وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بابیان اینکه امسال ۲۸۰۰ میلیارد تومان برای افزایش پلکانی حقوق بازنشستگان در نظر گرفتیم گفت: برای سال آینده نیز ۳۴۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفتهشده است، ولی این افزایش با شیبی درحال وقوع است تا بهمرور آن را رفع کنیم.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از ایسنا، علی ربیعی در مراسم اختتامیه دومین جشنواره ورزشی استانی بازنشستگان کشوری بابیان اینکه معتقدم اولین و مهمترین موضوع فهم و درک ما از مسائل است گفت: اغلب اوقات مسائل را یا نمیبینیم و یا آن را پنهان کرده و صورتمسئله را پاک میکنیم.
وی بر ضرورت توجه به دوره سالمندی و بازنشستگی گفت: سیاست زندگی و بازنشستگی سالم را به جد مدنظر داریم، سالمندی نباید با معلولیت و ناتوانی همراه باشد. باید سفر سالمندی و خانههای امید گسترش یابد.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با اشاره به اینکه متأسفانه نگاه اخلاقی به دوره سالمندی رفتهرفته درحال تغییر است اظهار کرد: باید کارکرد ارتباطات بین نسلی را حفظ کنیم. استفاده از مشاوران بازنشسته در کمیتههای استانی را پیگیر هستیم. عزتنفس و معیشت بازنشستگان بسیار مهم است. حدود ۶۷ درصد بین افزایش مستمری و تورم در سالهای قبل فاصله افتاد و قدرت خرید ۶۷ درصد کاهش یافت.
وی بابیان اینکه امسال ۲۸۰۰ میلیارد تومان برای افزایش پلکانی حقوق در نظر گرفتیم گفت: برای سال آینده نیز ۳۴۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفتهشده است؛ اما این افزایش با شیبی درحال وقوع است تا بهمرور آن را رفع کنیم.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی افزود: طبق تصویب مجلس قرار شد ۵۰ هزار میلیارد تومان از بدهی دولت به صندوقهای بازنشستگی در سال آتی پرداخت شود که خبر خوبی برای خانواده بازنشستگان است.
تحلیل خبر
شوربختانه در کشورمان نوعی بیماری فرهنگی نهادینه شده، طی سالها، تضعیف روحیه عدالتمحوری را به دنبال داشته است. چراکه اقشاری از جامعه که هم نای و هم جای فریاد دادخواهی را ندارند به فراموشی سپرده شده و دچار ظلم مضاعف میشوند.
بازنشستگان با توجه به وضعیت جسمانی و روحی که دارند و همچنین به خاطر از دست دادن جایگاه و تریبون و... از نگاههای مشغول و سرمستانهای که میز و سمت و عنوان بهشدت آنها را از مشاهده واقعیات محروم و در دایره غفلت محصور کرده است، دور افتادهاند و صدای آنان شنیده نمیشود. گویی صاحبان پست و مقام و منزلتهای دنیایی گذرا و نامانا، هرگز فرصت نکردهاند که حداقل موقعیت و وضعیت سالهای آینده خود را متصور شوند و برای رهایی از تنگناهای سخت و زجرآور پیش رو، چارهاندیشی کنند.
همانگونه که در تحلیل خبرهای پیشین یادآور شدیم، در کشورهای پیشرفته، زمان بازنشستگی را دوران طلایی عمر دانسته و آن را یک موقعیت استثنایی برای لذت بردن از زندگی و هنگام پرداختن به علایق و تفریح
میدانند.
درست برعکس، در کشور ما این دوران بهاجبار باید به تلخی، نداری، بیماری، افسردگی و... سپری شود. انگار که سالهای پایانی عمر را تنها باید در انتظار مرگ نشست و در آن چیزی بهنام راحتی و رفاه معنا و مفهومی نیافته است. از همه مهمتر و درعینحال خطرناکتر اینکه این دوران، آینه تمامنمای آینده جوانان شده و انگیزهها و انرژیهای مثبت را در وجود آنان مدفون کرده و میکند، بهطوریکه پیامدهای هولناک این وضعیت نیز در سطح جامعه بهطورکامل قابل مشاهده است.
با بررسی وضعیت بازنشستگان در کشورمان که سایه شوم تضاد و تبعیض نیز بر آن افتاده است، سؤالهای بسیاری به ذهن متبادر میشود که چرا ما که در کشوری فقیر و بدون ذخایر و منابع زندگی نمیکنیم، چنین حالوروزی را داریم؟ آیا در برنامهریزیها و مصوبات و... معیشت بازنشستگان در اولویتهای آخر قرار گرفته و بنا بر آموزههای دینی و اخلاقی و... از اهمیت و حساسیت چندانی برخوردار نیست؟ آیا این قشر در بودجهبندیهای آشکار و نهان نیز کماهمیتتر از بیگانگان شمرده شدهاند؟ و بسیاری از سؤالهای بیپاسخ دیگری که همواره ذهن و فکر جامعه را به خود مشغول کرده است.