انصاف مسئولان در فهم مشکلات مردم و به زبان آوردن آن، حداقل تسکینی برای آلام و مرارت های آنان است. از اینکه وزیر اقتصاد اذعان میکند که از وضعیت معاش مردم راضی نیستند، خود زمینه خوبی برای فعالیت بیشتر وی و مجموعه دولت برای ایجاد تغییر در این وضعیت نابسامان است. از این بابت سخنان وی، ستودنی است.
زمانی مردم بیشتر زجر می کشند که برخی از مسئولان بگویند مردم ما در بهشت زندگی میکنند! (همچنان که مسئولان سابق چنین ادعایی داشتند) تورم روز به روز توان مردم را میگرفت و شرایط زندگی سخت، آنها را مچاله کرده بود و آن مسئولان میگفتند شما در بهشت به سر میبرید! تحریم ها یکی پس از دیگری اعمال میشد و پول ملی هر روز نسبت به روز قبل کم ارزش تر می گردید و مردم نظاره گر آب شدن سرمایهها و پساندازهای خود بودند. آنچه باعث شد اقتصاد کشور به طور مستمر رو به سقوط رود، همین بود که مسئولان آن زمان باور نمی کردند که مردم در چه مشکلاتی به سر می برند و یا شاید باور می کردند ولی تمایل داشتند که آن را وارونه نشان دهند.
به هر حال اولین قدم در اصلاح امور، قبول کردن واقعیت هاست. اگر مسئولان قبول کردند که مشکلاتی در کشور وجود دارد آنگاه در پی حل آن برخواهند آمد ولی چنانچه کشور را بدون مشکل پنداشتند، ماموریت خود را تمام شده تلقی می کنند.
اینک وزیر محترم اقتصاد باید راهکار برون رفت از این وضعیت را هم ارایه دهد، این قدم دوم است. این قدم باید کاملا علمی و کارشناسانه و با توجه به واقعیات زندگی مردم برداشته شود و مدت زمان لازم جهت اجرای آن پیشبینی و اعلام گردد.
اما گام سوم، عملیاتی کردن آن راهکارهای علمی است که باید با جدیت تمام انجام گیرد.
معمولا بعضی مواقع بین تئوری (برنامه) و عمل، زاویه هایی رخ میدهد و عیب و ایراد برنامه، در هنگام عمل روشن می شود. اگر این سه گام (قبول و اعلام مشکلات مردم، ارایه راهکار علمی جهت اصلاح امور، عملیاتی کردن آن) با هماهنگی همه اجزای حاکمیت صورت پذیرد، امید است که شاهد تحولات مثبت و خوشحال کننده در عرصه زندگی مردم باشیم.