقابل لشگر یزید بایستیم، مقاومت کرده و بجنگیم؟ که امام سجاد‌(ع) فرمودند کاری که شما می‌کنید باعث قتل و کشتار مردم بی گناه می‌شود. لذا خیلی از کسانی که می‌خواهند بگویند ما برویم بجنگیم و نتیجه هرطور شد، این طوری نیست بلکه منطق دارد.
وی تصریح کرد:‌ منطق عقلائی که اگر این کار باعث خون ریزی مردم بیگناه شود و یا منجر به شکست بشود، جنگ عقلائی و منطقی نیست. در هر مبارزه‌ای باید شرایط و موقعیت آن سنجیده و سپس کار انجام شود. بنابراین این طور نیست که بگویم مردم کشته شوند زیرا ما می‌خواهیم به هر قیمتی به مقصدمان برسیم. این اصلاً معنا ندارد.
وی افزود: قرآن کریم هم پس از آنکه مسلمانان شرایط دفاع منطقی و معقول داشتند آیه نازل شد: «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَتَلُونَ بِأَنَّهُم ظُلِمُواْ» یعنی الان به شما اجازه داده می‌شود. در موارد دیگر باز می‌گوید به همان اندازه که آن‌ها ستم کردند شما حق دفاع دارید. بنابراین اینطور نیست که ما به قیمت از بین رفتن سرمایه‌های ملی، نابودی اقتصاد و توسعه کشور، فقیر و ضعیف کردن مردم و کشته شدن افراد بی گناه جایز باشد حتی از خودمان دفاع کنیم.
وی افزود: به همین دلیل همه ائمه معصومین که شرایط دشوار را می‌دانستند امام حسن مجتبی، امام حسین در دولت معاویه و امام باقر و امام صادق نمی‌خواستند به هرقیمت، و به هرشکلی کار را انجام دهند و افراد کشته شوند. یا افراد بدون حق انتخاب خودشان بروند و کشته شوند. بنابراین این سخن که گفتند «برای رسیدن به آرمان الهی اگر نصف عالم هم کشته شوند، می‌ارزد» با منطق قرآن کریم و سیره پیامبر مخالف است و منشأ آن هم در یک تفکر ضدفرهنگ اسلامی و معارف قرآنی است. وی تصریح کرد: چه کسی گفته چنین تفکری وجود دارد که انسان جان مردم را بذل و بخشش کرده و وضعیت کشور را به گروگان چنین نابسامانی دربیاورد. امروز شرایط فقر، فلاکت و عقب ماندگی ما نسبت به کشورهای منطقه به شکلی است که جامعه را ناراحت کرده است. چگونه کسانی که در رفاه زندگی می‌کنند به خودشان اجازه می‌دهند برای مردمی که برای اولویت‌های زندگی، غذا، دارو و مسکن با مشکل مواجه هستند این چنین راحت نسخه بپیچند. این نظریه، یک نوع بزرگ خواهی برای خود است که چون فکر می‌کند خود حق است، برای رسیدن به آن نقطه، حق دارد که اختیار، اراده و آرای دیگران را کنار بزند.
ایازی گفت: اینکه انسان برای رسیدن به هدف و آرمان خود، صبر، استقامت و پایمردی داشته باشد در این حرف مسئله‌ای نیست. اما این صبر و مقاومت در قالب یک منطق برنامه‌ریزی شده و محاسبه‌ای است که اساس آن بر اساس انتخاب افراد و آرای مردم است. یعنی مردم برای رسیدن به آن موضوع، آن را بخواهند. اما اینکه کسی از طرف اکثریت مردم صحبت کند و ادعا کند که برای رسیدن به آرمان الهی اگر نصف عالم هم کشته شوند، می‌ارزد از کیسه خلیفه جان مردم را بخشیدن است.
وی افزود: به طور مثال ما در سیره قرآن کریم یا پیامبر (ص) چنین تفکری نداریم که کسی بیاید و از طرف مردم تصمیم بگیرد. پیامبر‌(ص) تا زمانی که مردم با او بیعت نکردند رهبری آنان را قبول نکرد. امیرالمونین تا زمانی که مردم با او بیعت نکردند خلافت را قبول نکرد. بنابراین رضایت و آرای مردم خیلی مهم است. آیا مردمی که در این وضعیت اقتصادی و تحمل سختی‌ها زندگی می‌کنند آیا رضایت دادند که فردی از طرف آن‌ها بخواهد شریان‌های اقتصادی را نابود کند؟‌ در کدام رفراندوم یا رأی گیری مردم آمده‌اند که می‌خواهیم تحریم‌ها برای ما باشد عقب ماندگی باشد و همینطور در وضعیت جنگی باشیم؟‌ اگر مردم رأی داده باشند بله این موضوع حق است. اما در کجا چنین موضوعی ثابت شده و در چنین وضعیتی مورد قبول و پذیرش اکثریت قرار گرفته است؟ مردم از این وضعیت فقر، بیکاری و معیشت اقتصادی ناراحت هستند.
آیت‌الله ایازی در پاسخ به این سؤال که چه راهکاری برای مقابله و کنترل این افکار در فضای ملتهب امروز وجود دارد، گفت: در این زمینه آگاهی جامعه، و واکنش فرهیختگان می‌تواند بسیار مهم و حساس باشد.

تحلیل خبر

افکاری که موجب دین‌گریزی می‌شود!

دکتر محمدمهدی جعفری زاده

نه فقط معارف اسلامی بلکه تعالیم همه ادیان توحیدی و الهی مخالف سرسخت تفکری است که معتقد است برای رسیدن به هدف دینی، اگر نصف مردم جهان (4 میلیارد انسان) کشته شوند، می‌ارزد!
مطلقِ دین برای «حیات و زندگی برتر انسان‌ها» به پیامبران الهی ابلاغ شده و در این نوع حیات، مرگِ هیچ جمعیتی برای رسیدن به هدف، تشویق و ترغیب نشده است.
خداوند انسان را آفرید و به او حق حیات، حق انتخاب و آزادی اراده داد تا بتواند بین «خوب» و «بد» انتخاب کند و در پرتو این «انتخابِ آگاهانه و آزادانه» رشد و کمال یابد.
آن فردی که معتقد است برای رسیدن به هدف دینی، اگر
4 میلیارد انسان کشته شوند، می‌ارزد، طبق کدام سند معتبر قرآنی و وحیانی چنین ادعایی می‌کند؟
اگر قرار باشد هرکس هر اعتقاد غلط و افراطی دارد به نام دین القا کند، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و سخنان این افراد، بهانه دست مخالفان می‌دهد که دین اسلام را دینی خشن معرفی نمایند.
چرا در قرآن مجید «قتل یک نفر را مساوی کشتن همه انسان‌ها» می‌داند؟
مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَميعاً «هرکس انسانی را بدون اینکه مرتکب قتل و فساد روز زمین شود، بکشد مانند این است که همه انسان‌ها را کشته است» آیا زیباتر از این می‌شود از حرمت جان انسانها دفاع کرد؟ در کدام اصل منشور حقوق بشر، بهتر از این، از حق حیات و زندگی انسان‌ها دفاع شده است؟ چرا بعضی مدعیان دینداری، اصرار دارند که دین را وارونه به جهان معرفی کنند؟ و از دین، چهره‌ای خشن و ضدانسانی به تماشا بگذارند؟ امیدواریم این گونه افکار بی‌اساس، پالایش و تصحیح شود تا موجب وهن دین و دین‌گریزی مردم نشود.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « تحلیل خبر »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها