به گزارش ایسنا، اسحاق جهانگیری در پایان سفر یک روزه خود به استان قزوین در کنار منتخبین این استان در دانشگاه آزاد واحد قزوین اظهار کرد: عزم ما برای مبارزه با فساد جدی است هرچند عدهای هر دروغی را جعل کردند تا شاید من را در راه مقابله با فساد وادار به عقبنشینی کنند اما این پرچمی که من برداشتهام اعتقادی است، چرا که میدانستم فساد در کشور سیستمی شده است.
وی با اشاره به پرونده فساد نفتی یادآور شد: هنوز ابعاد قضیه بابک زنجانی باز نشده اما حتی یک نفر از آنهایی که روی حقوقهای میلیونی معرکه گرفتند نیامدند این قضیه را باز کنند. در حالی که میتوان از این داستان دهها فیلم ساخت و کتاب نوشت.
جهانگیری اضافه کرد: یک جوان با زد و بند دو میلیارد و 700 میلیون دلار که بخشی از آن نفت و بخشی از آن پول است را به دست آورده، مدعی شده که چون تحریم هستیم دلار را به من بدهید تا بین پیمانکارها توزیع کنم و بعد از آن مدعی شده که بانکم تحریم شده و نمیتوانم توزیع کنم. در حالی که اصلا چنین مسالهای نبوده است.
وی ادامه داد: آن بانک که کاغذی بوده و باید مشخص شود چه کسانی نوشتهاند و امضا کردهاند که این حجم از پول در اختیار این بانک قرار گیرد. سادهترین مساله این است که این شخص اعدام شود. البته قبول داریم که باید مجازات شود ولی از آن مهمتر این است که این پول به کشور بازگردد و مساله مهم دیگر اینکه مشخص شود چطور چنین اتفاقی شکل گرفته است. آیا آن زنجیره پاره شده یا حلقههای این زنجیره هنوز هستند و همچنان ژست انقلابی می گیرند.
معاون اول رییس جمهور با اشاره به یک فساد اقتصادی دیگر خاطرنشان کرد: به خاطر آزرده نشدن خاطر مردم خیلی از مسائل را نمیگوییم. زمانی گروهی تصمیم گرفتند که در دوران تحریم از یکی از کشورهای خارجی پول بیاورند. در بانک مرکزی آنجا 130 میلیون دلار تحویل آنها دادند و همانطور در هواپیما نشستند و وقتی به ایران بازگشتند 100 میلیون دلار به بانک مرکزی تحویل دادند. وقتی هم پرسیده میشود که 30 میلیون دلار چه شد میگویند نمیدانیم گم شده است. تا این لحظه هم گم شده است.
تحلیل خبر فوق
درگذشته اگر بچه ای که به دستور پدر یا مادرش جهت خرید به بیرون منزل رفته بود، برمی گشت و می گفت: یک تومان از پولش گم شده است، به مدت نیم ساعت مورد بازخواست اعضای خانواده قرار می گرفت، سپس برای پیدا کردن آن یک تومان، اعضای خانواده، مسیر از خانه تا مغازه را چند برابر وارسی می کردند تا شاید آن را بیابند. توجه داشته باشیم که مقصر این ماجرا، یک «بچه» بود و مبلغ هم فقط «یک تومان»!
حال چگونه است که 30 میلیون دلار (هر دلار آن زمان تا 3000 تومان هم رسید) گم می شود!! و آب از آب تکان نمی خورد؟! آیا زمانه این قدر دست و دل باز شده است؟ در ریشه یابی و تحلیل این «گم شدن ها» باید چند مسأله روشن شود: اول اینکه: چگونه این مبلغ سنگین گم شده است؟ یعنی نحوه و کیفیت از دست رفتن آن برای مردم و مسئولان توضیح داده شود. دوم اینکه: چرا «گم شده» است؟ آیا به سبب تصور، بی دقتی، تنبلی، بی مسئولیتی، بی حالی و امثال آن بوده یا نقشه ای در کار بوده و به عمد، آن را به نام گمشدن، ربوده اند و در اصل دزدیده شده است نه گم شده! سوم اینکه: حاملان 130 میلیون دلار اعلام کردند که 30 میلیون دلار آن گم شده، مسئولان وقت، چه اقدام جدی و کارساز برای زنده کردن این مبلغ کردند؟ چرا در دولت قبل خبری از آن نشد و چرا در 3 سال عمر این دولت نتوانسته، این پولها را از حلقوم آنها بیرون بکشد؟ مگر اینها چه کسانی هستند و چقدر قدرت دارند که دولت و قوه قضاییه حریف آنها نمی شوند؟ چطور است که از یک طرف 30 میلیون دلار، از طرف دیگر یک دکل نفتی و از سوی دیگر سه فروند نفتکش گم می شود و افراد دیگر میلیاردها اختلاس می کنند و با همه تلاشهای دولت و قوه قضاییه باز هیچ نتیجه ای مشاهده نمی شود؟ مشکل کجاست؟!