فرهنگ علاج واقعه پس از وقوع به جای قبل از وقوع بهصورت گستردهای در میان برخی از مسئولان ما رواج یافته، بهگونهای که بهحتم باید واقعه و حادثه تلخی رخ دهد تا آنگاه چارهاندیشی کنند و ضرورت وجود طرح و برنامه در زمینههای مختلف را دریابند.
درست پس از حادثه پلاسکو بود که شهرداریها بهویژه سازمانهای آتشنشانی و خدمات ایمنی در سطح کشور برای مدتی به بازرسی و بررسی ساختمانهای غیرایمن پرداختند که البته بهتدریج درحال فراموش
شدن است.
حوادث تلخ و پرشمار ترافیکی نیز تاکنون تنها توانسته است هشدارهایی را به مسئولان ذیربط بدهد تا حداقل برای مدتی کوتاه به بررسی و چگونگی بروز و ظهور آنها بپردازند و دیدیم که حادثه دلخراش قربانیشدن سربازان وظیفه، واژگونی اتوبوس حامل راهیان نور و .... در جادههای این استان در مدت زمان کوتاهی به باد فراموشی سپرده شد و انگار که هر از چندی باید حوادث ناگوار و مصیبتبار، لزوم تمهیدات لازم را به مسئولان مربوطه گوشزد کند درغیراینصورت چیزی بهنام پیشگیری از حوادث تلخ، مفهومی نخواهد داشت.
در مورد بحران آب و فاجعه هدررفت این مایه حیات در بخش کشاورزی بهویژه شلتوککاری نیز در سطح فارس، مسئولان مرتبط تنها به ذکر مصیبت بسنده کرده و میکنند و زمانی مسئله جدی گرفته خواهد شد که این امر نیز قربانیانی را به جامعه تحمیل کند و به زندگی میلیونها انسان گرههای سخت بزند.
معضلات زیستمحیطی از آلایندههای صوتی و هوایی گرفته تا آلودگیهای نوری، نیز زمانی که به حد فاجعه برسد، مسئولان ذیربط را به چارهجویی وامیدارد که البته و صد البته آن زمان جامعه باید متحمل هزینههای هنگفتی بشود.