رئیس ستاد اقامه نماز کشور عنوان کرد: برای ایجاد تحول در نظام آموزشی نیازمند امداد غیبی هستیم ما بهجای طرح تحول، به مرد تحول نیاز داریم.
به گزارش ایرنا، حجتالاسلام محسن قرائتی در گردهمایی سراسری استادان معارف دانشگاههای آزاد که در شیراز برگزار شد، با تأکید بر ضرورت وجود رویکرد تربیتی در دانشگاه و آموزشوپرورش گفت: نظام آموزشی ما سالم نبست و هر چه سطح تحصیلات بالا رود، ادب کمتر میشود و این موضوع نشان میدهد نظام آموزشی ما در مسائل تربیتی لنگ میزند.
وی بابیان اینکه استادان معارف نباید فقط کارمند دولت باشند بیان کرد: معلمی شغل خدا، پیامبر و جبرئیل است و استادان معارف باید از دیگر استادان و معلمان سرآمدتر باشند.
وی ادامه داد: ساعات تدریس در مدارس و دانشگاه بر طبق وظیفه، برای قیامت حساب نمیشود؛ بلکه اگر فردی خارج از شرح وظایف عمل کند، تحول ایجاد کرده است.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور با عنوان کردن این موضوع که هر طلبه باید یک مسجد داشته باشد افزود: آن دسته از موضوعاتی که در مساجد خارج از وظیفه بیان میشود، برای قیامت استادان محاسبه میشود؛ بنابراین اینکه معلم دینی باید از درون بجوشد و به اطلاعات کتاب بسنده نکند، بسیار مهم است. حجتالاسلام قرائتی به توجه جوانان به فضای مجازی اشاره کرد و گفت: شاگردان ما باوجود ظرفیتهایی مانند فضای مجازی در عرض 30 ثانیه بیدین میشوند؛ زیرا شبهات در این فضا بسیار گسترده است.
رئیس ستاد اقامه نماز کشور استادان معارف را مسئول پاسخگویی به شبهات دانست و کمکاری استادان معارف در دانشگاهها را دلیل ابتلای دانشگاهها به سرطان اخلاق عنوان کرد و بر ضرورت عمل و کنار گذاشتن فرضیات تأکید کرد. وی اظهار کرد: بیان کردن یکسخن یا باید واجب باشد یا مستحب یا مشکلی از جامعه و فردی حل کند، وگرنه بیان آن فایدهای ندارد اما متأسفانه در دانشگاه و آموزشوپرورش مسائلی مطرح میشود که نه دانستنش مشکلی را حل میکند و نه ندانستنش مشکلی ایجاد میکند.
تحلیل خبر
سالهای سال بهترین زمان عمر دانشآموزان و دانشجویان ما در راه تحصیل مصروف میشود، اما این پرسش همواره بیپاسخ مانده که خروجی آموزش در اینهمه سال برای فرد و جامعه جز تکه مقوا و یا کاغذی بهنام مدرک، چه بوده است. آیا ثمرات فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی و... دربر داشته و یا اینکه بیشتر اتلاف «عمر» که ارزشمندترین سرمایه هر انسان است را حاصل داده است؟
بیکاری پس از تحصیل نشانگر این واقعیت است که دانشآموز و دانشجو از وقتگذاری طولانیمدت و گذران بهترین سالهای عمر خود نتوانسته حرفهای را بیاموزد که خود و جامعه از آن منتفع شوند. نحوه سلوک و رفتارها نیز نشانگر عدم بهرههای اخلاقی در سیستم آموزشی است و همچنین برگزیدن سبک غلط و گمراهکننده زندگی که در سطح جامعه قابل مشاهده است نیز از بیخاصیتی و یا کمخاصیتی نظام آموزشی ما حکایت دارد، چراکه سطح سواد بهداشتی و مهارتهای زندگی ما در حدی نیست که قادر به مصونسازی در زمینههای لازم زیستی باشد. همواره شاهد گسترش بیماریها بهویژه امراض غیرواگیری مانند چاقی، سرطان، بالا بودن قند و چربی خون و... در اثر بیاطلاعی از چگونگی گزینش غذا، خواب، تحرک و... هستیم. حال در نظام آموزشی ما چگونه تحولی صورت خواهد گرفت، پرسشی است که ذهن جامعه را به خود مشغول کرده و به دغدغهای جدی مبدل شده است.