پنج شنبه 14 تیر 1403 7/4/2024

به وب سایت رسمی روزنامه طلوع خوش آمدید

جمعه 9 اردیبهشت 1401 ، 31 : 17

کد خبر : 24977

از 0 نفر 0

مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور: ۳۰ درصد مردم ایران اختلال روانی را تجربه کرده‌اند

مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور: ۳۰ درصد مردم ایران اختلال روانی را تجربه کرده‌اند

مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور ضمن تأکید بر لزوم تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات مشاوره و روانشناسی، گفت: به نظر می‌رسد سیاست‌گذاران در برنامه‌ریزی سیاست‌های کلی تأمین اجتماعی باید نگاه جامعی به این موضوع داشته باشند.+ تحلیل خبر

مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور ضمن تأکید بر لزوم تحت پوشش بیمه قرار گرفتن خدمات مشاوره و روانشناسی، گفت: به نظر می‌رسد سیاست‌گذاران در برنامه‌ریزی سیاست‌های کلی تأمین اجتماعی باید نگاه جامعی به این موضوع داشته باشند.
بهزاد وحیدنیا در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه براساس اعلام وزارت بهداشت در سال گذشته، حدود ۳۰ درصد افراد جامعه به نوعی اختلال روانی را تجربه کرده‌اند و این موضوع در افرادی که مبتلا به کرونا بوده یا تجربه کرونا را داشته‌اند معادل ۴۰ درصد بوده است، گفت: در دنیا برای دوران کرونا و پسا کرونا و مشکلات و اختلالات روانی و به خصوص بحث استرس و اضطراب مطالعات جدی انجام شده است. سازمان بهزیستی نیز از ابتدای پاندمی کرونا سامانه خودارزیابی روانشناختی را فعال کرده و حسب مطالعاتی که در سال گذشته صورت پذیرفت، ۳۰ درصد افراد استرس، اضطراب و افسردگی متوسط و شدید را تجربه می‌کنند.
وحیدنیا خاطرنشان کرد: آنچه امروز به عنوان یکی از مباحث روز دنیای روانشناسی وجود دارد و دولت‌ها باید به آن توجه کنند عوارض روانشناختی ناشی از پاندمی کرون است که اهمیت موضوع را به لحاظ مشکلاتی که مردم در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، جسمانی و روانشناختی تجربه می‌کنند، بیشتر می‌کند و لازم است برنامه‌ریزی‌هایی در این خصوص وجود داشته باشد.
وی با بیان اینکه توسعه دسترسی عموم به خدمات پیشگیرانه در حوزه سلامت روانی و اجتماعی یکی از اصولی است که در حکمرانی مطلوب باید مورد توجه قرار گیرد، اظهار کرد: برای اینکه دولت‌ها بتوانند جهت حفظ نیروهای مولد، توسعه توانمندی‌های افراد و کارآمدی آنها در نظام اجتماعی سرمایه‌گذاری کنند باید به دنبال تحقق خدمات رفاه عمومی و یکپارچه باشند.
مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور یادآور شد: در حال حاضر براساس بند ج ماده ۱۰۲ قانون ششم توسعه، دولت مکلف بوده آموزش و مشاوره مستمر برای گروه‌هایی از جمله جوانان، نوجوانان قبل، حین و دست کم ۵ سال بعد از ازدواج را زیرپوشش بیمه پایه و تکمیلی دولت قرار دهد. هرچند که این قانون مشخصاً تکلیف نکرده که چه دستگاهی متولی پیگیری تحقق این بند از قانون است اما بر این اساس، سازمان بهزیستی جلساتی را برگزار و بحث‌های استاندارد بیمه را برای این گروه‌ها طراحی و آن را به تصویب شورای عالی بیمه سلامت رسانده و پیگیری‌هایی نیز جهت پیاده‌سازی امر داشته است.
وی در ادامه به بیمه‌های پیشگیرانه اشاره کرد و یادآور شد: بیمه‌های پیشگیرانه یکی از موضوعاتی است که در اقتصاد سلامت باید به آن پرداخته شود و طبیعتاً اقتصاد سلامت روان نیز بخشی از این موضوع است.
به گفته وحیدنیا، بار ناتوانی ناشی از بیماری‌ها یکی از موضوعات اساسی است که دولت‌ها در طرح‌ریزی برنامه به آن می‌پردازند.
وی با تأکید بر اینکه برای داشتن جامعه سالم‌تر، ایمن‌تر و پویاتر باید به دنبال مدیریت بار ناتوانی ناشی از اختلالات روانی در کشور باشیم، گفت: این موضوع زمانی اهمیت پیدا می‌کند که جمعیت سالمندی رو به توسعه باشد که در کشور ایران هرم جمعیتی به سمت سالمندی در حال حرکت است. در این بخش اهمیت پوشش‌های بیمه‌ای برای خدمات پیشگیرانه و مشاوره و راهنمایی اهمیت مضاعفی را به خود می‌گیرد که انتظار می‌رود با پیگیری‌ها و حساب‌سازی در رسانه‌ها و توجهات دولت حاضر بتوان آن را به نتیجه رساند.

تحلیل خبر

اختلالات روانی دارای انواع و اقسامی است که هر کدام از ابتدای پیدایش تا مرتبه پیشرفته و خطرناک آن، مراحلی را پله به پله می‌گذراند. هرچند در بعضی افراد این پله‌ها با سرعتی بیشتر و تجمیعی و پرشی طی می‌شود.
اما زمینه‌های پیدایش آنها گاهی قائم به ویژگی‌های فردی و رفتاری و ژنتیکی و گاهی متکی به ویژگی‌های اجتماعی و گروهی است. بعضی مواقع نیز، این دو با هم پیوند خورده و هم‌افزایی می‌دهند.
صرف نظر از دیدگاه‌های صاحب‌نظران که برخی بر صفات فردی و بعضی بر شرایط و ویژگی‌های اجتماعی تأکید دارند ولی در کل چون شرایط اجتماعی کشورها متفاوت است و فشارهای روانی ناشی از اوضاع اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اخلاقی، اعتقادی و ... در همه کشورها یکسان نیست لذا اگر صاحب‌نظران و متخصصان روانشناسی را از کشور خودشان جدا کنیم و در کشورهای دیگر محکوم به زندگی کنیم، احتمال اینکه دیدگاه‌های آنها، تغییر کند بسیار زیاد است.
زندگی کردن در یک جامعه پرتنش بدون شک بر روحیه و روان همه افراد، حتی افراد آرام و نرمال، هم آثار منفی می‌گذارد و نتایج و آثاری تولید می‌کند که در جوامع کم تنش، چنین پیامدهایی مشاهده نمی‌شود.
زمانی که صحبت از اختلال روانی می‌کنیم بعضی تصور می‌کنند حتماً فرد مبتلا باید حرکات عجیب و غریبی را از خود بروز دهد درحالی که چنین نیست و باید رفتارهای خودمان و دنیای درونمان را با 30 – 40 نوع اختلال روانی مشهور مقایسه کنیم تا ببینیم که خودمان چقدر به آنها مبتلا هستیم.
تیک‌ها، وسواس‌ها، دلهره‌ها، اضطراب‌ها، فراموشی‌ها، نگرانی‌ها، عصبی شدن‌ها، عکس‌العمل‌ها، افسردگی‌ها و ... که از بسیاری از آنها ساده می‌گذریم، اگر در وجود ما پیشروی کند می‌تواند تبدیل به مراتب خطرناک آنها شود. اینکه چند درصد این‌ها منشأ اجتماعی دارد قابل مطالعه است.
آنچه واضح است اگر «یک نوع اختلال» طیف گسترده‌ای از مردم جامعه را فرا گرفت، دیگر نمی‌تواند صرفاً جنبه فردی داشته باشد بلکه جنبه اجتماعی دارد و باید در ریشه‌های اجتماعی آن غور کرده و راه حل آن هم باید در تغییر شرایط جامعه جستجو کرد. اگر مجموع اختلالات هم به یک سوم جمعیت یک کشوری سرایت کرد چون ریشه اجتماعی دارد باید با کمک گرفتن از روانشناسان اجتماعی، جامعه شناسان و علمای علوم انسانی به مداوای آن پرداخت که البته در این راستا باید دولت و ملت همراهی کنند تا به بهبودی جمعی و سلامت جامعه منجر شود وگرنه این 30 درصد اختلال، به درصدهای بالاتر و خطرناک‌تری خواهد رسید.


ارسال دیدگاه Post comments


آخرین عناوین « یادداشت / تحلیل خبر »

صفحه اینستاگرام روزنامه طلوع کانال واتس اپ روزنامه طلوع

پربازدیدترین ها