پنج شنبه 14 تیر 1403 7/4/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

دوشنبه 4 شهریور 1398 ، 01 : 12

کد خبر : 19027

از 0 نفر 0

وزارت کار: دکترا و فوق‌لیسانس شانس کمتری برای یافتن شغل نسبت به دیپلمه‌ها دارند

وزارت کار:  دکترا و فوق‌لیسانس شانس کمتری برای یافتن شغل  نسبت به دیپلمه‌ها دارند

دبیر کل توسعه اشتغال وزارت کار بابیان اینکه احتمال یافتن شغل در مقاطع دکترا و فوق‌لیسانس در ایران کم است...

دبیر کل توسعه اشتغال وزارت کار بابیان اینکه احتمال یافتن شغل در مقاطع دکترا و فوق‌لیسانس در ایران کم است گفت: هرچقدر از مقطع دکترا به سمت پایین حرکت می‌کنیم احتمال یافتن شغل بیشتر می‌شود.
علاءالدین ازوجی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم، در پاسخ به اینکه چرا میزان اشتغال ایجاد شده در جامعه قابل‌لمس نیست گفت: آماری که در طول سال 97 رخ‌داده است با بهار 98 نسبت به دوره‌های قبل‌تر از آن، یک تفاوت از باب ایجاد اشتغال و ورودی به بازار کار دارد.
وی ادامه داد: در سال 97 حدود 560 هزار نفر به بازار کار وارد شدند و در مقابل حدود 464 هزار نفر به جمعیت شاغل کشور افزوده شدند. در طول چند سال گذشته (فاصله 92 تا 97) به‌طور متوسط ورودی به بازار کار حدود 650 هزار نفر بوده است. هرچقدر میزان ورودی به بازار کار بیشتر باشد، خبر خوبی برای کشور است. وقتی‌که افراد می‌خواهند کار کنند بخشی از هزینه خانواده را به دوش می‌کشند، در این راستا فقر کاهش می‌یابد. نرخ مشارکت اقتصادی ایران افزایش‌یافته است. اگر در سال گذشته این نرخ حدود 37 درصد بود در حال حاضر به 40 درصد رسیده است. اشتغالی که در 5 سال گذشته ایجاد شده است، به‌طور متوسط سالیانه نزدیک به 500 هزار نفر بوده است. از یک سوی سالیانه حدود 650 هزار نفر به بازار کار وارد شدند و از سوی دیگر به‌صورت متوسط هرسال 500 هزار نفر شغل ایجاد شده است.
ازوجی اظهار داشت: اقتصاد ایران در شرایطی که میزان رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری کم بود، موفق به ایجاد اشتغال شد؛ اما اینکه اشتغال از کیفیت لازم برخوردار است یا خیر مسئله دیگری است. ما انتظار داشتیم نرخ بیکاری تا حد زیادی کاهش یابد اما اتفاق نیافتد. دلیل آن این است که میزان شغلی که بر اساس برنامه ششم پیش‌بینی کرده بودیم محقق نشد.
مدیرکل توسعه اشتغال وزارت کار اظهار داشت: یکی از دلایلی که مردم اشتغال‌زایی را احساس نمی‌کنند، تعداد اشتغال ایجاد شده با تعداد بیکاران همخوانی ندارد. حدود 3 میلیون و 200 هزار نفر بیکارداریم و سالیانه حدود 600 تا 700 هزار نفر ورودی به بازار کارداریم اما سالیانه برای 500 هزار نفر شغل ایجاد می‌شود. اگر نرخ بیکاری تا حدود 7 درصد می‌رسید بدون شک کاهش نرخ بیکاری احساس می‌شد. حجم تعداد بیکاران بالا است اما میزان تعداد اشتغال به‌اندازه‌ای نیست که اشتغال‌زایی احساس شود.
وی بابیان اینکه بخش غیررسمی، خدمات و بخش سنتی تحت تأثیر قرار می‌گیرد گفت: بخشی از این اشتغال‌زایی‌ها بدون بیمه بوده است، برخی از شغل‌های ایجاد شده نیز با تخصص و مهارت فرد متفاوت هستند. همین مسائل باعث ناپایداری شغل می‌شود. برای اینکه مشاغل ناپایدار نباشد، باید سیاست‌هایی لحاظ شود که میزان اشتغال ناپایدار به میزان اندک باشد و به سمت مشاغل رسمی و پایدار پیش رویم.
مدیرکل توسعه اشتغال وزارت کار در پاسخ به اینکه چرا فارغ‌التحصیلان دانشگاهی جذب بازار کار نمی‌شوند گفت: بین مدرسه، دانشگاه و بازار کار ارتباط مناسبی وجود ندارد. در دنیا از بعد تجربی و کاربردی مهارت از طریق سازمان‌های فنی و حرفه‌ای خصوصی و دولتی اتفاق می‌افتد نه نظام آموزش عالی. در دنیا برای کسب مهارت در دوره متوسطه بها می‌دهند. ما ورود به بازار کار در ایران را در سطح لیسانس به بالا مشاهده می‌کنیم. این اشتباه استراتژیک ما است. نظام آموزش عالی در ایران باید سه کار توسعه دانش، ایجاد اشتغال و مهارت را انجام دهد، درصورتی‌که این اقدامات وظیفه آموزش عالی نیست.
ازوجی بابیان اینکه احتمال یافتن شغل در مقاطع دکترا و فوق‌لیسانس در ایران کم است گفت: هرچقدر از مقطع دکترا به سمت پایین حرکت می‌کنیم احتمال یافتن شغل بیشتر می‌شود. در اقتصاد ایران یک فرهنگ غلطی وجود دارد و آن این است که فرد باید به دانشگاه برود و در بسیاری از موارد فرد تحصیل‌کرده بیکار می‌ماند.
وی با اشاره به اینکه حدود 1 میلیون و 700 هزار فارغ‌التحصیل بیکار داریم اظهار داشت: جمعیت غیرفعال در کشور حدود 4 میلیون است که می‌توانند متقاضی کار هم شوند.
مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی طی چهار سال گذشته 670 هزار شغل در کشور ایجاد شده است، ابراز داشت: ازنظر وضعیت اشتغال به نسبت سال‌های 88 تا 92 روند روبه رشدی را در این زمینه شاهد هستیم اما تا رسیدن به شرایط مطلوب باید تلاش‌های بیشتری صورت گیرد.
مشاور وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بابیان اینکه در سال گذشته زیرساخت لازم برای اشتغال بیش از 800 هزار نفر در کشور فراهم شد، ابراز داشت: یکی از عمده‌ترین مشکلات موجود بر سر راه اشتغال متوازن نبودن دو کفه تعداد دانش‌آموختگان و بازار است بنابراین باید برای ایجاد این تعادل برنامه‌ریزی‌های جامع‌تری انجام شود.
او بابیان اینکه بیشتر بنگاه‌های اقتصادی به دنبال جذب نیروهای دیپلم و زیر دیپلم هستند و این فضا را برای اشتغال فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تنگ می‌کند، ادامه داد: اکنون دولت با اجرای طرح کارورزی به دنبال اشتغال قشر تحصیل‌کرده است.

تحلیل خبر

گفته‌های مقام مسئول وزارت کار از جهات مختلفی قابل‌تحلیل و نقد و همین‌طور قابل‌تأمل است.
در لید خبر می‌خوانیم که هر چقدر از مقطع دکترا به سمت پایین حرکت کنیم، احتمال یافتن شغل بیشتر می‌شود. به گفته ایشان، هدف از تحصیلات عالیه یافتن شغل نیست و چون مهارت در دانشگاه‌ها آموزش داده نمی‌شود، بنابراین همین فقدان مهارت باعث شده تا در حال حاضر 7/1 میلیون فارغ‌التحصیل بیکار در کشور داشته باشیم. سؤالی که اینجا مطرح می‌شود این است که چه کسی یا چه کسانی باعث شده‌اند این تفکر به وجود بیاید که دست یافتن به تحصیلات عالیه متضمن شغل مناسب برای فارغ‌التحصیلان است؟ وقتی به سطح جامعه می‌نگریم همه تبلیغات نقطه مقابل این واقعیت هستند؛ هم در مدارس، هم در تبلیغات صداوسیما و سایر رسانه‌ها و هم از سوی دانشگاه‌ها چنان تبلیغات انجام می‌شود که هنوز هم اکثر والدین و دانش‌آموزان به این نتیجه می‌رسند برای داشتن شغل و آینده بهتر باید سراغ تحصیلات عالیه بروند. وقتی سیاست دولت‌های گذشته را نگاه می‌کنیم، به‌وضوح مشخص است که تلاش بر این بوده که جمعیت جوان کشور به سمت تحصیلات عالیه حرکت کنند. آیا وقتی دولتمردان این واقعیت را می‌دانند یا همین الان واقعیت را می‌بینند، نمی‌توانند مردم و جمعیت جوان را به سمت مهارت‌آموزی سوق دهند؟ چرا باز هم ظرفیت دانشگاه‌ها افزایش می‌یابد؟ چرا برای رونق مهارت‌آموزی به‌اندازه کافی هزینه و تبلیغ نمی‌شود؟ اصلاً در حال حاضر چند درصد از مردم می‌دانند که دوره‌های مهارت‌آموزی رایگان بلندمدت در مراکز فنی و حرفه‌ای در سطح کشور ارائه می‌شود؟
نکته دیگری که در این خبر جلب‌توجه می‌کند این است چرا بنگاه‌های اقتصادی به دنبال جذب نیروهای دیپلم و زیر دیپلم هستند؟ شاید بتوان از توقعات کمتر این قشر، انگیزه و قدرت جوانی بیشتر و عدم احساس نیاز به دانش قشر تحصیل‌کرده به‌عنوان مهمترین دلایل این تمایل نام برد؛ اما مرور وضعیت کشورهای دیگر وجه دیگری را نیز آشکار می‌کند. در کشورهای پیشرفته، شرکت‌ها و صنایع بزرگ، دانشکده‌های ویژه‌ای برای تربیت و مهارت‌آموزی نیروی انسانی خود متناسب با نیازهایشان ایجاد می‌کنند و یا با برقراری ارتباط با دانشگاه‌ها، از ظرفیت آنها برای این منظور بهره می‌برند. در این حالت تمام تمرکز دانشگاه و اساتید در طول تحصیل بر توانمندسازی و آماده‌سازی دانشجو برای کار بعد از فارغ‌التحصیلی است، یعنی از اول مشخص است که دانشجو پس از تحصیل در چه بخشی قرار است مشغول به کار شود، بنابراین سمت‌وسوی آموزش‌ها کامل به همین مسئله معطوف است؛ اما در کشور ما عمدتاً هدف بسیاری از دانشگاه‌ها به‌ویژه دانشگاه‌هایی که از دانشجو شهریه اخذ می‌کنند، حتی بالاتر از انتقال دانش به دانشجویان، کسب درآمد و پول‌سازی است. بر همین اساس است که مثلاً درحالی‌که در کشورهای دیگر تعریف رشته و پذیرش دانشجو بر اساس نیاز صنعت یا نیاز کشور انجام می‌شود، اما در کشور ما تعریف رشته بر اساس نرخ متقاضیان است، بنابراین دانشگاه‌ها تلاش می‌کنند مجوز رشته‌های بیشتری را اخذ کنند و در این میان سراغ رشته‌هایی می‌روند که پول‌سازتر باشند! این مسئله که امروزه در کشور ما دانشگاه‌ها پشت سر متقاضیان حرکت می‌کنند را به عینه می‌توان در بخش تحصیلات تکمیلی دید. جایی که به‌وضوح به خاطر افزایش تعداد متقاضیان تحصیلات تکمیلی و پولسازتر بودن این بخش، دانشگاه‌ها به سمت توسعه رشته‌های تحصیلات تکمیلی و جایگزینی آنها با رشته‌های مقطع کاردانی و کارشناسی رفته‌اند. همین مسئله نیز باعث شده تا کیفیت آموزش به‌شدت نزول کند و ارزش علم تقریباً از بین برود!
نکته بعدی در این خبر، آن است که بنا بر اعلام وزارت کار، سالانه 500 هزار شغل در کشور ایجاد می‌شود؛ اگر بتوان از تناقض آمار ارائه شده در متن همین خبر هم چشم‌پوشی کرد! ولی نباید فراموش کرد که بر اساس تعریف رسمی مرکز آمار و وزارت کار، هر شخصی که یک ساعت در طول هفته کار کند، شاغل محسوب می‌شود! اگرچه متولیان قبلاً اعلام کرده‌اند این تعریف با تعریف جهانی منطبق است، اما آیا با وضعیت فعلی اقتصادی ایران، می‌توان با خیال آسوده چنین افرادی را شاغل دانست؟ اگر پاسخ مثبت است پس چگونه می‌توان با این واقعیت که اکثر خانواده‌ها به دنبال شغل دوم و سوم برای تأمین معاش روزانه هستند کنار آمد؟ در کنار همه این‌ها مباحثی مانند اشتغال کاذب، کیفیت اشتغال، اشتغال بدون بیمه و پشتوانه و... نیز وجود دارد که در شرایط عادی، همه این موارد به‌عنوان چالش‌های اشتغال باید به‌طورجدی موردتوجه قرار گیرد.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « یادداشت / تحلیل خبر »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها