وزیر آموزش و پروش گفت: مدرسه به عنوان کانون اصلی تربیت هنوز از جایگاه بایسته و واقعی خود فاصله دارد.
به گزارش ایسنا، سیدمحمد بطحایی در آیین بازگشایی مدارس و آغاز سال تحصیلی 96-97 در هنرستان شهید مدرس منطقه 5 تهران اظهار کرد: متأسفانه مدرسه به عنوان کانون اصلی تعلیم و تربیت هنوز از جایگاه بایسته و واقعی خود فاصله دارد و نهادهای آموزشی همچنان منتظر دستورالعمل از نهادهای بالاتر هستند؛ مدیریت آموزشی نتوانسته مسیر تصمیمگیری را درست بشناسد و تمرکز شدید اداری و ساختاری نظام آموزشی سیطره خود را حفظ کرده و بهرهوری را کاهش داده است.
وی ادامه داد: اصلاح روشها و مدیریت نظام آموزشی گام اولی است که باید برداشته شود و برای آن باید از ظرفیتهای جدید و فضای مجازی برای آموزش کاربردی مدیران شایسته مدارس استفاده کنیم. تحول در آموزشهای مدرسهای به ویژه با تغییرات سریع و پیچیده امروز یکی از نیازهای آموزش و پرورش ما است. بطحایی همچنین افزود: آنچه مقام معظم رهبری به دفعات در مناسبتها به عنوان سبک زندگی ایرانی-اسلامی برشمردند و نکاتی که رییسجمهور در زمینه ایجاد و تقویت و آمادگی برای کسب و کار و مهارتها مورد تأکید قرار دادهاند، براین ضرورتها تأکید دارد. وی در ادامه خاطر نشان کرد: در دولت یازدهم با وجود محدودیت اعتبارات تلاش زیادی برای تقویت انگیزه معلمان به کار گرفتیم، اما جامعه فرهنگیان همچنان امیدوار است که گامهای جدیتری برای رفع مشکلات معیشتی فرهنگیان برداشته شود.
وزیر آموزش و پرورش در پایان با گرامیداشت تقارن آغاز سال تحصیلی و ماه محرم گفت: امروز بیش از 13 میلیون دانشآموز در بیش از 106 هزار مدرسه با دنیایی از امید سال تحصیلی را آغاز میکنند و آیندهای پرفروغ را برای نظام جمهوری اسلامی نوید میدهند.
تحلیل خبر؛
بهترین سالهای عمر انسانها در اختیار آموزش و پرورش قرار میگیرد، چراکه دانشآموزان در دورانی از زندگی بهسر میبرند که قدرت فراگیری بسیار بالایی دارند و از انرژی کافی برای آموختن برخوردارند.
این دوران طلایی و برگشتناپذیر باید صرف اصلیترین و ضروریترین آموزشهایی شود که دانستن آنها از ضروریات زندگی محسوب میشود و به سرنوشت کودکان، نوجوانان و جوانان گره خورده است. اینکه بهطور مثال دانشآموز بداند گل ختمی چند گلبرگ و چند کاسهبرگ دارد بد نیست، اما هیچ گرهای را از زندگی او باز نخواهد کرد. دانشآموزان بیشاز هر چیزی باید مهارتهای زندگی را فراگیرند و برای تشکیل خانوادهای سالم و پویا در آینده آماده شوند.
باید فرهنگ رانندگی و تردد و آمدوشد را بهخوبی بدانند تا در سالهای بعد اسیر غول مخوف ترافیک و عوارض متعدد آن ازجمله تصادفات مرگبار نشوند و زندگی خود و جامعه را تلخ و غیرقابلتحمل تصور نکنند. جوانی که مجهز به فرهنگ کار و تلاش نباشد در واقع به خودرویی بدون سوخت میماند که قادر به کوچکترین حرکتی نخواهد بود. نحوه مقابله با دشواریها و سرد و گرمهای زندگی نیز باید در نظام آموزشی ما جایگاه داشته باشد و تحقق این مهم، همت والای معلمان ارزشمند و دلسوزی را میطلبد که حرفه شریف معلمی را با عشق پذیرا شده باشند و با مهارت و استادی خود انگیزههای مثبت را در وجود دانشآموزان خلق و تولید کنند.
چنانچه دانشآموز پس از اتمام دورههای دبستان و دبیرستان جز انبوهی از تئوریهای فرّار و غیرماندگار در ذهن و حافظه، به مهارتهای ضروری زندگی تسلط نیافته باشد، درواقع بهترین و طلاییترین و غیرقابل جبرانترین سالهای عمر خود را پوچ و باطل سپری کرده و به شمار سربارهای جامعه خواهد پیوست.