بعد از گذشت 38 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، امروز باید ملت ما در داخل و خارج مملکت عالیترین مصادیق دموکراسی و آزاداندیشی اسلامی باشند. در آموزههای دینی ما، همه جا از شنیدن همه قول ها و انتخاب بهترین آنها، سخن به بیان می آید، در این دین گفته می شود «لااکره فی الدین»، در پذیرش دین، زور و اجباری وجود ندارد، خداوند به پیامبرش فرموده در مصاف با کافران به آنها بگو: «لکم دینکم ولی الدین»، دین شما برای خودتان و دین من برای خودم.
همه جا سخن از آزادی بیان و آزادی عقیده و اندیشه است. طبق دستورات این دین همه حق دارند، حرف بزنند و ابراز نظر کنند. در جامعه مدنی پیامبر اکرم(ص) هیچ گاه مشاهده نشد که علیه کسی که اظهار نظر میکند شعار بدهند، سنگ بپرانند، تسبیح و مهر پرتاب کنند و حرکت های غیراخلاقی و غیرانسانی از خود بروز دهند. چگونه است که پس از گذشت 1400 سال، ما روز به روز عقبتر می رویم و به روشهای غیرعقلانی روی میآوریم؟! چرا بعضی افراد و گروه ها، حق حرف زدن و سخنرانی را فقط به خودشان میدهند و مخالف و رقیب خود را، آن هم معاون رئیس جمهور که جایگاه رسمی دارد و باید به خاطر شخصیت حقوقیاش مورد احترام قرار گیرد را مورد بیمهری قرار داده و هنگام سخنرانی وی، شعارهای منفی علیه وی میدهند. آیا نماز جمعه جای اینگونه برخوردهاست؟ کسانی که این حرکت های سبک را سازماندهی می کنند، آیا از نتایج سوء آن و صدمات و ضرباتی که بر اسلام و انقلاب وارد می شود، آگاه هستند؟
اگر می دانند که چه کار بنیادبراندازی می کنند که باید محاکمه و مجازات شوند و چنانچه نمی دانند باید افراد آگاه جامعه و دلسوزان کشور، آنها را آگاه و بیدار کنند تا این حرکت های زشت را تکرار نکنند. امر به معروف و نهی از منکر همین جاها ضرورت می یابد.
نماز جمعه، قداست دارد و نباید با اغراض سیاسی و فرامین محفلی گروهی انگشت شمار، از چشم و دل مردم بیفتد. حرف زدن و نظر دادن حق همه مردم است و اسلام، آزادی بیان و فکر و اندیشه را به بهترین شیوه، تبلیغ و تضمین کرده است؛ لذا نباید به دست دوستان ناآگاه و مغرضان زیرک، حرمت آن شکسته شود. امید که در آینده، هیچگاه شاهد چنین حرکتهای سخیف و ناپسندی نباشیم و کشور ما تجلی همه نظرات و دیدگاهها و الگوی تحمل و آزاداندیشی شود.