زیر پوستی ها به روی پوست شهر آمده اند! زمانی که زشتی و قبح اعتیاد و فحشا به وسیله معتادان شکسته می شود و آنها به صورت علنی جلوی چشم مردم، مواد مخدر مصرف می کنند و دست به فحشا می زنند، کجای آن زیر پوست شهر است؟! امروز نه فقط تهران بلکه کلانشهرها و بعضی از شهرستان‌های دیگر، مبتلا به این بلاهای زمینی شده‌اند. موقعی که روزانه 200 مینی‌بوس و ون در سطح تهران مشغول جمع‌آوری معتادان است، چه بخشی از زندگی اینان مخفی است؟ شاید 10 سال پیش می شد تعبیر «زیر پوست شهر چه می گذرد؟» به کار برد ولی امروز که ماحصل ده سال پیش است، همه چیز عریان شده، امروز همه چیز از زیر پوست شهر، بیرون آمده و هویدا شده است؛ اختلاس، رشوه، سرقت، اعتیاد، طلاق، ربا و...
مصیبت، زمانی داغ تر است که این پلشتی ها و پلیدی ها به «زنان» نیز کشیده شود، زنانی که به عنوان تن فروش مبتلا به انواع بیماری های واگیردار از جمله ایدز و هپاتیت و... هستند. این زنان که دیگر هیچ چیز برایشان ننگ و عیب نیست، علنا به فاسد کردن دیگران مشغولند. اگر هر روز، یک نفر را بدین طریق آلوده کنند، حساب کنید که چه آماری طی یک سال از افراد آلوده را تولید خواهند کرد؟! اینان با تولد فرزندان نامشروع و آلوده به ایدز و فروش آنها به منفعت طلبان، کودکان معصوم را به سلاخی می‌کشانند و از اعضای بدن آنها سوء استفاده می کنند. اگر هم نهادهایی همانند بهزیستی به موقع به داد آنها برسند و در مراکز شبانه روزی آنها را نگهداری کنند با توجه به اینکه از زنان و مردان آلوده متولد شده اند، چه هزینه های سنگینی بر بهزیستی و دولت و نهادهای مردم نهاد تحمیل می کنند و در پایان هم معلوم نیست که از لحاظ جسمی و روحی در آینده چه سرنوشتی داشته باشند.
اوضاع جامعه، وخیم تر از آن است که ما تصور می کنیم! همه دلسوزان و ثروتمندان و متخصصان باید به میدان بیایند و کاری کنند وگرنه تا چند سال آینده، معلوم نیست که سرنوشت جامعه ما چگونه رقم بخورد و در هر کوچه و خیابانی با چه بحران های اخلاقی، عاطفی و انسانی مواجه شویم.
تا که دست می رسد شو کارگر
چو فُتی از کار، خواهی زد بسر
هرکس هر چه دستش می رسد، تلاش کند تا قبل از اینکه همه زانوی غم به بغل بگیریم و بر سر زنیم.