قبل از به وجود آمدن نظام های بوروکراسی اداری و شکل یافتن دادگاه های امروزی، همه قضاوتها به صورت حکمیت ریش سفیدان و بزرگان اقوام و طوایف صورت میگرفت و اختلافاتی که بین زوجین، کشاورزان برای حقابه، دامداران برای استفاده از مراتع، همسایگان، کارگران و صاحبان کار، گره در معاملات و... رخ می داد، به صورت غیر رسمی با حکمیت قرار دادن یک یا چند نفر معتمد، به راحتی حل و فصل می شد و طرفین دعوا، با سلام و صلوات به صلح و سازش میرسیدند. در این جلسات غیررسمی نه کسی محکوم و تنبیه می شد و نه دعواها استمرار مییافت. هرچه بود در همان نشست دوستانه به خیر و خوشی پایان می یافت. امروز شوراهای حل اختلاف، در اصل می خواهند همان روش رفع اختلاف بین مردم را دنبال کنند و بدون صدور رای، به حل و فصل اختلافات بپردازند، اینکه آیا شرایط زمان ما به گونه ای است که می توان همان روشهای غیررسمی و ریش سفیدی گذشته را احیا کرد یا نه، به تحلیل همهجانبه نیاز دارد. در اینجا چند پایه مهم وجود دارد که باید با گذشته مقایسه شوند؛ یکی: مردم، مردم در گذشته، انسانهای صادق و متعهدی بودند که واقعا کسی نمی خواست سر دیگری را کلاه بگذارد، آنها در تشخیص حق و حدود یکدیگر ناتوان بودند و لذا از ریش سفیدان و معتمدین جهت احقاق حقوق خود کمک می گرفتند. امروز کسانی که به شوراهای حل اختلاف مراجعه میکنند، حداقل یک طرف دعوا، به هیچ صراطی مستقیم نیست و میداند که کارش خلاف و حقالناس است امّا زیربار نمی رود و لذا به جای صلح و سازش، شورا مجبور به صدور رای می شود و نهایتا همان راه دادگاه را طی میکند. پایه دیگر جامعه است؛ جامعه گذشته، جامعه ای با پیچیدگی کم و روابط صمیمانه بود و همه چیز در آن با سهولت انجام می گرفت ولی جامعه امروزی با پیچیدگی زیاد و روابط اجتماعی متنوع و گسترده، زمینه سازش را سختتر کرده است. پایه سوم، قانونمند شدن جوامع است. جوامع گذشته بر اساس عاطفه و پیوند خویشاوندی استوار بود و لذا هرگونه اختلافی، قابل رفع بود ولی در جامعه امروز که همه نسبت به هم بیگانه اند و حتی اقوام و خویشان نیز در زمره بیگانه قرار گرفته اند، احتمال صلح و سازش بین آنان کاهش یافته و عموما شوراهای حل اختلاف، تحت فشار شرایط گسست روابط اجتماعی، مجبور به صدور رای می شوند. به هرحال جامعه ما در حال گذرا از جامعه سنتی به جامعه مدرن است ولی هنوز بخشهایی از آن سنتی و بخشهایی مدرنیزه شده و از قواعد واحدی تبعیت نمی کند، باید آن را یکپارچه کرد تا تکلیف یکسره شود.