اولین سوالی که به ذهن میرسد این است که چرا زمین خواری، کوه خواری، دریاخواری، جنگلخواری و... در جامعه ما رو به افزایش است؟ چه کسانی هستند که این طور به خود جرات می دهند که به اموال عمومی(انفال) دست درازی کنند؟ چه پشتوانه ای دارند؟ آیا از ریز تا درشت آنها شناسایی، مجازات و تنبیه شده و اموال عمومی را از آنها بازپس ستاندهاند؟ این زمین، کوه، دریا و جنگل خواریها، زمینه مساعد می طلبد و همانند تخم مرغ دزدی نیست که یواشکی و بدون سر و صدا و به دور از چشم مردم و ماموران انجام گیرد بلکه «آنجا که عیان است چه حاجت به بیان است» مهم این است که جلوی وقوع آنها گرفته شود. اینها سند و مدرک و سوابق اداری نیاز دارد. مگر هرکس هر جا رسید می تواند ادعا کند که فلان قطعه زمین، کوه، جنگل و... مال من است و به دخل و تصرف در آن مبادرت ورزد؟ گرچه تاکنون چندین مورد سندسازی جعلی توسط مسئولان از طریق سینمای جمهوری اسلامی بیان شده ولی راههای رسیدن به این اموال نامشروع، زیاد نیست و قابل احصا و نظارت و ردیابی است. باید ارادهای باشد تا آنها را پیگیری و دست متجاوزان به انفال و اموال عمومی را قطع کند. جالب است که تاکنون چندین بار رهبری و سایر مسئولان رده بالای کشور، قوه قضاییه و مجلس به آن اعتراض کرده اند و خواهان برخورد با عوامل و رنجیره های مرتبط با آنها شده اند ولی باز پس از چند روز تبلیغ علیه این اعمال ناشایست، دوباره تکرار شده و کار به جایی که قطع کننده ریشه آنها باشد، نرسیده است.
کارهای خلاف باید آنچنان در جامعه زشت و کریه جلوه کند و به شدت مورد مجازات قرار گیرد، که هیچکس جرات انجام آن را نداشته باشد. چرا این کارهای خلاف باید انجام گیرد که بعد نوبت به پیگیری و برخورد با آنها شود؟ اصولا باید جوّ جامعه به گونهای باشد که همه زمینه های خلاف را از بین ببرد تا افراد حتی به آن فکر نکنند. اگر این گونه شود دیگر هزینه های سنگین و وقت زیاد لازم نیست تا صرف رسیدگی به آنها شود و مردم را در حالت بیاعتمادی و نگرانی قرار دهد.